قرار است نمایشی اجرا شود که اتفاقا اعتقاد دارم ما به نمایش هایی موزیکال با چنین پروداکشن هایی هم نیاز داریم. گمان نمی کنم کسی معترض به ساختِ چنین آثاری باشد اما
یک) بحران اقتصادی این روزها نفس می گیرد، میزان ناامیدی بر کسی پوشیده نیست، اما هنوز قشری دلشان را به تماشای تئاتر خوش کرده اند، صدالبته سلیقه ی تماشاگر هم خودش قابل بحث است که در این مجال نمی گنجد.
قشری با قیمت بالای بلیت ( گیریم حتا متناسب با هزینه ی تولید) محروم می شود. آن هم از طرف چه کسانی؟ همان ها که با بالا رفتن قیمت دلار و ... هم سو با مردم نگران بودند؟!
بپذیریم که آن نگرانی دیگر این جا معنا می بازد کلمه اش می شود، شوآف...
پس فرق منِ هنرمند با دیگران در چه هست در این برهه ی خاص؟! نمی شود این جا سکوت کرد، جایی دیگر صدای مردم شد...!
دو) اعتراض به اجرای آقای پارسایی آن جا بالا می گیرد که امکانات برای تولید عادلانه نیست... زیر چرخ دنده های سرمایه داری، گروه های مستقل خرد و خردتر می شوند... این اعتراض گریزناپذیر است و اتفاقا صدای آن را جناب پارسایی قبل از هر کسی باید بشنود. قبل از آن که وزیر فرهنگ و ارشاد بنویسد:
<< تئاتر لاکچری تیر خلاص به این هنر مردمی است. اداره کل هنرهای نمایشی با هماندیشی و هم یاری خانه ی تئاتر، حریم صحنه را از آن مصونیت دهد. >>
سه) باور کنیم کسی دشمن کسی نیست! بپذیریم انتقاد را ... طرحِ پرسش را... بپذیریم که نمی شود یکی را به خاطر قر کمر بازداشت کرد و به وقتی دیگر، چشم پوشی!
ما خواهان فضایی امن، آزاد، برابر هستیم.
هم کارانی هم که اهل بیانیه دادن در هر بزنگاهی هستند، این جا سکوت نکنند! خودمان باشیم، همین.
چهار) من همیشه نویسنده ای مستقل بوده و هستم. حرفم را زده ام. این یادداشت هم نظر من است.
با احترام به تک تک هم کارانم در گروه اجرایی نمایش "بی نوایان".
مِهر ماه ۱۳۹۷
*نویسنده و نمایشنامه نویس