سی و یک نما – می گویند که جنوبی ها خونگرمند، راست می گویند. می گویند اهل دلند، راست می گویند. می گویند دلشان نازک است و همتشان بلند....راست می گویند.یکی از آنها را سال هاست می شناسم، مسعود بهبهانی نیا را . و به این آشنایی می بالم.
(سی و یک نما) – بازیگر نقش فرهاد در سریال شهرزاد چه مصطفی زمانی باشد یا هر بازیگر مطرح دیگری این را می دانست که وقتی شهاب حسینی عهده دار کارآکتر قباد است، به هر حال در این رقابت بازنده خواهد شد چرا که شخصیت قباد در هر شرایطی قهرمان قصه خواهد بود حتی اگر در پایان قصه میمرد.
این قدرت غیرقابل انکار در بازی را هم نغمه ثمینی می دانست و هم حسن فتحی و به همین دلیل قصه ی شهرزاد را از هر طرف که نگاه می کردیم ، بیشتر قصه ی قباد بود.
سریال شهرزاد حدود سه سال مهمان خوانده ی خانه های ما شد و حتی فصل دوم آن را که ضعیف تر از فصل اول و آخر بود نیز با هیجان دنبال کردیم و باور داریم یک نویسنده خوب ، یک کارگردان خوب در کنار بازیگرانی یک به یک درست انتخاب شده می توانند ما را ترغیب کنند که هر دوشنبه در سبد کالایمان شهرزادی نیز بگذاریم.
اما حقیقت محبوبیت سریال شهرزاد به همینجا ختم نمی شود. حسن فتحی در نوع کار و نگرشش یک برند است که تاریخ نیاکانش را از یاد نبرده و در بستریک قرن تاریخ را زیر و رو می کند و فرهنگ و سن را از لا به لای آن بیرون می آورد و به رخ نسلی می کشد که تاریخ و فرهنگ را گم کرده اند.او از نوادر کارگردانانی است که وقتی در شهرک غزالی قدم میزند، روح زنده یاد علی حاتمی شاد می شود و گر چه این دو فیلمساز نگرشی کاملا متفاوت از هم دارند اما هر دو پایبند اصول و سنت هستند که علی حاتمی ، دیالوگ نویس بهتری و فتحی قصه گوی تواناتری است. اولی فیلم را دیوان شعر می کند و دومی این دیوان شعر را روایت.
اما هنر هر دو در این است که بازیگران با هدایت این دو کارکشته،بازی هایی فراتر از آنچه که در قاب های دیگر از آنها دیده ایم به نمایش می گذارند. به خصوص در سریال شهرزاد که بازی خوب مختص چند بازیگر کلیدی با نقش های اصلی نیست و همه بدون استثنا خوب و باورپذیرند.
البته این تنها به گردن حسن فتحی نبوده و ما نویسنده باریک بین چون نغمه ثمینی داریم که برای تک تک کارآکترهای شهرزاد ارزش قائل است و بی قصه رهایشان نمی کند تا جایی که زمانی به خود می آییم و با خودکشی "هوشنک" در ذهنمان کمبودها، عقده ها و حقارت های زندگی او را هم مرور می کنیم و به حالش دل می سوزانیم. برای شربت اشک می ریزیم و با عشق عمه بلقیس عاشق می شویم.
شهرزاد به واقع قصه ی هزار و یک شب بود با آدم های معمولی که در شخصیت همه شان کاستی هایی می دیدیم و همین قصه را جذاب کرده بود. شخصیت هایی که حتی کورسوی عشق پنهان شده ی بزرگ آقا با بازی شایسته استاد علی نصیریان به شهرزاد در لا به لای جوانی از دست رفته اش هم جا نمی ماند .
البته در این میان صد حیف که زود از کارآکتر و بازی فوق العاده "ابوالفضل پور عرب" بی نصیب شدیم که حتما میشد از او بیشتر از این وام گرفت که بدیهی است حسن فتحی و نغمه ثمینی نیز کاملا به این موضوع واقفند و برای این کوتاهی دلیل قانع کننده ای دارند.
ودر کنار آنچه گفتیم باید اضافه کنیم که در خدمت بودن عوامل پشت صحنه از تصویرهای درست تا موسیقی به قاعده، زیبا و به یادماندنی این سریال نیز نباید غافل شد.
سریال شهرزاد درست و به موقع تمام شد اما قسمت آخر می توانست منسجم تر و محکمتر شود اما گرچه مرگ قباد عده ای را از پایان این چنینی رنجاند، یقینا بهترین پایانبندی مرگ قباد و رفتن فرهاد بود
نیما حسنی نسب* - جام جهانی ۸۲ در خاطرهء کودکی ما فقط تصویر محوی از بازی آلمان-ایتالیا و طنین اسامی گوش نواز و شادیهای رمانتیکِ بعد از گل فینال پائولو روسی، ﻣﺎﺭﮐﻮ ﺗﺎﺭﺩﻟﯽ ﻭ ﺁﻟﺴﺎﻧﺪﺭﻭ ﺁﻟﺘﻮﺑﻠﯽ بود
هما گویا(سی و یک نما) – سریال تلویزیونی "بچه مهندس"به سفارش سازمان صدا و سیما یک سریال مناسبتی نیست و بعدا در اتاق فکر سازمان برای ماه رمضان در نظر گرفته شده والبته قرار بود در این ایام از شبکه پنج سیما پخش شود که روی آنتن شبکه دو جا خوش کرد و به عبارتی جای "پدر" را گرفت که به نظ میرسد ساعت مناستری برای کنداکتور پخش است.
بازگشت همه به سوی اوست
هما گویا(سی و یک نما )- یه سکانس در سریال سلطان صاحبقران رو در ذهنم به خاطر می آورم. در حمام فین کاشان. دارن رگش رو می زنند که با اون میمیک همیشگی چهره اش، ابرویی بالا می اندازه و میگه:"مرگ حقه اما نه به دست شما"
سی و یک نما - در ادامه از دست دادن چهره های هنری ، عصر دیروز سید مصطفی موسوی در حین یک عمل جراحی بر اثرایست قلبی درگذشت. وی متولد 1340 در اهواز و فارغ التحصیل فوق لیسانس دانشگاه صدا و سیما بود.
هما گویا(سی و یک نما ) – داش آکل داستان عاشقانه و مثل دیگرقصه های صادق هدایت ، تلخ و گزنده اما خواندنی و ماندگاررا هیچکس نمی تواند بهتر از مسعودکیمیایی در قاب تصویر بکشد و هیچکس نمی تواند چون بهروز وثوقی، داش آکل باشد و هیچکس نمی تواند چون اسفندیار منفردزاده موسیقی آن را بسازد. این واقعیتی است که خوشبختانه محمد عرب نیز در اولین ساخته اش می داند و به درستی در نظر می گیرد.
سی و یک نما – دقایقی پیش در مراسم اختتامیه هفتاد و یکمین فستیوال بین المللی فیلم کن 2018 برگزیدگان این دوره شناخته شدند که جعفر پناهی نیز برای بهترین فیلمنامه (سه رخ) گر چه در میان جمع نبود اما در میان برگزیدگان حضور داشت که دخترش این جایزه را دریافت کرد.
دوربین طلایی، جایزه بهترین فیلم اول:
#لوکانس_دونت برای فیلم #دختر در بخش نوعی نگاه
بهترین فیلمنامه:
#آلیس_رورواچر برای فیلم #شاد_مثل_لازارو و #جعفر_پناهی برای فیلم #سه_رخ
دختر جعفر پناهی این جایزه را در عدم حضور پدرش دریافت کرد.
بهترین بازیگر زن:
#سامال_یسلیامووا برای فیلم #آیکا
بهترین بازیگر مرد:
#مارچلو_فونته برای بازی در فیلم #داگمن
بهترین کارگردان: #پاول_پاولیکووسکی برای فیلم #جنگ_سرد از لهستان
نخل طلای افتخاری فستیوال کن ۲۰۱۸:
#ژان_لوک_گدار برای فیلم #کتاب_تصویر
جایزه ویژه هیات داوران:
#نادین_لبکی از لبنان برای #کفرناحوم
جایزه بزرگ فستیوال کن ۲۰۱۸:
#کلنزمن_سیاه ساخته #اسپایک_لی اهدا
و بالاخره مهمترین جایزه ، نخل طلای هفتاد و یکمین فستیوال فیلم کن ۲۰۱۸
به #هیروکازو_کوره_ایدا به فیلم ژاپنی #دله_دزدها رسید.و بالاخره: