راهنمای چپ زدن و به راست پیچیدن از تیترهای مثل همیشه بی نظیر او بود و من هم که معتقد به این باور ژورنالیستی که تیتر قلاب ماهیگیری و اعتبار یک مطلب است، طرفدار تیترهای او. حالا هم نمی دانم قوچانی راهنمای کدام سمت را زده است، اعتدال، همبستگی یا اصلاحات، اما به هر طرف که بپیچد مسلما بی تفکر نیست، قبلا هم ادعا کردم که از نظر من او نابغه است و مرموز.او هرگز شعار بایکوت نمیدهد چرا که در عین بی پروایی، محافظه کاری را بلد است.
یادم می آید در آن سال ها، لنز واید دیدش عجیب بود. از نگاه مخاطب عام "سریال نرگس" را نگاه می کرد و با نگاه مخاطب خاص در تاریخ "ستار خان "و "باقر خان" را به چالش می کشید. سال ۸۸ زندانی شد، کلامی حرف نزد، خونسرد رو به روی لنز دوربین می نشست با لباس زندان و ...خونسرد تر فید میشد. بعد برگشت سر جای اولش. باز هم سردبیر و باز هم پر طرفدار و پر مخاطب و باز هم تا به امروز برای من مرموز و مبهم.
راستی محمد قوچانی طرف کیست؟
هفته پیش بعد از دیدن احمد زیدآبادی در برنامه "شیوه" شبکه چهار سیما در اینجا نوشتم که مهمان بعدی "محمد قوچانی" خواهد بود و حالا این اتفاق افتاد.
آیا او قرار است نماینده اصلاح طلب ها در واکنش به اتفاق های اخیر باشد؟ قرار است صدای مردم معترض باشد یا قرار است برگ برنده ی باشد برای صدا و سیمای از رونق افتاده.
و اما وقتی محمد قوچانی را در برنامه شیوه دیدم، به گذشته برگشتم و پاسخ سوال خودم را یافتم. فهمیدم که چیزی که موجب شده بود در جوانی او را استاد بنامند جسارت اوست. او که کلامش را بی لکنت و بی مقدمه،" به نام خداوند جان و خرد" و با اشاره به مرگ مهسا امینی شروع کرد.
اما در ادامه کاملا مشخص بود که چارجوب های گفتگو برای هر دو مهمان تعریف شده است، گفته های هیچیک عمق نداشت و بحث بیشتر تاریخی شده بود تا چالشی. نمونه بارزش هم کلید واژه مهندس بازرگان و پرهیز از اشاره به هاشمی رفسنجانی چرا که هم اتاق فکر برنامه شیوه، هم قاسم روانبخش و هم محمد قوچانی می دانستند که شرایط مملکت به اندازه ای بحرانی است که زمان مناسبی برای رویارویی و بحث و جدل نخواهد بود و مهمترین و اگر محقق شود موثرترین بخش این برنامه، راهکارهایی بود که قوچانی در انتها و تیتروار ارائه داد که می بایست بیشترین زمان برنامه به آن اختصاص پیدا می کرد و نه صرفا جمع بندی آخر.
وی برای اصلاح وضعیت موجود این پیشنهادات را ارائه کرد.
قوه قضاییه با پلیس خاطی در مساله فوت مهسا امینی با حضور یک هیئت منصفه متشکل از «انجمن صنفی روزنامهنگاران، کانون وکلا و سازمان نظام پزشکی» برخورد کند.
از تک تک کسانی که در این مدت کشته شدند، مستند ۱۵دقیقهای بسازیم و تلویزیون پخش کند.
مطبوعات در تعامل با حاکمیت قرار دارند؛ قدرت مطبوعات را برگردانید.
برجام را احیا کنید؛ مردم میدانند بین ۹۲ تا سال ۹۷ کشور در مسیر درستی بود. امروز طوری برخورد میکنند انگار اجلاس شانگهای را اقای رییسی کشف کرده اینها تحریف تاریخ است.
این صدا و سیمای دولتی و حکومتی نتیجه نمیگیرد؛ تحت قانون جمهوری اسلامی شبکههای خصوصی داشته باشیم.
به چهار منطقه بلوچستان خوزستان آذربایجان و کردستان رسیدگی ویژه کنید؛ نه اینکه به اقای مولوی عبدالحمید بسپارید. آقای مولوی عبدالحمید هم از اقای رییسی حمایت کرد هم از پیروزی طالبان در افغانستان.
جمهوری اسلامی سه سند قانون اساسی دارد.
بر مبنای اصل ۱۷۷ قانون اساسی جمهوری سوم اسلامی تاسیس کنیم.