نمایش موارد بر اساس برچسب: پریناز ایزدیار

آزاده فخری*/سی و یک نما-

1- الیورتوییست در تالار وحدت اجرا شد، جایی که با طبقات متعدد زیرزمینی‌اش امکان تعویض صحنه و خلاقیت و ابداع در دکور و طراحی صحنه متناسب با وقایع را به کارگردان می‌دهد. در حالیکه صحنه سالن رویال این امکان را ندارد و دکور و تمام صحنه در طول اجرا ثابت است، گرچه خلاقیت طراح صحنه راه را بر کارگردان نبسته است و وجود جایگاههای مختلف و پخش فیلم‌های متناسب با هر صحنه حین اجرا، به فضاسازی نمایش کمک بسیار کرده‌است.
2- امتیاز دوم تالار وحدت مناسب بودن آن برای اجرای موسیقی است، چه ساز باشد و چه آواز! این تالار جایگاه مخصوص برای گروه ارکستری دارد و طراحی سالن برای موسیقی – و به خصوص اجرای اپرا – بازیگران را بی‌نیاز از استفاده از میکروفون می‌کند. همین استفاده از میکروفون آسیب زیادی به وَجه تئاتری بینوایان زده است. به قدری که تمرین صدا و نفس در تئاتر هیچ می‌شود و پوچ! و بخش زیادی از حس بازی هنرپیشه‌ها به همین واسطه از دست می‌رود. به قدری که از پارسا پیروزفر بودن، نوید محمدزاده بودن و پریناز ایزدیار بودن این هنرپیشه‌های خوب تئاتری، چیزی جز یک "شو" تر و رتمیز-متاسفانه- بر روی صحنه باقی نمی‌ماند؛ ولیکن مرحبا به هوتن شکیبا و احسنت به سحر دولتشاهی که در هنرورزی خود مستقل از امکان و دستور صحنه هستند و در خیل جمعیت هنرپیشگان بینوایان، خوش می‌درخشند.

 

معرفی فیلم-چرا الیور توییست به بینوایان ترجیح دارد

 

3- سالن رویال برای همایش و افتتاحیه، و حداکثر برای برنامه کنسرت موسیقی شاید مناسب باشد، ولی چنین سالن بزرگی که از ردیف دهم به بعد چیز زیادی از جزییات صحنه و قیافه‌ها پیدا نیست برای این نمایش پربازیگر مناسب نیست. تالار وحدت علی رغم بزرگی‌اش، به هرحال سالنی است که برای تماشای اپرا طراحی شده، و در طراحی و چینش صندلی‌ها و حتی سه طبقه بالکن آن، تمام استانداردهای بصری و شنیداری لحاظ شده است.
4- بالا برویم پایین بیاییم الیورتوییست اولین نمایش موزیکال در نوع خود در ایران است. البته که نمایش‌های موزیکال زیاد اجرا شده‌اند ولی پخش کردن نوار و اجرای پِلِی‌بَک هیچ نمایشی را موزیکال نمی‌کند. شاید علت دیگر دوست داشته شدن الیورتوییست بدیع بودن آن برای تماشاگرانش بود.
حالا ما چرا اینقدر ناراحتیم!
اگر کسی کنسرت_نمایش 30 در مجموعه کاخ سعدآباد را ملاحظه کرده باشد، متوجه میشود که منظور از "ریز می‌بینمت!" یعنی چه؟! این کنسرت نمایش – که به زعم حقیر نه کنسرت بود و نه نمایش!-حتی در ردیف وی‌آی‌پی چهره بازیگران و خواننده خیلی ریز دیده می‌شد، آنهم به دلیل صحنه نامتعارفی که برای این کنسرت در نظر گرفته شده بود. در واقع شما اگر در ردیف اول می‌ایستادید و انتهای آن محیط پر از صندلی را نگاه می‌کردید هیچ چیزی از بافت تماشاگران دستگیرتان نمی‌شد، تصور کنید که تماشاگران مذکور در ردیف‌های انتهایی چه می‌دیدند، البته که خدا خیر بدهد دو ال‌سی‌دی بزرگ تعبیه شده در دو طرف جایگاه را. بلیط‌های این مخلوط فرهنگی هم از مبالغ متوسط تا مبالغ "الی ماشاءالله" بود. در همین روزها دوباره ملغمه دیگری به اسم اپرای هفت شهر عشق قرار است روی صحنه برود، چرا که نه؟! وقتی دیدن سلبریتی‌ها هرچند در ارتفاع دور، برای تماشاگران متوسط تا دارا، واجد ارزش است، طبیعی است که چنین تقاضایی راه را برای عرضه نیز باز می‌کند، آنهم با بلیط 255 هزارتومانی، فقط من نمی‌دانم چرا همه‌ی ما گیر دادیم به این بینوایان بی‌نوا!

 

معرفی فیلم-چرا الیور توییست به بینوایان ترجیح دارد


"از ماست که بر ماست" یا "دیگی که برای من نمی‌جوشه..!"
حال سخن این است چرا چنین هجمه –به ظاهر- هماهنگ و یکپارچه‌ای برای تئاتر بینوایان انفاق افتاده است، چرا با این حجم و شدت برای کنسرت 30 اتفاق نیفتاد؟ و چرا در حال حاضر برای اپرای هفت شهر عشق اتفاق نمی‌افتد؟
البته که کنسرت سی، علمدارش همایون شجریان بود و سهراب پورناظری، چند تا هنرپیشه خوش سیمای سینمایی هم داشت حالا! یعنی کلا اهالی‌اش بیشتر از دنیای موسیقی بودند یا سینما! تئاتری نبودند که کسی ناراحت بشود.
یا اپرای هفت شهر عشق نه کارگردانش تئاتری است و نه هنرپیشه‌هایش، خوب چه کاری است بساطشان را به هم بزنیم، ما تئاتری هستیم و به خودمان کار داریم! وقتی یک نفر می‌گوید "چرا باید به یک هنرپیشه در نمایش بینوایان 45 میلیون دستمزد داده شود"- نام گوینده در سایت‌های خبری موجود است- اولین چیزی که به ذهن می‌رسد این است که این هنرپیشه بی‌نوا که سالها خاک صحنه خورد تا اینکه یک فیلمی بازی کرد و تازه مردم شناختندش، چه اشکالی دارد حالا در تئاتر شبی هم 45 میلیون – به ادعای مدعیان- گرفته باشد؟! چه اشکالی دارد جمیع هنرپیشه‌های تئاتر، با درایتِ کارگردان در جذب اسپانسر خصوصی به نان و نوایی رسیده باشند؟ چرا چنین هجمه‌ای – با این وسعت البته- در بین هنرپیشه‌های سینما نسبت به همدیگر وجود ندارد!

 

معرفی فیلم-چرا الیور توییست به بینوایان ترجیح دارد


وقتی برای نمایش دکتر مصدق اسپانسر خصوصی هزینه می‌کند ولی نمایش نمی‌فروشد و دیده نمی‌شود، کسی هم ناراحت نمی‌شود. نمایش ارزشی سهروردی پول از مرکز هنرهای نمایشی می‌گیرد و با سالن تقریبا خالی اجرا می‌رود قلب کسی به درد نمی‌آید، وقتی 100 میلیون به کارگردانی پول می‌دهند تماشاخانه خصوصی خودش را راه بیندازد باز هم اشکالی ندارد، فقط اشکال آنجاست که چرا یکی از اهالی تئاتر توانسته اسپانسر خصوصی جذب کند، سالن خصوصی بگیرد، و نمایشش هم پر فروش شود! حالا که نه پول بیت‌المال گرفته که بگویند به دیگران کم می‌رسد، نه سالن دولتی گرفته که بگویند جای دیگران تنگ می شود، و "نه" و "نه" های دیگر، متاسفانه چاره‌ای جز ارجاع به تنگ نظری نمی‌ماند.
آیا واقعا این نمایش‌های پرهزینه برای طبقه اشراف تولید می‌شود؟ پس آن بلیط‌های 55 هزارتومانی سالن رویال را طبقه متوسط اشراف می‌خرند؟ یا بلیط‌های 75 هزارتومانی سالن رویال را طبقه‌ی بالای متوسط اشراف؟
بلیط‌های 140 هزارتومانی -می‌سی‌سی‌پی- تالار وحدت را چه کسی می خرد؟ یا بلیط‌های 120 هزارتومانی نمایش دکتر رفیعی را چطور؟ و بلیط های 95 یا 80 یا 75 یا 65 یا 55 و در نهایت 35 هزارتومانی تالار وحدت را چه کسی می‌خرد؟
اگر واقعا طبقه اشراف تمایل دارد بلیط گران برای تئاتر بخرد و در سالن گران‌قیمت بنشیند و نه در تالار وحدت، پس قطعا او مشتری دایمی تئاتر نیست! چه بسا نمایشی -به زعم دوستان منتقد و جناب وزیر فرهنگ- لاکچری نباشد هیچ‌وقت به دیدن تئاتر نرود و ترجیح بدهد پولش را در هتل صرف سالن شنا و ماساژ و غذای لاکچری کند. چه اشکالی دارد طبقه‌ی اشرافی که هزینه هر نفر صبحانه‌اش در هتل اسپیناس خیلی بیشتر از هزینه بلیط تالار وحدت است را به سالن رویال بکشانیم تا تئاتری که -به زعم هنرمندان- لاکچری و بی‌ارزش است را ببیند و 185 را هم بدهد و ککش هم نگزد، و آبی هم به آسیاب تئاتر ریخته باشد.

 

معرفی فیلم-چرا الیور توییست به بینوایان ترجیح دارد


و هر کسی – دانشجو یا کارگری - که مجبور است در بالکن سالن رویال بنشیند، البته که در تالار وحدت هم مجبور است در بالکن دوم یا سوم بنشیند و غرزدن‌ها و انتقادات هنرمندان تغییری در حال و جایگاه او نخواهد داد.
آن چیزی که جای خالی خود را این روزها بیشتر می‌نمایاند، یارانه‌ایست که بخش فرهنگی دولت باید برای طبقه متوسط ولی هنردوست جامعه در نظر بگیرد، از جمله دانشجویان تمام رشته‌ها به طور عام و دانشجویان رشته‌های هنری و تئاتر به طور خاص. و برای رسیدن به تعیین و تخصیص چنین یارانه‌ای می‌توان از تجربه کشورهایی که تا کنون راهکارهای موفقی در این زمینه داشته‌اند یاری گرفت، نه اینکه از هنرمند تئاتر که چندماه بدون دستمزد در سالن تمرین کرده و حالا در انتظار نتیجه زحماتش کار را به روی صحنه برده‌است، انتظار داشت بلیط‌های نمایشش را مجانی به دانشجو و دانش آموز یا افراد نخبه طبقه متوسط بدهد. هنوز هم در سالن‌هایی مثل ایرانشهر که گروههای تئاتری در روزهای به خصوصی برای دانشجویان تخفیف قایل می‌شوند، در واقع از جیب و هزینه خود می‌زنند و به نوعی دولت باید بابت کم‌کاری خود در این زمینه از ایشان متشکر و ممنون باشد، ولی لطف این هنرمندان، در شبهای خاص و کم‌تماشاگر تئاتر، نباید این انتظار را ایجاد کند که باقی نمایش‌هایی که در تمام شبها با سالن پر به اجرا می‌روند و دغدغه‌ی پر کردن صندلی ندارند هم از جیب خود برای آنچه که در واقع بخشی از وظایف دولت است، هزینه کنند.

*عضو انجمن منتقدان خانه تئاتر، عضو کانون نمایشنامه نویسان خانه تئاتر و مدیرانتشارات " ادبیات نمایشی"

منتشرشده در تئاتر

سی و یک نما- پس از حاشیه ها و انتقاد های فراوان نسبت به روی صحنه رفتن نمایش پر هزینه "بینوایان" با بودجه متفاوت و بلیت‌های گرانقیمت در مجلل ترین هتل تهران، بالاخره این نمایش جنجالی از ماه گذشته روی صحنه رفت و با استقبال خوبی نیز رو به رو شد، تا جایی که ظرف یک ماه، ۱۷ میلیارد تومان فروش داشت.

منتشرشده در تئاتر

سی و یک نما- پس از حاشیه ها و انتقاد های فراوان نسبت به روی صحنه رفتن نمایش پر هزینه "بینوایان" با بودجه متفاوت و بلیت‌های گرانقیمت در مجلل ترین هتل تهران، بالاخره این نمایش جنجالی از ماه گذشته روی صحنه رفت و با استقبال خوبی نیز رو به رو شد، تا جایی که ظرف یک ماه، ۱۷ میلیارد تومان فروش داشت.

منتشرشده در تئاتر

هاله مشتاقی نیا*-نمی شود در فضای تئاتر نفس کِشید، کار کرد، زندگی کرد، با نگاهی اجتماعی از معضلات نوشت و آن وقت، در بزنگاهی که خودمان در آن گیر کرده ایم، سکوت کرد... این "سکوت" خطرناک تر از هر که و هر چه است..‌.

منتشرشده در تئاتر

ریحانه محمودی(سی و یک نما) - فرش قرمز و مراسم فوتوکالِ فستیوال‌های جهانی را می‌توان محلی برای نمایش بخشی از هویت فرهنگی و سبک پوشش ملیت‌های مختلف دانست؛ این موضوع برای ایرانیان، به خصوص در دهه‌ی گذشته از اهمیت بیشتری برخوردار بوده و توجه مضاعفی را نیز به خود معطوف کرده‌است. این روزها که فستیوال ونیز با حضور رنگارنگ هنرمندان مطرح در حال برگزاریست؛ بهانه‌ای به دست آوردیم تا نگاهی به ده پوشش برتر چهره‌های ایرانی روی فرش قرمز جشنواره‌های جهانی داشته باشیم. با ادامه‌ی مطلب همراهمان باشید.

منتشرشده در سینمای جهان

 

هما گویا(سی و یک نما) –  فیلم «هت تریک» از فیلم های حاضر در « سی و ششمین جشنواره بین المللی فیلم فجر» بود که به چند دلیل تماشاچی مشتاق دیدن آن است. اول: عدم حضورش در بخش سودای سیمرغ جشنواره ملی فجر، دوم :اسم فیلم که جذاب و کنجکاو کننده است (گرچه در این فیلم سه گل به رئال مادرید زدند اما هت تریک محسوب نمی شد همانطور که ماجرای زندگی این چهار شخصیت اصلی هم هیچ هت تریکی نداشت و بیشتر گل به خودی بود) و سوم: انتخاب هوشمندانه بازیگرانی که خوب بازی می کنند.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما_ تصاویر منتشر شده از پریناز ایزدیار در محاصره هوادارن نوجوانش واکنش‌های متفاوتی در پی ‌داشت. یکی از رسانه‌هایی هم که به این حواشی پرداخت، سی و یک نما بود که لازم است در این باره توضیح دهیم.

 


سی و ششمین که خیر، پنجمین دوره از جشنواره بین المللی فیلم فجر در حالی شروع به کار کرد که منتقدین زیادی داشت. منتقدینی که سال گذشته از فود کورت‌های شلوغ تر از سالن سینما تا مهمانانی که با جست‌وجو در گوگل هم شناسایی نمی‌شدند و جوان‌های کم سن و سال چشم بادامی؛ آزرده و از این رویداد سینمایی نا اُمید شده‌بودند.

اینک به نظر می‌رسد با همه‌ی کاستی‌ها، رضا میرکریمی_ دبیر جشنواره_ و همراهانش برای اعاده‌ی حیثیت از این رویداد، حتی مخالفین را هم غافلگیر کردند؛ که اوج آن حضور مهمانانی است که حالا می توانیم با غرور بگوییم، سعی داریم تا قدم به قدم به استاندارد‌های یک جشنواره جهانی نزدیک شویم.

امسال با حضور مهمان‌هایی درخور و استقبال چشم‌گیر اهالی سینما و جدی‌تر گرفتن این رویداد(که امیدواریم در سال‌های آینده در لوکیشنی دلنشین‌تر در شهر تهران برگزار شود؛ که بازار مکاره‌ی موبایل نباشد) جایگاهی بالاتر و آبرومندتر از سال گذشته داشته و توانسته از خود دفاع کند. اما این موجب نمی شود که ما اهالی رسانه به نقاط ضعف و ایرادات و مشکلات نپردازیم.

به واقع گله‌ی ما بهانه گیری و بهانه جویی نبود و هنوز هم بر این باوریم که یک فستیوال بین المللی مکان مناسبی برای حضور هواداران نیست، اما در این میان کمبود صندلی برای مدعوین، اهالی رسانه و آن‌هایی که به قاعده بلیت خریده بودند اما جای نشستن نداشتند، آن هم در حضور چند نفری تک و توک از مهمانان خارجی موجب شد تا زمان اکران فیلم «هت تریک» این اتفاق به بازیگر زن فیلم که هوادارنش در بیرون از سالن حضور داشتند نسبت داده‌شود؛ که موجب رنجش خاطر وی شد، که فقط تعداد کمی از مهمان‌ها که به عنوان بازیگر فیلم، حضورشان حق طبیعی اوست، در آن‌جا حضور داشتند و بالغ بر ۵۰ نفر از مهمان‌ها از طرف تهیه کننده دعوت شده بودند که از این بابت با در نظر گرفتن سالنی مجزا و پس از چهل و پنج دقیقه، بقیه هم توانستند بعد از عذرخواهی کارگردان و نگارجواهریان(یکی از مسئولین جشنواره) فیلم را ببینند. البته تهیه کننده به نظر می‌رسید این تعداد مهمان را حق خود می‌دانسته و در این‌باره صحبتی نداشت. اما مدیر جشنواره هم از این اتفاق شاکی و خسته می‌نمود.

به هر حال از آنجا که داخل سالن هم بچه‌هایی حضور داشتند که فیلم، مناسب سنشان نبود و با‌ این‌که در متنِ منتشر شده از سوی ما اتهام مستقیمی به این هنرمند صورت نگرفت؛ سی و یک نما به عنوان یکی از رسانه‌هایی که به خانم ایزدیار برای این اتفاق خرده گرفته‌بود، از این‌که بر خلاف چارچوب این سایت مستقل و بی حاشیه، عمل‌ کرده‌است، پوزش می‌خواهد.

در ادامه دایرکت نه‌‌چندان دوستانه‌ی وی و گله‌مندی ایشان در شبکه اینستاگرام را می‌بینید.

 

 

photo_2018-04-22_22-13-01.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - گاهی اوقات اگر اتفاقی در شرایط بومی ما بیفتد ، ممکن است اعتراض کنیم اما لااقل خجالت نمی کشیم اما وقتی یک اتفاق فرهنگی در جلوی چشم مهمان های خارحی می افتد دچار یاس و ناامیدی می شویم. دیدن هرباره بافت قدیمی و درست نگه داری نشده مرکز بازار مکاره تهران با دیوارهای دودزده و ترافیک غیر قابل کنترل به اندازه کافی دور از انصاف نشان دادن تصویری از تهران زیباست که با ورود به پردیس چارسو آبروداری می کند اما یقینا این مهمانان خارجی باورشان نمی شود در یک جشنواره اختصاصی با مدعوین و حاضران انتخاب شده ، در ساعات آخر شب ، فیلمی مناسب بزرگسالان در حالی اکران شود که بچه های زیر چهارده سال برای گرفتن عکس سلفی با بازیگر مورد علاقه شان شرایط اکران را به هم بزنند. اتفاقی که برای فیلم «هت تریک» افتاد. گزارش این مراسم را در قاب تصویر سی و یک نما ببینید:

 

DSC_7933.jpg

 

 

 

DSC_8051.jpg

 

 

 

DSC_8042.jpg

 

 

 

DSC_8105.jpg

 

 

 

DSC_7856.jpg

 

 

 

DSC_7958.jpg

 

 

 

photo_2018-04-20_23-53-19.jpg

 

 

 

photo_2018-04-20_23-52-21.jpg

 

 

 

 

 

منتشرشده در سینمای ایران

هما گویا (سی و یک نما ) - « تابستان داغ » ابراهیم ایرج زاد داستان دو خانواده از دو قشر متفاوت روی دو خط موازی است که ناگهان همدیگر را قطع می کنند.. این دو خانواده یک وجه مشترک هم دارند، بچه هائی که هر دو در این قصه قربانی می شوند. قصه ای آنقدر تلخ که جسم و روح مخاطب را در هم می شکند اما فقط به لحظه چرا که آنقدر درست ساخته نشده که در ذهن چیزی جز تاسف باقی بگذارد وماندگار شود.

منتشرشده در سینمای ایران
صفحه3 از3