نمایش موارد بر اساس برچسب: جشنواره فیلم فجر

 

 سی و یک نما_ بخشي از نامه تند مجيدرضا مصطفوي تهيه كننده و كارگردان فيلم سينمايي "آستيگمات" به ابراهیم داروغه زاده  دبير سی و ششمین جشنواره فيلم فجر که قبل از شروع جشنواره منتشر شد ه و حالا بادیدن برخی فیلم های ضعیف راه یافته به سودای سیمرغ ، نیاز به اعتنای بیشتری دارد را مرور می کنیم:
منتشرشده در سینمای ایران


سی و یک نما_ تهیه‌کننده فیلم سینمایی «لاتاری» در تازه‌ترین پیام توییتری خود از شکایت از دبیرخانه جشنواره فیلم فجر سخن به‌میان آورد.

سید محمود رضوی تهیه‌کننده فیلم سینمایی«لاتاری» در صفحه توییتر خود نوشت:
«بعداز صحبتهای ٢نفر از داوران عزیز جشنواره فیلم فجر درخصوص ممیزی محتوا به‌جای داوری و پست آقای حمید فرخ‌نژاد، یک تیم حقوقی به من اعلام کردند بر اساس بند ب جزء ۱ ماده ۱۰ قانون دیوان عدالت اداری و اصل ۱۷۳ شکایت از دبیرخانه جشنواره قطعاً قابل طرح در دیوان است و قصد پیگیری دارند».

منتشرشده در سینمای ایران



سی و یک نما_ آخرین روز سی و ششمین جشنواره فیلم فجر با نمایش فیلم‌ "کار کثیف" و مستند "زنانی با گوشواره‌های باروتی" و اعلام اسامی نامزدها به پایان رسید.
در ادامه گزارش تصویری این روز را از دوربین "امیر حق‌بر"خواهید دید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منتشرشده در سینمای ایران

 

سی و یک نما_ نشست خبری اعضای هیئت داوران سی‌و‌ششمین جشنواره فیلم فجر، برای معرفی نامزدهای این دوره با حضور اصحاب رسانه و هیئت داوران در پردیس سینمایی ملت برگزار شد. از نکات جالب توجه این نشست خنده‌‌‌ها، دست زدن‌ و همهمه‌های برخی از حضار و اصحاب رسانه در هنگام اعلام بعضی از نام‌های نامزدها بود.

با معرفی نامزدها همراه "سی و یک نما" باشید.
 
بهترین طراحی صحنه:
بمب 
تنگه ابوقریب
دارکوب
سرو زیر آب (عباس بلوندی)
سوتفاهم (کیوان مقدم)
 
بهترین طراحی لباس:
بمب (سارا خالدی زاده)
خجالت نکش (رعنا امینی)
سوتفاهم (سارا سمیعی)
شعله‌ور (سوسن نوروزی)
مغزهای کوچک زنگ‌زده (مارال جیرانی)
 
بهترین چهره‌پردازی:
تنگه ابوقریب (سعید ملکان)
چهارراه استانبول (عباس عباسی)
دارکوب (فاطمه و زهرا کمالی)
شعله‌ور (مهرداد میرکیانی)
کامیون (بابک اسکندری)
 
بهترین تدوین:
به وقت شام 
دارکوب
عرق سرد
کامیون 
مغزهای کوچک زنگ‌زده
 
بهترین صدابرداری:
بمب 
به وقت شام
تنگه ابوقریب
سوتفاهم
مغزهای کوچک زنگ زده
 
بهترین صداگذاری:
امپراتور جهنم
به وقت شام
تنگه ابوقریب
شعله‌ور
مغزهای کوچک زنگ زده
 
بهترین موسیقی: 
به وقت شام (کارن همایون‌فر)
بمب 
تنگه ابوقریب
دارکوب
شعله‌ور
عرق سرد
 
بهترین جلو‌ه‌های ویژه بصری: 
بمب
به وقت شام
تنگه ابوقریب
چهارراه استانبول
سرو زیر آب
لاتاری
ماهورا
 
بهترین جلوه‌های ویژه میدانی:
بمب
به وقت شام
تنگه ابوقریب
سرو زیر آب
ماهورا
 
بهترین فیلمبرداری:
بمب
تنگه ابوقریب
سرو زیر آب
مغزهای کوچک زنگ‌زده
عرق سرد
 
بهترین بازیگر مکمل زن:
سحر دولتشاهی (عرق سرد)
سحر دولتشاهی (چهارراه استانبول)
لیلی رشیدی (عرق سرد)
نگار عابدی (دارکوب)
هدی زین‌العابدین (عرق سرد)
 
بهترین بازیگر مکمل مرد:
پژمان جمشیدی (سوتفاهم)
جمشید هاشم‌پور (دارکوب)
سیامک انصاری (بمب)
فرهاد اصلانی (مغزهای کوچک زنگ‌زده)
مسعود کرامتی (چهارراه استانبول)
نوید پورفرج (مغزهای کوچک زنگ‌زده)
 
بهترین فیلمنامه:
بمب (پیمان معادی)
سرو زیر آب (محمدعلی و حامد باشه آهنگر)
شعله‌ور (حمید نعمت‌الله و هادی مقدم‌دوست)
کامیون (کامبوزیا پرتوی)
مغزهای کوچک زنگ‌زده (هومن سیدی)
 
بهترین کارگردانی:
به وقت شام (ابراهیم حاتمی‌کیا)
تنگه ابوقریب (بهرام توکلی)
دارکوب (بهروز شعیبی)
سرو زیر آب (محمدعلی باشه آهنگر)
کامیون (کامبوزیا پرتوی)
مغزهای کوچک زنگ‌زده (هومن سیدی)
 
بهترین بازیگر نقش اول زن:
سارا بهرامی (دارکوب)
باران کوثری (عرق سرد)
شبنم مقدمی (خجالت نکش)
ماهور الوند (چهارراه استانبول)
مهناز افشار (دارکوب)
هانیه توسلی (سوتفاهم)
 
بهترین بازیگر نقش اول مرد:
امیر جدیدی (تنگه ابوقریب)
امیر جدیدی (عرق سرد)
امین حیایی (شعله‌ور)
بابک حمیدیان (سرو زیر آب)
رضا عطاران (مصادره)
سعید آقاخانی (کامیون)
نوید محمدزاده (مغزهای کوچک زنگ‌زده)
 
بهترین فیلم:
بمب
به وقت شام
تنگه ابوقریب
دارکوب
سرو زیر آب
کامیون
مغزهای کوچک زنگ‌زده
 
منتشرشده در سینمای ایران

 

سی و یک نما_ روز هشتم از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر نیز با نمایش فیلم های "مصادره" ، "سوءتفاهم" و "دارکوب" پشت سر گذاشته شد.

در ادامه گزارش تصویری این روز را از دوربین امیر حق‌بر خواهید دید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما_ هفتمین روز از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در حالی رو به پایان می‌رود که "ماهورا" هم اکنون در حال نمایش است و پیش از آن نیز " جشن دلتنگی" و "هایلایت" در پردیس سینمایی ملت به نمایش درآمد.

در ادامه گزارش تصویری‌ای از امروز خواهید دید:

در حال تکمیل...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عکس‌ها: امیر حق‌بر

 

منتشرشده در سینمای ایران

 

سی و یک نما_ روز ششم از سی و ششمین جشنواره فیلم فجر نیز با نمایش فیلم های "سرو زیر آب" ، "تنگه ابوقریب" و "اتاق تاریک" پشت سر گذاشته شد. در ادامه گزارش تصویری این روز را از دوربین امیر حق‌بر خواهید دید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منتشرشده در سینمای ایران

ریحانه محمودی (سی و یک نما) - تا کنون پنج روز از برگزاری جشنواره‌ی سی و ششم فیلم فجر گذشته و نشست‌های خبری در برخی از موارد با حضور پر نخوت و تفاخر شخص یا اشخاصی از عوامل فیلم‌ها همراه بوده است؛ از کارگردان گرفته تا بازیگران. فضایی که عمدتاً به سمت اصرار از ما و انکار از آن‌ها و پاسخ‌های مغرورانه‌ی سازندگان پیش می‌رود و بی نتیجه به اتمام می‌رسد. البته که نباید منکر سوال‌های گاه بی‌ربط و سطحیِ تعدادی از خبرنگاران نیز شد، سوال‌ها و نظریه‌های بعضاً فاقد ارزش رسانه‌ای و تملق‌ گویی‌های بی وقت؛ آن قدر که دلمان می خواهد سر در گریبان پنهان کنیم و بگوییم : "به خدا که ما از اینان نیستیم!"

اما امروز همزمان با نمایش فیلم "مغزهای کوچک زنگ زده" که به اذعان بسیاری از اصحاب رسانه، یکی از فیلم‌های برتر جشنواره است؛ با حرفه‌ای ترین، فهیم‌ترین و آداب‌دان ترین گروه فیلم‌سازی در نشست خبری رو به رو شدیم. پاسخ‌های شمرده، با طمانینه و منطقی هومن سیدی (که حتی مدیر جلسه_ محمود گبرلو_ را نیز به تحسین و تقدیر واداشت) و شیطنت‌های نوید محمدزاده که فضای جلسه را صمیمی‌‌تر می‌کرد. 
هر چند در آخر، بر سر زمانِ نشست و پرسش‌های باقی مانده و اصرار یکی از خبرنگاران برای پرسش (در حالی که زمان جلسه به اتمام رسیده‌بود) برای لحظاتی فضا درگیر حاشیه شد، اما این جلسه قطعا محترم‌ترین نشست خبری فیلم در جشنواره تا کنون بوده‌است. جلسه‌ای که در آن گروه سازندگان فیلم، بدون قلدری و منم منم‌های درشت آمده بودند که به قول نوید محمدزاده بشنوند و "پاسخ گو" باشند و نه توجیه‌گر.
 
 
 
 
اما فراموش نکنیم که صبر نیز مرز و اندازه‌ای دارد و مثال خوب این ادعا جلسه‌ی نشست خبری فیلم دغدغه‌مند و با‌ آبروی "عرق سرد" بود که ساعاتی پیش به پایان رسید و در آن شخصی میکروفن به دست گرفت و خطاب به کارگردان گفت که اگر می‌خواهد حسن نیت خود را نشان دهد فیلمش را برای جشنواره‌‌های خارجی نفرستد! دیگری در انتهای جلسه حقوق ابتدایی زنان را به حکم شرع، تماماً زیر سوال برد و کاسه‌ی صبر تمامی حضار و حتی همرزمان خود را نیز سرریز کرد.
خلاصه نشست‌های خبریِ این روزهای جشنواره فجر تصویری کِدر از فضای حاکم بر حوزه‌ی فرهنگ و هنر را به نمایش می‌گذارد. تصویری از "مغزهای کوچک زنگ زده‌" ای که با دهان‌هایی پر مدعا و پُرگو تحجر و نا‌آگاهی را فریاد می‌زنند.
منتشرشده در سینمای ایران

 

سی و یک نما_ نشست خبری فیلم "عرق سرد" در پردیس ملت با حضور عوامل فیلم برگزار شد. در ادامه گزارش تصویری این نشست را خواهید دید:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

عکس‌ها: امیر حق‌بر

 

منتشرشده در سینمای ایران


ریحانه محمودی(سی و یک نما) - "لاتاری" جدای از پیام و مضمونش که تبلیغ آتش به اختیاری و دست به چاقو و اسلحه شدن‌های خودسرانه در لوای غیرت ایرانیست؛ کارتون است! یک فانتزی یک نقاشی کودکانه که از قضا در نمایش همان نقاشی کودکانه هم الکن مانده چونان بر سرِ غیرت آمدنِ مردی ایرانی و به قتل رساندن شیخی عرب در کلابی در دبی و کشاندنش بر زمین و رو به دوربین‌های مدار بسته رجز خواندن و از این آرتیست بازی‌های نخ نما و توی ذوق بزن!

فانتزیست چون همان قدر که تجاوز و بهره‌کشی‌های جنسی از دختران ایرانی در کشورهای عربی اتفاقی شوم از دیروز تا هنوز است دقیقا به همان میزان هم هرگز ایرانی‌ای در "دوبی" یکی از همین متجاوزین را این چنین که در فیلم نمایش می‌دهد به سزایش نرسانده که اگر رسانده بود و اثرگزار بود همچنان این اتفاق شنیع به همین سهل و ممکنی در این کشورها برای دختران و زنان این سرزمین رخ نمی‌داد. پس یا هرگز مردی ایرانی این کار را نکرده و یا اگر کرده بی فایده بوده است!

گفتنی زیاد هست درباره‌ی "لاتاری" و من به چند نکته بسنده می‌کنم نکاتی از طرف مخاطبی
که روزی پای" ایستاده در غبار" و "ماجرای نیمروز" ایستاد و حالا پای ایستادگی‌اش لغزیده است!

لاتاری سومین فیلم سینمایی محمدحسین مهدویان یک نااُمیدی محض است برای سینمای خودش و مخاطب فهیمش.
فیلمی با موضوعی ملتهب و حساس مثل ترانزیت دختران ایرانی و تجاوز به آنان در کشورهای عربی که آخر سر هم سوژه را حیف کرده و هم بازی بی عیب و نقص بازیگرانش را.

لاتاری در یک سوم اول قابل پذیرش‌تر است. پسری فقیر که دختر تاجر ورشکسته‌ای را می‌خواهد که پدر دخترک راضی نیست و این مخالفت تا جایی ادامه پیدا می‌کند که دخترک روزی از طریق یکی از دوستان پدر خودش برای شغل مترجمی که بعدا معلوم می‌شود مدلینگ بوده به دوبی می‌رود و...
در این قسمت محمدحسین مهدویان خود را یک فیلمساز دغدغه مند اجتماعی نشان می‌دهد. در یک سومِ دوم، ابراهیم حاتمی کیا می‌شود و آخر سر هم با حلول یک مسعود ده نمکی جدید رو به رو هستیم که فیلم را به شیوه‌ی سنتی فیلم هندی‌های قهرمان محور پایان می‌دهد.

لاتاری بازی‌های حیرت انگیزی دارد ساعد سهیلی درخشان است درخشان! بازیگری که همین حالا هم به تصویری معاصر از ژانری از جوانان ایرانی تبدیل شده‌است. جایش که به قطع در میان نامزدها خواهد بود و اگر شب اختتامیه هم با سیمرغ به خانه رفت اصلا تعجب نکنید او لیاقتش را دارد.

هادی حجازی فر هم که جلوی دوربین به قدری فوکوس می‌کشد و تمرکز می‌گیرد که در سکانس‌های حضورش هیچ کس را جز او نمی‌بینید؛ بازی‌ درونی با توجه به جزئیات و پرداخت دقیق و درست زبانِ بدن. کاش زودتر سینمای ایران پیدایش کرده بود و کاش بداند که چه‌قدر دوست داریم زاویه‌های دیگری از توانایی‌های او را ببینیم.
جواد عزتی هم میزان حضورش در فیلم با تاثیرگزاری مثبت و افزودنش بر جذابیت فیلم رابطه معکوس دارد. شاید کوتاه و قطعا چشم‌گیر.

صد البته ‌که لاتاری نقاط قوتی دیگری هم دارد مثل فیلم برداری‌ای که به نوعی امضای مهدویان است. مثل تدوینی که کمتر از ریتم می‌افتد. مثل موسیقی‌ای که به اندازه‌است و به هنگام و استانداردهایی دیگر که اگر از همان اول در سینمای محمدحسین مهدویان سراغ نداشتیم اینقدر برای تماشای ساخته‌ی جدیدش مشتاق نبودیم.

اما آن چه در نهایت از لاتاری دست‌گیرمان می‌شود این است که جهان بینی و سینمای محمد حسین مهدویان بی شک تحت تاثیر مراوده و دوستی ‌با سید محمود رضوی(تهیه کننده) و معاشرانش قرار گرفته‌است؛ تهیه کننده‌ای که با سبقه‌ی سیاسی و مواضع مشخصش به اکثریت قریب به اتفاق سوال‌های خبرنگاران می‌خندید و کارگردان فیلم هم به پیروی از او...
عجیب این که در نشست خبری، کارگردان و تهیه‌کنندگان فیلم لاتاری آن را فقط یک فیلم دانستند و نه بیشتر که قرار نیست در سینما اثری بر مخاطب بگذارد (از حیث خشونت طلبی و نمونه‌هایی از این دست) شاید بهتر بود اسم لاتاری "آتاری" می‌شد. درست مثل یک بازی که نباید جدی‌اش گرفت تا دست کم خیالمان راحت باشد که قرار نیست با ارائه‌ی پیام نابه‌جایش الگویی غلط برای مخاطبِ عمدتاً جوان و عاصی امروز شود. 

منتشرشده در سینمای ایران
صفحه28 از37