چهارشنبه, 11 تیر 1393 18:59

"هفت سنگ" شیشه ی فرهنگ ایرانی را نمی شکند / برداشت از یک سریال خارجی نقطه ضعف محسوب نمی شود

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

هما گویا (سی و یک نما )- همزمانی پخش زنده ی بازی های جام جهانی فوتبال برزیل با سریالهای ماه رمضان طالع بدی بود که نصیب برنامه سازان تلویزیونی شد. بخصوص وقتی که ایران هم یکی از راه یافتگان به این جام جهانی باشد و مردم فوتبال دوست ما علاوه بر دنبال کردن فوتبال نگاه نافذتری به سرنوشت رقیبان تیم ملی ایران در  این دوره داشته باشند و این روزها مشکل کنداکتور پخش برنامه های مناسبتی این ماه  به اوج می رسد چرا که از مرهله یک هشتم نهائی ،بازی ها حذفی است و می تواند ماراتنی 120 دقیقه ای و یا با احتساب پنالتی ها زمانی بیشتر و بیشتر هم داشته باشد تا سریال شبکه های مختلف  روی سر همدیگر خراب شوند که این اتفاق دارد می افتد.

 

یکی از سریالهای امسال ماه رمضان "هفت سنگ" علیرضا بذرافشان است که قرار بود اردیبهشت ماه امسال روی آنتن برود اما تصمیم ها عوض شد و هفت سنگ در زمانی پخش می شود که مناسب آن نیست و مسلم اینکه استحقاق این را داشت تا در زمان مناسب و فرصتی  بهتر و به گونه ای که سزاوار است دیده شود.

برای مثال ،مسلم اینکه اگر بازیگران کاملن حرفه ای هفت سنگ می دانستند که قرار است این سریال ویژه ماه رمضان باشد  در مورد حضور در سریال "مدینه" سیروس مقدم که مثل همیشه فکر شده و متناسب با ماه رمضان و به روز برای شبکه یک سیما ساخته می شود تردید می کردند.

اما مشکلات سریال هفت سنگ به همین جا خلاصه نمی شود .انگار قرار است تا خستگی را به تن عوامل این سریال که بیش ار یکسال با آن زندگی کردند دو چندان کنیم و به نظر می رسد که دلخوری های دیگر را( که حق هم داریم دلخور باشیم ) می خواهیم سر این سریال خالی کنیم

دلخوری از فیلمنامه های پشت در مانده و رد شده ای که شاید با نیم نگاهی مهربانانه تر حالا به فیلم و سریالی دیدنی بدل می شدند .

حالا عصبانی و ناراضی همه ی مشکلات سریال سازی را معطوف کرده ایم به یک نقطه که مچ هم را بگیریم و بگوئیم این سریال کپی فلان سریال آمریکائی است.

اتفاقن برعکس عوامل هفت سنگ که از این سنگ زدن ها بسیار آزرده خاطر شدند  من این اتفاق را به فال نیک می گیرم  چرا که متوجه شدم همه ی دوستانی که ادعا می کنند اصلن تلویزیون ایران و برنامه هایش را دنبال نمی کنند و فقط ماهواره و دی وی دی فیلم ها و سریالهای خارجی متناسب با شان و شعور و سلیقه شان است به خوبی سریال های خودمانی را هم زیر نظر دارند که شکر خدا خبر خوبی است برای برنامه سازان تلویزیونی و دوم اینکه همه ی اقشار مردم در سراسر ایران سریال "مدرن فمیلی" را مو به مو و دیالوگ به دیالوگ حفظند که باز هم شکر خدا که نشان می دهد "همه چی آرومه / من چقدر خوشحالم".

اما به راستی اگر سریال "مدرن فامیلی" پتانسیل این را داشته که به این خوبی و بدون فاصله گرفتن از فرهنگ و مذهب ما به کپی ایرانی بدل شود ، باز هم اتفاق خوبی است چرا که سریال سازی ما را که مدتهاست از استاندارد جهانی فاصله گرفته کمی به روز رسانی کرده است.آیا در این سالهای اخیر به جز سریالهای پایتخت که با نگاهی سنتی و دوست داشتنی توجه بیننده را به خود جلب کرده ، می توانیم از سریال دیگری یاد کنیم.

حتمن خواهید گفت سریالهائی که از ذهن و فکر برادران قاسمخانی وام گرفته اند و من در پاسخ باید بگویم که آنها هم کاملن با زیر نظر گرفتن سریالهای خارجی به نگاهی تازه رسیده اند و بارها هم به این نکته اشاره کردند.(ای کاش آقای بذرافشان و گروه نویسندگان هفت سنگ هم در زمان تولید به این نکته اشاره کرده بودند).

سریال هفت سنگ کار متفاوتی است که ما را به یاد سریال "همسران " بیژن بیرنگ و مسعود رسام فقید می اندازد . همسرانی که با دیدن قسمت اول آن کمی جا خوردیم و خیلی زود با آن اخت شدیم و در آن سالها  به یمن همین سریال رنسانسی در تاریخ سریال سازی بعد از انقلاب بوجود آمد. هفت سنگ هم همینطور است (ای کاش در زمان مناسب تری پخش می شد). سریالی که قسمت اول کمی ما را متعجب کرد اما وقتی با نوع ساختار و فرم کمدی آن آشنا شدیم ، از آن لذت بردیم .

بازی های بسیار خوب، یکدست و حساب شده از بازیگرانی در قالب شخصیتی متفاوت با گذشته ( ازپرویز پورحسینی، شبنم مقدمی و مهدی سلطانی تا حامد کیازال که در این سن و سال و با فاصله از نقش های قبلی ظاهر شده است ) ما را جلب می کند و گر چه بهنام تشکر و فرناز رهنما بی شباهت به شخصیت های ساختمان پزشکان شان نیستند اما همچنان باورپذیر و دلنشینند. الهام پاوه نژاد در هفت سنگ هنوز هم به ما حس حضورش در همسران را می دهد که حالا جا افتاده تر شده است و بازیگران کم سن تر هم همگی از پس کار برآمده اند.

کارگردان وقت را نمی کشد، قاب ها شلخته نیستند و گر چه هفت سنگ یک سریال اپیزودیک محسوب می شود اما داستانها روان و پشت سر هم روایت می شوند.

در هفت سنگ قهرمان ،خود ما هستیم که هر یک به گونه ای می توانیم با یکی از شخصیت های اصلی و یا مهمان قصه حس همدلی و همذات پنداری داشته باشیم . آدم ها از کره ی مریخ نیامده اند و نه مطلق خوب و نه باورنکردنی بد هستند . در لابلای قصه ها ،دغدغه های زندگی امروز را می بینیم و به آن می خندیم اما در کنار این خنده ها ،فکر هم می کنیم .از همه مهمتر اینکه شخصیت های قصه گر چه در دنیای امروزی هستند اما با همند ، همدیگر را دوست دارند. از فرهنگ و سنت ها خالی نشده اند . هنوز هم می توانیم در سریال هفت سنگ با هم بودن خانواده ها را(به رغم اینکه خانواده های کاملن سنتی نیستند)بببینیم و از آن لذت ببریم .

به هر حال شاید برای قضاوت این سریال زود باشد اما عجله در قضاوت ما هم بر می گردد به عجله ای که بعضی از دوستان در هجوم و نقد به این مجموعه کردند. این سریال اگر هم در آینده نتواند مخاطب را راضی کند (که تا به حال مورد توجه بوده است) یقینن به هر دلیل و پارامتری می تواند مربوط شود به جز اینکه هفت سنگ با نگاه به سریال مدرن فمیلی ساخته شده است.

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید