سی و یک نما - میدانستیم که مهشیدِ هامون روزهای سختی را میگذراند. میدانستیم که پزشکان امید چندانی ندارند اما باز هم از خبر درگذشت "بیتا فرهی" در سن ۶۵ سالگی شوکه شدیم. درست مثل وقتی که خسروشکیبایی را از دست دادیم.
هنوز در بهت قتل داریوش مهرجویی خالق "هامون" هستیم و در حسرت سکانسی دیگر از خسرو شکیبایی و آهنگی دیگر از ناصر چشم آذر. اما این "هامون" چه زود یکی یکی خاطرهسازهایش را از دست داد. بیش از انگشتان دو دست؛ از کارگردان تا آهنگساز و از بازیگران نام آشنا تا بازیگران گمنام و عوامل پشت صحنه اش.
مرور کنیم آشناترینهایی از فیلم "هامون" که دیگر نیستند، در حالی که ساخت این فیلم چندان هم قدمت ندارد:
سی و یک نما - اعضای شورای شهر تهران با نامگذاری یک خیابان به نام خسرو شکیبایی و یک بوستان به نام محمد نوری موافقت کردند.
هما گویا/ سی و یک نما _ چه کسی منکر می شود که زنده یاد "نادره خیرآبادی" مادر سینمای ایران بود؟کدام بازیگری به اندازه ی او نقش مادر را بازی کرده است؟ و به قول خودش گاهی نقش مادر کارآکترهایی را بازی کرده که تقریبا هم سن و سال خود او بودند.
سی و یک نما- دهمین سالگرد بازیگر تکرارنشدنی سینمای ایران خسرو شکیبایی در حالی که در تقویم خودنمایی می کند انگار همین دیروز بود که حمید هامون با آن صدای افسانه ای فریاد می زد:این زن حق منه،عشق منه....
علی بحرینی *(سی و یک نما) -بیست سال غرق شدن در دریای هواداری از خسروی خوبان
جمعه ۲۸تیر۸۷: قرار بود نیما محمودی (گرافیست) دنبالم بیاید و به دفتر برویم تا شماره اول مرداد مجله "اتفاق نو" را آماده کنیم. عصر هم در رادیو، برنامه داشتم.حوالی ساعت ۹صبح در سوپرمارکت بودم که تلفنم زنگ خورد. مطمئن بودم نیماست. اما "احسان علیخانی" بود. فرصت احوالپرسی را از من گرفت.
هما گویا (سی و یک نما) – سال گذشته این یادداشت را نوشته بودم به بهانه تولدش اما حالا هر چه فکر کردم برای هشتمین سالگرد درگذشتش هیچ حرف تازه ای ندارم.هنرمندان زیادی را از نزدیک دیده یا می شناسم اما خسرو شکیبائی جزو آنها نبود. عجیب است که هرگز او را از نزدیک ندیده بودم. او همیشه به عنوان یک بازیگربزرگ برایم بسیار قابل احترام بود اما اینکه چطور انسانی است را نمی دانستم. در سالهای فعالیت رسانه ایم بارها تجربه کردم که بعضی ها را بهتر است هرگز از نزدیک ندید چرا که شخصیت آنها قضاوت در مورد کارشان را تحت الشعاع قرار می دهد و برخی دیگر را باید افسوس خورد اگر از نزدیک هم کلامشان نشد. من خسرو شکیبائی را ندیده بودم اما در مراسم تدفینش شناختم. انگار هزار بار دیده بودمش.
بیتا بادران (سی و یک نما ) – یکسال دیگر هم گذشت. آخرین روزهای تابستان. تابستانی دیگر که سینما نه... همه ی ما او را ندیده ایم و صدای دلنشینش را نشنیده ایم. امسال سالگرد رفتنش مصادف شده با عید فطر. کاش می شد برایش عیدانه ای بنویسم. نوشتن راجع به بزرگی که روح اش به صفایی دست نیافتنی رسیده و صیقل خورده بود هم لذت بخش است و هم دست و دل آدم را می لرزاند از اینکه نتوانی آنطور که شایسته است حق مطلب رو ادا کنی.
سی و یک نما- پوران درخشنده در یادداشتی از ویژگیها و جایگاه منحصر به فرد زندهیاد خسرو شکیبایی در سینمای ایران سخن گفت.
سی و یک نما- 28 تیرماه مصادف است با ششمین سالگرد درگذشت خسرو شکیبایی، خبری ناگهانی که بسیاری را شوکه کرد و رفتنی که خیلی زود بود.