تو حال خودم نشسته بودم و منتظر نوبت دکتر بودم. یک دفعه صدای زنگ رو شنیدم و دیدم همه آدمهای تو سالن شروع کردن به کف زدن، دیدم یک آقایی داره به همه دست تکون میده و سالن بیمارستان رو پیروزمندانه ترک کرد . پرس و جو کردم. پرستارا گفتن این زنگ رو هر کسی که آخرین دوره شیمی درمانی رو میگذرونه، میزنه و بقیه تشویق میکنن که تونسته همچین دورانی رو با موفقیت تموم کنه. رفتم سمت زنگ و دیدم این عبارت روش نوشته بود:
«زنگ امید.
من این زنگ رو اینجا میگذارم تا بعد از اینکه از آخرین درمان بیرون اومدید، آن را به صدا در آورید و به اولین کسانی که وارد میشوند اطلاع دهید که امیدی وجود دارد و درمانها قابل تحمل است.»