در حیاط خانه یك مرسدس بنز۲۸۰ نقره ای خودنمایی می كرد. به رغم اینكه نزدیك به سی سال از عمرش می گذشت اما هنوز هم سالار بود. قرار است كیانیان برای بازی در آخرین سكانس نقش خود پشت رل همین ماشین بنشیند و چه این دو به هم می آمدند. یكی در خودروها سرآمد و دیگری در بازی.
خیلی ها كاراكتر و نوع بازی شما را با آل پاچینو مقایسه می كنند. یكی از ویژگی هایی هم كه در هر دو مشترک است اینكه هر دو در سومین دهه زندگی در عرصه بازیگری بهتر دیده شده اید. منظورم به طور حرفه ای است. آیا تا به حال شده به این فكر كنید كه می توانستید زودتر از اینها به این شهرت برسید
معمولا اتفاق می افتد كه من را با دیگری مقایسه می كنند و بخصوص ال پاچینو.، اما فكر می كنم وقتی بازیگر با بازیگری در آن سوی آب مقایسه می شود در واقع توانایی های آن فرد نادیده گرفته شده است. حتی در فوتبال هم همین طور است. وقتی می خواهند از یك بازیكن فوتبال تعریف كنند می گویند این رونالدوی ایران است. به این ترتیب ما ویژگی های آن بازیگر و یا بازیكن وطنی را نمی فهمیم .من ترجیح می دهم اگر گفته می شود بازیگر خوبی هستم، دلیل آن مطرح شود نه اینكه با فرد دیگری مقایسه شوم. زمانی كه دلیل توانایی من به عنوان یك بازیگر ،بررسی شود می توانم بازی خودم را تحلیل كنم. در مورد من و آل پاچینو ...او خیلی بازی ها داشته كه من نداشتم و از طرفی هم من خیلی نقش ها بازی کردم كه او نکرده .پس مقایسه من با آل پاچینو موجب می شود ابعاد و گستره بازی من ناشناخته بماند.
نگاه بسیار هوشمندانه ای کردید اما وقتی كه می خواهیم از زلالی چیزی تعریف كنیم، می گوییم «زلال مثل آب» دلیل هم این است كه فكر می كنیم زلالی آب برای همه روشن است. در حقیقت دنبال یك مقیاس می گردیم تا قیاس كنیم.فکر می کنم در رابطه با مقایسه یک بازیگر یا یک فوتبالیست با دیگری هم همینطور است
وقتی می گوییم زلال مثل آب در حقیقت داریم شعر می گوییم و از آنجا كه ما ملت شاعرمسلكی هستیم همیشه در حال شعر گفتنیم اما بعضی از چیزها علم است كه نمی توان آن را با شعر تعریف كرد. به همین خاطر است كه ما در كشورمان پژوهش نداریم و به جای هر پژوهشی شعر می گوییم. در مورد اینكه من كارم را دیر شروع كردم و یا می توانستم زودتر شروع كنم باید بگویم من فكر می كنم هر چه كه هست درست است نه هر چه باید می بود. وقتی ما فكر كنیم اگر فلان موقعیت پیش می آمد ما طور دیگری می شدیم در حقیقت می خواهیم ضعف هایمان را پنهان كنیم. نباید فكر كرد كه چه زمانی را از دست داده ایم. مهم زمانی است كه پیش رو داریم و مهم تر زمانی است كه در آن قرار داریم.
معمولا بازیگرانی نظیر شما كه جایگاه خاصی در حرفه بازیگری دارند به سختی حاضر می شوند در كارهای تلویزیونی حضور داشته باشند. تا چند سال پیش كلا این اتفاق كمتر می افتاد اما «كمال تبریزی»، «ابراهیم حاتمی كیا» ،"داوودمیرباقری " ، مسعودجعفری جوزانی " و " حسن فتحی"یا "كیانوش عیاری" این سنت را شكستند و ثابت كردند كه در كارهای تلویزیونی هم می توان درخشان ظاهر شد. این كارگردانان، بازیگران مطرح را با تلویزیون پیوند دادند.شما بین بازی در این دو مدیوم تفاوتی می بینید
اولا من در مورد كار در تلویزیون آدم سخت گیری نیستم و تقریبا هر سال یك كار تلویزیونی داشتم.بچه های خیابان همایون اسعدیان، دوران سركشی كمال تبریزی و قبلا هم كیف انگلیسی دری تا کارهای اخیر. البته نقش های من كوتاه بودند چرا كه این طور می خواستم. امسال هم كار من این سریال است. عزت الله ضرغامی به عنوان رئیس تلویزیون به حضور بازیگران معتبر در تلویزیون اهمیت می دهد.
حضور شما در دوران سركشی و یا بچه های خیابان با همان توانمندیتان در عرصه سینما بوده و این را باید در نظر داشت كه مخاطب از رضا كیانیان حضور نمی خواهد بلكه درخشش می خواهد. آیا حضور شما در این سریال هم به همان اندازه درخشان خواهد بود
قرار نیست دو تا كار با هم مقایسه شوند.اصولن این مقایسه ها به قضاوت درست لطمه میزند
من دو تا كار را با هم مقایسه نمی كنم بلكه می خواهم دو تا كاراكتر را با هم مقایسه كنم. منظورم این است كه آیا این هرنقشی می تواند انتظاری را كه مخاطب از شما دارد برآورده كند
من هرگز نقشی را که نپسندم ،نمی پذیرم.نظر من این است كه اگر یك بازیگر بخواهد توقع مردم را برآورده كند به كارش لطمه می زند. در حقیقت من كار خودم را انجام می دهم و در این فكر نیستم كه این كار مورد پسند مردم قرار می گیرد یا نه. نه اینكه به مردم توجه نداشته باشم و یا بخواهم به توجه آنها بی اعتنایی كنم، بلكه عقیده دارم یك بازیگر باید خوب بازی كند، كم فروش نباشد و همه قواعد را رعایت كند. حالا ممكن است كار خوب و یا بد از آب دربیاید.ضمن اینکه فکر می کنم یک مشت پر عقاب هم کار خوبی است.
روز بسیار گرمی بود. چله تابستان که داشتند یک سکانس برفی و سرد را می گرفتند . پالتوی تن رضا کیانیان در آن گرما او را کلافه کرده بود . کولر ها هم خاموش بود تا در صدابرداری اختلالی ایجاد نشود و من از گرما داشتم بی هوش می شدم و ...