خواندن درباره فیلمسازانی که از فیلمهای دیگران تعریف میکنند همیشه سرگرمکننده است. در واقع، این نوع نگاه بسیار جالبتر از نگاه منتقدی است که افکار خود را درباره یک فیلم مطرح میکند.
پیتر جکسون که با «ارباب حلقهها» و «موجودات آسمانی» به شهرت رسیده و همچنین بهخاطر فیلمهای ترسناک مبتکرانهاش «بد مزه»، «مختعطیل» در دهههای ۸۰ و ۹۰ شناخته میشود، به تازگی فیلم «با من حرف بزن» (Talk to Me) را تماشا کرده و از آن خوشش آمده است.
جکسون در بیانیهای این فیلم را «بهطور بیوقفه ترسناک و آزاردهنده» نامید و گفت: «به بهترین شکل ممکن «با من حرف بزن» نه تنها خوب است، بلکه بسیار بسیار خوب است. بهترین، شدیدترین فیلم ترسناکی که در این سالها از آن لذت بردم.»
آیا واقعا این تعبیرهای پیتر جکسون درباره فیلم «با من حرف بزن» درست است؟ در دهه اخیر شاهد اکران فیلمهای نئو ترسناک مورد تحسین منتقدان مانند «مرد نامرئی» (The Invisible Man)، «بربر» (Barbarian)، «تیتان» (Titane)، «نگهبان» (Watcher) و «متصرف» (Possessor) بودهایم، اما، شاید درست است، «با من حرف بزن» کاملاً خوب است.
این گفتههای جکسون در همان هفتهای منتشر شد که A24 اعلام کرده که دنبالهای با عنوان «با من حرف بزن ۲» را در دست ساخت دارد. این فیلم در باکس آفیس نیز موفق بوده و با بودجه اندک 4 میلیون دلاری تاکنون 33 میلیون دلار فروش داشته است.
برادران فیلیپو کارگردانان فیلم، همچنین پیامهایی را از سوی افرادی مانند استیون اسپیلبرگ، جردن پیل، جورج میلر و آری آستر دریافت کردهاند که همگی «با من حرف بزن» را ستایش کردهاند.
دو فیلمساز دوقلو دنی و مایکل فیلیپو «با من حرف بزن» کلیشههای رایج ژانر وحشت را کاملاً زیر و رو کردهاند. مثل اینکه این پسرها چیزی در چنته دارند.
این برادران دوقلوها با اسم دوتایی RackaRacka در یوتیوب شناخته میشوند که در آنجا فیلمهای ترسناک با پیچ و تاب کمدی تولید میکنند. تا پیش از این فیلم هرگز نام آنها را نشنیده بودیم، اما اکنون توجه همه به سوی آنها جلب شده است.
انگار تماشای «با من حرف بزن» درست مثل زمانی است که با دیدن «تعقیب میکند» (It Follows) دیوید رابرت میچل کشف شد. فیلمی که روی کاغذ، چیزی تازه یا بدیع به نظر نمیرسید، ایدهای کم مفهوم داشت، اما تماشای فیلم داستان دیگری داشت.
سوفیا وایلد در فیلم «با من حرف بزن» نقش میا نوجوانی را بازی میکند که در سالگرد مرگ مادرش، برای یک جلسه «احضار» با دوستانش جمع میشود. آنها با استفاده از یک دست مومیایی شده باستانی ارواح را تجسم و به طور موقت تسخیر میکنند. نکته مهم این است که آنها باید در عرض 90 ثانیه روح را از بین ببرند، وگرنه روح ماندگار میشود.
خط باریکی بین واقعیت و امور غیرمادی در فیلم جریان دارد، چون میا توسط رؤیاهای ماوراء طبیعی تسخیر میشود، اما این رویاها فقط در سر او هستند؟ یا در دنیای بیرون هم حضور دارند؟ این حس بسیار متمایزی است، ترس محیطی یک چیز است، اما بخشهایی از این فیلم احساسی کاملاً سورئال دارد.