نمایش موارد بر اساس برچسب: احمد زیدآبادی

سی و یک نما - حضور در برنامه‌ی تلویزیونی و یا هر مدیومی که بستری برای گفتگو باشد حتما مورد استقبال مردم و قابل دفاع است، چرا که گر چه مرگ غم‌انگیز مهسا امینی شروعی بر اعتراض‌های اخیر شد، اما درواقع همه‌ی نا‌رضایتی‌ها بر پایه‌ی یک خواسته است، دملی که با این اتفاق سرباز کرد. خواسته‌ای که یک قدم جلوتر از دغدغه‌ی نان ایستاده است. خواسته‌ای به‌نام "آزادی" که یقینا "آزادی بیان" و حق انتخاب سر لوحه‌ی آن است. اما در این وسط می‌مانند مردمی که هاح و واج مانده‌اند از حرکت بعدی دو جناح سیاسی، یک صفحه و مهره‌هایی که قرار است افکار ما مردم باشند چیست؟ بازی بزرگان سیاست‌زده؟

احمد زیدآبادی شاید باور نمی‌کرد که تا این اندازه در بیست و چهار ساعت اخیر مورد مواخذه دوستان و نزدیکان (طبق گفته خودش) و پرسش آنهایی‌که سال‌هاست وی را می‌شناسند قرار بگیرد و حالا در صفحه اینستاگرامش از خود دفاع می‌کند.

او می‌گوید که همان شب از این دعوت مطلع شده که نشان می‌دهد این پژوهشگر اصلاح‌طلب چه حاضر یراق برای رفتن نشسته بوده است، برای رفتن به مهمانی دوستانی که مورد تایید او نبوده و نیستند.

اینکه چه‌چیز او را تا این اندازه مشتاق کرده همچنان قانع‌کننده نیست، اما حتما باید صحبت‌های او را شنید. شنونده بی‌تعصب بودن اولین گام در آزادی است.

منتشرشده در تلویزیون
هما گویا - آنتن تلویزیون اوج حقارت بود و صدا و سیما بایکوت، بخصوص از سال ۸۸ به بعد. تلویزیون ملی با اصطلاح "میلی" در ظاهر بایکوت بود اما  چطور فوتبال های برتر دنیا به صورت زنده و مستقیم (که تماشایش برای خیلی از کشورهای پیشرفته آرزو است)، برنامه  نود،  لیگ برتر، رقابت آبی و قرمز، مناظره های اقتصادی، هفت، دورهمی ، خندوانه، عصر جدید، رادیو هفت  و..... بی آنتن از گیرنده روشنفکران اپوزوسیون پخش میشد را نمی دانم. بارها به خودِ من پیشنهاد داده بودند که کته گوری تلویزیون رو در سایت سی و یک نما حذف کنم و من توضیح داده بودم که جناحی نیستم و ترجیح میدهم تریبونی برای تجزیه و تحلیل داشته باشم تا ژست دروغین اپوزوسیون و اینکه سی و یک نما مستقل است نه طلبکار و نه بدهکار.
این چند وقت و اوضاع ملتهب و پر از اعتراض جامعه؛ روزهای بسیار سختی هم برای سازمان صدا و سیما رقم زده تا جایی که از گوشه و کنار اتاق فکرش یک اشتباه بزرگتر از قبل بیرون میزند اما در این میان شبکه چهار زیرکی کرده و در قالب برنامه زنده ی شیوه (ما مدت هاست چیزی به نام برنامه زنده در تلویزیون نداریم) که من بارها به اشتباه "شیوع"می خواندم، کسانی را رو به روی هم و در فورمت مناظره قرار داده که پیش از این حتی کُد آوردن از آنها در تلویزیون خط قرمز محسوب میشد.
جَنگ زرگری است یا جُنگ تحلیلی را نمی دانم اما حرف هایی زده می شود که پیش از این جُرم بود.
برنامه شیوه یقینا از خیلی چهره های چپ، مخالف و حتی با سابقه ی زندانی سیاسی بودن نیز حتما دعوت کرده و حتما خیلی ها حضور در تلویزیون را نپذیرفتند اما در این میان دیدن چهره "احمد زید آبادی" پژوهشگر تئورسین اصلاحات رو به روی یک چهره متعصب و مطلق نگر اصولگرا مثل محمد صادق کوشکی غیر قابل تصور بود و البته برگ برنده ای برای سازمان که قابل تقدیر است.
 
زیدآبادی قشنگ حرف میزد، او همیشه خوب می نویسد و خوب تر حرف میزند اما من به شخصه بیشتر از آنکه به حرف هایش فکر کنم به حضورش می اندیشیدم که اصلاحات و سازندگی نابود شد، از اول نقاب به چهره داشت و یا ما را نابود کرد؟ 
حالا منتظر مهمانان بعدی هستم. به نظرم رویارویی کیهان و شرق هم می تواند دیدنی باشد.
حتی مناظره ی یامین پور و محمد قوچانی هم بد نیست.
و اما در شیوه ی دیشب چه خبر بود؟ خلاصه اش را به نقل از جماران دنبال کنید:
 
منتشرشده در تلویزیون