چهارشنبه, 06 آبان 1394 15:57

قیصری که بی بال پریدن را بلد بود / جمعه شب "سطرهای سفید" مردی را ببینید که همه گل هایش آفتابگردان بود

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
قیصری که بی بال پریدن را بلد بود / جمعه شب "سطرهای سفید" مردی را ببینید که همه گل هایش آفتابگردان بود قیصری که بی بال پریدن را بلد بود / جمعه شب "سطرهای سفید" مردی را ببینید که همه گل هایش آفتابگردان بود

هما گویا (سی و یک نما)- قیصر امین پور برای من شاعری است که شعرهایش و نوشته هایش را می فهمیدم، فقط با یک بار خواندن و بی مکس و روان. ساده شعر می گفت و ساده تر می نوشت. شیفته ی تشبیهاتش بودم. شعر او را میشد برای هر قشری خواند، نوشته هایش سواد ادبی چندانی نمی خواست. او یک شاعر و نویسنده مردمی بود که مجبور نبودی برای ابراز فرهیختگی بی آنکه از کلام و قلمش لذت ببری، تحسینش کنی. من با شعرهای او زندگی کردم و از او یاد گرفتم بی بال پریدن را.

قیصر جان سلام. حالت خوب است؟ اگر از حال ما بخواهی، ما همه خوبیم اما تو باور نکن! دو خاطره ازتو دارم که جالب است بدانی.

وقتی در شهر آبا اجدادیم کرمانشاه می خواستند مجسمه ات را بسازند و یکی از خیابان های اصلی را به نامت کنند اعتراض کردی و گفتی : "شهر شما حتما شاعران و نویسندگان بزرگی دارد که بیشتر از من سزاوار این هستند که نامشان در شهرشان زنده بماند". تحسینت کردم قیصر! عجب گیوه ای ورکشیدی!

خاطره ی دیگرم اینکه یک روز نوجوان عاشق بازیگری از من یکی ،یکی اسم سوپراستارهای سینمای خودمان را می پرسید که آیا از نزدیک دیده بودمشان یا خیر؟ بیشتری ها را دیده بودم و حساب بعضی نیز جدا بود چراکه دوستم بودند. کمی مکث کرد و با حسرت گفت: "امن هیچکدام را از نزدیک ندیدم!!.. خوش بحال شما". بعد انگار چیزی را به یاد آورده باشد با افتخار ادامه داد: "اما من قیصر امین پور را از نزدیک دیده ام. آمده بود مدرسه ی ما". من در چشمهایش نگاه کردم و گفتم : "من قیصر امین پور را از نزدیک ندیدم و حاضرم خیلی از آن سوپر استار ها را در نگاه تو تاخت بزنم و قیصر امین پور را به جایش از نزدیک در چشمهای تو ببینم".

و او ناگهان چه احساس غروری کرد.

قیصر جان! راست می گفتی که آدم ها مثل کتاب می مانند. از روی بعضیها باید مشق نوشت و از روی بعضی جریمه.

بیشتر این روزها شده روزهای جریمه نویسی برای من.

قیصر جان! راست می گفتی بعضی ها را باید بارها خواند و بعضی ها را باید نخوانده دور انداخت.

قیصر جان ! راست می گفتی بعضی از کتاب ها برای ما قصه می گویند تا بخوابیم و بعضی قصه می گویند تا بیدار شویم

قیصر جان! راست می گفتی که بعضی از کتابها هر چه دارند از دیگران گرفته اند و بعضی هر چه دارند به دیگران می دهند

و قیصر جان... راست می گفتی بعضی از کتابها پیش از تولد می میرند و بعضی تا ابد زنده اند و قیصر امین پور مثل کتاب های خودش است... تا ابد زنده است.

به بهانه هشتمین سالمرگ "قیصرامین پور"،"لقمان خالدی" مستند ساز خوش ذوق سینما و تلویزیون مستندی از یک روز قبل از مرگ این شاعر و نویسنده معاصر به تهیه کنندگی "سعید رشتیان" ساخته است با نام «سطرهای سفید» که اتفاقات روز قبل از درگذشت وی  را مرور می کند.

"سطرهای سفید" که برگرفته از عنوان شعری از اوست  در ۷ آبان ۱۳۸۶ساخته شده است. روایت قیصر امین‌پوری که  یک روز قبل از فوتش،  در یک جلسه‌ دفاع پایان‌نامه حضور می‌یابد .

"در کوچه آفتاب"، "طوفان در پرانتز" ،"تنفس صبح" منظومه «ظهر روز دهم»، «مثل چشمه، مثل رود،» «بی‌بال پریدن»، «آینه‌های ناگهان»، «به قول پرستو»، "گل‌ها همه آفتابگردان‌اند" و «دستور زبان عشق» کتاب های چاپ شده از قیصر امین پور به حساب می آید. وی کتاب پژوهش ادبی نیز دارد به نام "سنت و نوآوری در شعر معاصر" که از آخرین کارهای وی محسوب می شود.شعرهای او در کتب درسی هم ماندنی است

وی پس از تصادفی سختی که در سال ۱۳۷۸برایش اتفاق افتاد ،دیگر سلامت نشد وهمیشه از بیماری‌های مختلفی رنج می‌برد. وی که  یک عمل جراحی قلب و دو بارپیوند کلیه را پشت سر گذاشته بود و در نهایت حدود ساعت ۳بامداد سه‌شنبه ۸آبان ۱۳۸۶درسن چهل و هشت سالگی در بیمارستان دی تهران از دنیا رفت. پیکر این شاعر در زادگاهش گتوند (از توابع شوشتر استان خوزستان) و در کنار مزار شهدای گمنام این شهرستان به خاک سپرده شد.

مستند "سطرهای سفید" ساعت ۲۱روز جمعه ۸آبان همزمان با هشتمین سالگرد درگذشت قیصر امین پور به مدت ۳۰دقیقه روی آنتن شبکه مستند می رود.پیشنهاد می کنم حتما بیننده آن باشید.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید