پنج شنبه, 28 تیر 1397 04:30

مرور یک مطلب به بهانه دهمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی/ناگفته های پوپک

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
مرور یک مطلب به بهانه دهمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی/ناگفته های پوپک مرور یک مطلب به بهانه دهمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی/ناگفته های پوپک

سی و یک نما- دهمین سالگرد بازیگر تکرارنشدنی سینمای ایران خسرو شکیبایی در حالی که در تقویم خودنمایی می کند انگار همین دیروز بود که حمید هامون با آن صدای افسانه ای فریاد می زد:این زن حق منه،عشق منه....

شاید در زندگی واقعی او هم این فریاد بوده که این دختر مال منه،حق منه،عشق منه. پوپک شکیبایی فرزند اولش از بانوی توانای تئاتر " تانیا جوهری"که بعد از جدا شدن از خسرو شکیبایی ارتباط پوپک دختر مشترکشان با پدر هم کمرنگ شد.

 از پوپک کمتر شنیدیم تا جایی که فکر می کردیم فقط پوریا فرزند خسروی سینمای ایران است. پوریایی که شبیه پدر بود،صدایی شبیه او داشت و صدا را جوری تعلیم می داد تا هر چه بیشتر شبیه صدای پدر شود تا برای همیشه از پسر خسرو بودن نشانه ها داشته باشد و اینکه واقعا می تواند رد پایی برای او باشد همچنان در دست آزمون و خطاست

 

پوپک شکیبایی گله داشت از رسانه ها که انگار نه انگار او هم فرزند پدر بوده اما شاید مردم و رسانه ها به تنهایی خسروشکیبایی و نیاز او به بیشتر در کنار دختر بودنش فکر می کردند که پوپک را کمتر می دیدند چرا که دختر مونس تنهایی پدر است حتی اگر پدر اشتباهاتی داشته باشد و ما یقینا نمی توانیم خود را جای پوپک شکیبایی بگذاریم
اما در سال های آخر زندگی به قول دکلمه خوب و ماندگارش:"حال او خوب بود اما تو باور نکن"

 

شش سال پیش پوپک شکیبایی در سایت خبری به نام "ساتین" از برخورد با او در مراسم پدرش و بعد از آن گله کرده بود که به بهانه سالگرد پدر خواهران غریب مرور می کنیم.

پوپک شکیبایی دختر خسرو شکیبایی با گله از برخوردهایی که با او بعد از فوت پدرش شد اظهار کرد: «متاسفانه در این سال‌ها جوری با من برخورد شد که انگار هیچ نسبت خونی با خسرو شکیبایی نداشتم و این من را بسیار آزرده خاطر کرد.»

پوپک فرزند خسرو شکیبایی و همسر سابق تانیا جوهری و پوریا فرزند خسرو شکیبایی و همسر دومش پروین کوشیار است. دختر خسرو شکیبایی گفت: خوشحالم هنوز یاد پدرم در خاطره‌ها زنده است و کسی که خاطره‌اش زنده باشد انگار که خودش هم زنده است. پوپک شکیبایی در چهارمین سالروز درگذشت خسرو شکیبایی با بیان این‌که از نظر هنری جای پدرم در سینما بسیار خالی است، ادامه داد: «هر بار که از مقابل سینمایی رد می‌شوم همیشه احساس می‌کنم ای کاش این اتفاق نیفتاده بود و باز می‌توانستم عکس و اسم پدرم را در سردر سینما ببینم.» وی افزود: «هر چقدر بگویم چقدر جایش خالی است کافی نیست و با هیچ جمله‌ای نمی‌توانم شرایط روحی‌ام را توضیح دهم. فقط چیزی که من را تسکین می‌دهد علاقه مردم به پدرم است و همین باعث شده در خاطره‌ها زنده بماند.» پوپک شکیبایی با بیان اینکه بعد از فوت پدرش نتوانسته فیلم‌های او را در سینما ببیند، ادامه داد: «برای فیلم «نسکافه داغ داغ» به سینما رفتم که حالم به شدت بد شد و بعد از آن دیگر نگذاشتند به سینما بروم و تنها چندی پیش ستاره بود را در خانه دیدم که باز هم بسیار اذیت شدم.» دختر خسرو شکیبایی با گله از برخوردهایی که با او بعد از فوت پدرش شد اظهار کرد: «متاسفانه در این سال‌ها جوری با من برخورد شد که انگار هیچ نسبت خونی با خسرو شکیبایی نداشتم و این من را بسیار آزرده خاطر کرد.» وی که فعالیت‌های هنری نیز داشته است خاطرنشان کرد: «در رادیو کار گویندگی می‌کردم و در انجمن گویندگان جوان هم به عنوان دوبلور مشغول شده بودم اما متاسفانه دی ماه سال ۸۹ همسرم در حادثه‌ای فوت کرد که بعد از آن دیگر نتوانستم فعالیتی داشته باشم و خانه‌نشین شدم.»
 خسروی خوبان از نگاه خود حسی که سخت مرا آزرد ؛ از صحبتهای کوتاه ثمره زندگیت دخترت یادگارت که عزیز است برایم میگویم؛ روزی که دخترکت را به آغوشت سپردن برایت بهترین بوده و هست …؛دخترک خوبی داری هر چه گشتم جز در مراسم نبودت عکسی از خودش که گویا آنها هم شکار دوربینها بود از خودش جایی نذاشته بود عکسهای کودکیش با پدر عکسهای بعد از جداییت از مادرش را که احتمالا در پارکی که گه گداری میدیدیش هم نیست…؛چهارمین سالروز رفتنت از حسش گفت که جایت سخت خالیست براش… که دوست دارد از همان حس کاش ها؛ هنوز عکسو اسمت را روی سر در سینما میدید گفت همین که یاد پدرم در دلهای مردم زنده است و دوسش دارند برایم کافیست آرامم میکند…بعد از تو چ نیازی به نگاه و ارادت از پس اسم تو دارد پوپک یک عاشق بی ادعاست و هنوز عشقش پدر است و پدر …؛دخترک آرامی داری شاید من اگر جای پوپک بودم عکسی را که در کودکی سفت و سخت در آغوشت چسبانده بودیش را نشان همه میدادمو میگفتم دختر خسرو خوبانم…اما پوپک قناعت کرد به محبوب بودنت در دل مردم برای مرحم زخمهایش…تنها یکجا گله کرد که وقتی برای خاکسپاریت آمده بود(عکس وسط پوپکت در مراسم به خاکسپاریت است چه مظلومانه وداع میکند با پدر/
اطرافیان جوری برخورد کردن که گویا اصلا نسبت خونی با هم ندارید که هیچ چه برسد به اینکه پدر دختر؛دختری پدری بود حتی اگر نشان نمیداد مجالی برای نشان دادن نداشت از هم دور افتاده بودید…؛به همینقناعت کرد و دیگر هیچ نگفت…؛از نامت هیجا استفاده نکرد گویا پوپک به دور بودن عادت که نه، جنجالی نیست دختر خسروی خوبان است دیگر محجوب و نجیب…. خسروی خوبان قطعا از آسمان حواست به عزیزترینت هست….سختی نبود پدر را هفت سال زودتر از پوپکت فهمیدم حس عجیبی ست درد بدیست…هشتمین سالروز نبودت را به دخترکت تسلیت میگویم و آرامش و تندرستی در کنار مادر مهربان و فداکارش و عزیزانش را برایش از خداوند منان خواستارم روحت شاد سالار خوبیها/
 
 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید