سی و یک نما - فردوس کاویانی متولد چهارم مهر ۱۳۲۰ در نهم مهر ۱۴۰۲ در سن ۸۲ سالگی گذشت. او با مهر آمد و با مهر هم رفت.
سی و یک نما - وقتی تقویم تلنگر میزند که یکسال از درگذشت "امین تارخ" میگذرد، انگار به خودمان میآییم و ناباورانه به جای اینکه بگوییم یک سال گذشت، میگوییم: "مگر امین تارخ رفته؟" و در آنی قبل از آنکه نقشآفرینیهای او را بهخاطر بیاوریم، صدای گرم، منحصر بهفرد و نافذش ذهنمان را پر میکند.
سی و یک نما - آتیلا پسیانی بازیگر برجستهی ایران که مدتی است به بیماری سرطان مبتلا شده، برای ادامهی درمان در بیمارستانی در کشور فرانسه بستری شد.
سی و یک نما - گرچه او را به عنوان یک بازیگر سریالهای طنز تلویزیونی میشناسیم اما در کارنامهاش آثار سینمایی و جدی نیز هست. آرش میراحمدی بازیگری که ساعاتی قبل بر اثر عوارض ناشی از سیروز کبد درگذشت.
زمانی نمیگذرد که خبر بیماریاش را خود او با انتشار یک ویدئو در فضای مجازی داد و بعد تصاویر متاثرکننده اش را در روزهای گذشته دیده بودیم و از بیماری سختش خبر داشتیم اما تصور فوت ناگهانیاش را نمیکردیم.
سی و یک نما - مارال فرجاد بازیگر سینما و تلویزیون آنقدر صادقانه ما را در جریان بیماریش قرار داد که این دو سال اخیر همراه او گریستیم، همراه او به اتاق درمان رفتیم و همراه او برای سلامتیاش دعا کردیم و گاه همراهش درد کشیدیم اما هرگز ناامید نشدیم و نخواهیم شد؛ درست مثل خودِ او.
مارال حالا پستی پرامید گذاشته که با هم میخوانیم. باشد که زنگها اینبار برای او به صدا در بیایند.
سی و یک نما - آناهیتا درگاهی یکی از بهترین بازیگران زن ایرانی است که تا به حال نتوانسته به طور کامل توانایی های خود را در عرصهی بازیگری به رخ بکشد. حال به نظر میرسد این اتفاق با سریال " مادرخوانده" در شرف افتادن باشد.
سی و یک نما - خسرو امیرصادقی- بازیگر و تهیهکننده سینما - در سن ۷۳ سالگی از دنیا رفت. همچنین مازیار شیخ محبوبی، از صدابردارهای قدیمی سینما صبح امروز ۲۴ تیر ماه از دنیا رفت.
هما گویا - فریماه فرجامی از خانه هنرمندان تشییع شد. او خیلی وقت بود که مُرده بود و شاید خیلی وقت بود که خودش را کشته بود! اما جالب اینکه از جایگاه او به عنوان بازیگر برجسته کم نشد و این تنها شانسی است که در حرفهی بازیگری آورد و لیاقتش را هم داشت. حالا تشییع میشد بعد از بیست سال.
بعضی در حقش جفا کردند، فریدون جیرانی و پخش مصاحبه ضبط شدهاش با فریماه فرجامی در هفت، داریوش مهرجویی و استفاده از فریماه فرجامی برای حضوری بی دلیل در " لامینور" که گرم کردن تنور اکران فیلمش شود و گرم هم نشد، رضا درمیشیان" و به اشتراک گذاشتن آخرین جشن تولد او که سرخوشی می کرد اما سرخوش نبود و البته هر رسانهای که عکسهای چند سال اخیر فرجامی را به نمایش گذاشت.
مراسم تشییع او یک ویژگی خاص داشت، آنهایی که از او خاطره داشتند با جان و دل آمده بودند. معشوق آفاق آمده بود، آبجی کوچیکهی ماهمنیر آمده بود، آخ که امین تارخ نیامده بود و چقدر جایش خالی بود از لوکیشن "مادر” تا لوکیشن"سرب".
اما بازیگران جوان نبودند. درست است که او را از نزدیک نمیشناختند و از او خاطرهای نداشتتد، اما فیلمهایش را هم ندیده بودند؟ هرگز از تواناییهای او در بازیگری وام نگرفته بودند؟
رفقای "خوش قلم" کجا بودند؟
مرضیه برومند در میان کلامش چیزی گفت که دلم لرزید. راست میگفت:
برومند گفت: فریماه فرجامی از نسلی است که همیشه کنار مردم بودند. روسری سر کردند و نقش کارگر کارخانه رب را بازی کردند. مقنعه سر کردند و نقش همسر و کارمند را بازی کردند. چادر سر کردند و نقش مادر و همسر شهید را بازی کردند. اینها در قلب مردم ستاره هستند. ما سیاسی نیستیم ولی همواره با مردم هستیم.
اشاره خانم برومند تلنگری است. بازیگرانی که برای جلوی دوربین رفتن، باید به جای زیبا شدن، زشت میشدند و فریماه فرجامی که برای بعضی از فیلمها باید خوشرنگی چشم هایش را با لنز میپوشاند.
ببینیم امروز چه خبر بود: