توهينهاي عجيب و تاسف بار نشريهاي "یالثارات" با همه ابتذالش، يک دست آورد خوب نيز داشت و اينکه سينماگران، اهل قلم و مردم را با سليقهها و نگاههاي مختلف و گاه کاملا مقابل يکديگر، متحد کرد تا بر عليه يک اتفاق بد بيتفاوت نمانند و عکسالعملي جدي در برابر نشريهاي داشته باشند که پس از لغو امتياز و نشر دوباره جسورتر شده است. وجه خوب که تو براي شروع حرفهايت به قلم سوگند خوردي.
غيرتي شديم همهمان وقتي گفتي که سکوت در مقابل اين هتاکي بيغيرتي است.ديشب دوباره مشتت را گره کردي و کوبيدي به شيشه. شيشه شکست اما همين شيشه شکسته، بند زد به دل شکسته ما. بند زد به دل ترانه عليدوستي، ماني حقيقي، اصغر فرهادي، رامبد جوان و مهمانان جشن سينمائي حافظ.
چه خوب که پشت ماني حقيقي ايستادي و او را به نام کوچک خواندي و گفتي که هر چه بايد گفته شود ماني گفت.
واااي که حاج ابراهيم! از تو چه پنهان که تنم لرزيد وقتي «ماني حقيقي» از مردم کمک خواست تا پشت سينماگران تهمت خورده را خالي نگذارند. بلا تشبيه ياد مظلوميت امام حسين و عاشورا افتادم. ياد «هل من ناصر ينصرني» (کيست که مرا ياري کند؟). جملهاي که بخشي از تاريخ عاشورا را رقم زد.عجيب است زير پرچم نام آزادهاي چون حسين، دل عالميرا شکاندند و عجيبتر سکوت آنهائي که با سکوتشان به اين نشريه جرات ميدهند. چقدر خبرها را زير و رو کرديم تا شايد يک مقام محکمتر و بالاترسکوت را بشکند اما سکوت نشکست. فقط دلها بود که ميشکست.
راستي حاج ابراهيم! ديشب گفتي که يالثارات يک بولتن دو صفحهاي بود و به تو ناسزا ميگفت و بارها صابونش به تنت خورده است در سالهاي دور.چطور اين پاورقي شد يالثارات فعلي؟ ما که نفهميديم، شما فهميديد؟
چطور شد که هر روز دارد با هتاکيهايش دشمن شادترمان ميکند و از کنار آن به راحتي ميگذريم؟پشت او به کجا گرم است. شما خانواده شهيدي را ميشناسيد که از اين فحاشيها حمايت کند؟ شما مسلماني را ميشناسيد که به اين نشريه »دمت گرم» بگويد؟ مقاميرا ميشناسيد که حمايتش کند؟ به خدا که ما نميشناسيم.مسلم اينکه مومنان واقعي و دلسوزان انقلاب چنين خصلتي ندارند. مگر ميشود مومن بود از عبارت «آلبالوهاي جنسي» وام گرفت و بعد جانماز پهن کرد و نماز اول وقت خواند؟
حسين نوشآبادي سخنگوي دولت گفته است: «هتک حرمت جديد اين مجله در قوه قضاييه در دست بررسي است و موضع ارشاد قبلا در اين خصوص اعلام شده و پروانه را لغو کرده است، ما اين نشريه را به لحاظ قانوني جزو نشريات نميدانيم و هنوز نظر ما لغو پروانه اين نشريه است و اين مهم در دستگاه قضايي در حال رسيدگي است».
مثل اينکه دولت و سخنگويش هم ماندهاند که چه کارهاند وقتي حرفشان سنديت پيدا نميکند. حالاست که اين «موج مرده» دوباره «ديدهبان» ميخواهد. ديدهبان اما نه «به نام پدر» که به نام «اباعبدالله». ما بيغيرت نيستيم به خدا.
آقاي حاتميکيا! پيمان معادي را ديدي چطور به شرفت درود فرستاد؟ ميداني چرا؟چون اگر تو بايستي و از شرف خانواده سينما و هنر دفاع کني، دهان خيليها بسته است. تو نه سينماگر آن طرف آب هستي و به قول دوستان ( والبته خودت)، فيلمسازجشنوارهاي و نه وصله وطن فروشي به تو ميتوانند بزنند.پس مبادا کوتاه بيائي از تلخي که کام دو جشنواره «چلچراغ» و «منتقدين» را در يک شب تلخ کرده بود. منتظريم که تو کوتاه نيائي از اعاده حيثيت يکي همچون دخترت به نام «ترانه عليدوستي». قبلا هم به تو گفته بودم که يکي از برج مينو دارد صدايت ميکند و نه از برج ميلاد.صدايش را بشنو.
يادآوري:
ماني حقيقي در دهمين جشن انجمن منتقدين و نويسندگان سينماي ايران در اقداميبه جا و منطقي از مردم خواست تا در راه مقابله با نشريه يالثارات آنها را تنها نگذارند. وي پس از دفاع از شرافت ترانه عليدوستي گفت: در چند روز گذشته تعدادي از همکاران و مردم از طرق مختلف از ترانه عليدوستي و اصغر فرهادي و من بابت مطلبي که در يک نشريه درباره ما نوشته شده دلجويي کردند. ما امروز با وجود اينکه اصغر فرهادي ايران نبود اما هر سه نفر تصميم گرفتيم اعتراض خودمان را در قالب يک شکايت کيفري مطرح کنيم. انگيزه ما اين نيست که صرفا آن مطلب را تکذيب کنيم بلکه ميخواهيم اعتراض خود را به اين اتفاق نشان دهيم. نشريهاي که مجوز دارد پشت نام امام حسين مطالبي مينويسد که هرزه نگاري است. ما سه نفر حاضر نيستيم در کشوري زندگي کنيم که فرهنگ آن با قلدري نقد ميشود. اين کارگردان بيان کرد: ما حق داريم جلوي اين خشونت را بگيريم. به تنهايي نميتوانيم اين کار را به سرانجام برسانيم و به کمک همه ايرانياني که فکر ميکنند اين طرز برخورد مناسب نيست، نياز داريم. خوشحال ميشوم رييس قوه قضاييه و وزير ارشاد به کمک ما بيايند، اما تا به حال که اقدامينشده است و مااز شما هم خواهش ميکنيم به ما کمک کنيد.ما بدون شما موفق نخواهيم شد. آن نشريه کوچکترين سندي براي حرفهايي که زده ندارد.حرف دروغ نيازي به تکذيب ندارد ما ميخواهيم جلوي چنين کارها و تهمتها را بگيريم.
از طرفي نيز ترانه عليدوستي در صفحه اينستاگرامش سه عکس گذاشته که در يکي از آنها نوزادش را در آغوش ماني حقيقي و اصغر فرهادي ميبينيم و در اين پست نوشته است:
«از شبي که برادرم از اين دنيا رفت تا روزي که دخترم به اين دنيا آمد کنارم بودهايد. تا عمر دارم شما خانواده و عزيز منيد، در فراز و در فرود.
پس ...بگذار آفتاب نيز بر نيايد به خاطر فرداي ما اگر،بر مايش منتي هست»
گفتني است که برادر نوجوان ترانه عليدوستي دقيقا در زمان فيلمبرداري فيلم «چهارشنبه سوري» در يک سانحه دردناک «چهارشنبه سوريهاي تکراري» در اثر انفجار مواد محترقه جانش را از دست داد.فراموش نکنيم که ترانه عليدوستي سر سفره يکي از آبرومندترين پيشکسوتان دوران طلائي فوتبال يعني «حميد عليدوستي» بزرگ شده و چشم انتظاريم تا جامعه ورزشي نيز از آبروي دختر رفيق خود دفاع کنند.
منبع: روزنامه مردم سالاری
پی نوشت: سردبیر و همکاران خوبم در روزنامه مردم سالاری سلام.متاسفانه در ویرایش یادداشت من در روزنامه محترمتان از صفتی استفاده کرده اید که در لغت نامه ی بنده جائی ندارد. هرگز بنده از کلماتی نظیر "معلوم الحال " در نوشته هایم استفاده نکرده و نمی کنم.این لفظ معلوم الحال که با ادبیات من نا آشناست ، حالم را دگرگون کرد و متاسف شدم. یا علی: هما گویا