پدر وارد خانه پسر می شود. مریض و ناتوان. تصمیم به سفر دارد. او استاد نوازنده سه تار و خواننده ای است که در فرهنگ ترکی به آنها "عاشیق" می گویند. نوعی از موسیقی که کم کم دارد فراموش می شود. چه در کشورهای ترک زبان و چه در میان شهرهای آذری ایران. یک هنر اصیل و بی بدیل که چه خوب در این فیلم به آن ادای احترام شده است.
چند روزی بیشتر از زندگی پدر (استاد عاشیق علی) باقی نمانده و او تصمیم دارد تا از عزیزانش حلالیت بطلبد و چه کسی عزیزتر از پسرش یوسف که سالها او را رها کرده است و به همین خاطر از او شروع کرده است. عاشیق هوسعلی می خواهد برای آخرین بار در جشن سالانه عاشیق ها حاضر باشد و همانجا بمیرد.
یوسف حالا در مرز چهل سالگی یک وکیل جنایی است و در حرفه اش موفق، اما افسرده از خاطرات کودکی با سوال های بیشماری که از پدر دارد. اما انگار دیگر نه فرصتی برای پرسش است و نه زمان مناسبی برای پاسخ و به قول جمله ی کلید شده ی فیلم: "گویی باباها همیشه ناتمام می مانند".
فیلم "روز عاشقان" یا به عبارت صحیح تر عید عشاق یک فیلم جاده ای، با ساز و نوایی دلنشین و مناظری بکر و دیدنی از روستاهای ترکیه است و البته کارگردانی خوب و بازی های تحسین برانگیز.
فیلمنامه اقتباسی آن نیز از کتاب برنده ی جوایز متعددی با همین عنوان است.
و چه امتیاز بزرگی برای سوپراستار و مدل موفق ترکیه که بازیگری شناخته شده در سطح بین المللی است که پیش از این با فیلم ها و سریال های عاشقانه اش شناخته میشد و حالا با انتخاب حضور در این فیلمِ مخاطب خاص، توانمندی خود را در بازیگری به اثبات می رساند.