اکبر عالمی درباره وضعیت پژوهش در سینما به هنرآنلاین گفت: در سینما مهمترین شخصیتی که میتواند در شکل دادن یک اثر ماندگار نقش بسیار ارزندهای را بازی کند، تهیهکننده است. تهیهکننده کسی است که تشخیص میدهد به سراغ کدام فیلمنامهنویس یا کارگردان برود و به او این اختیار را بدهد تا کارگردان یک اثر خوب را پدید بیاورد.
این پژوهشگر و مؤلف ادامه داد: امروزه سینمای ما به دو بخش بسیار حیرتآور تقسیم شده است. یک بخش از این سینما این تعریف را در دل خود دارد که تهیهکنندهها حرفهای و بسیار کتابخوانده و باسواد هستند. به نوعی اهل پژوهش و مطالعه هستند، اما گروهی دیگر از تهیهکنندگان هستند که حتی روزنامههای یومیه و روزمره را نمیخوانند، چه برسد به اینکه کتاب هم بخوانند.
عالمی با اشاره به اینکه پژوهش عالیترین دستاورد تاریخ تمدن بشریت به خصوص در قرن بیست و یکم است، گفت: پشت هر موفقیتی چه در زمینههای صنعت، چه در زمینههای اجتماعی و در زمینههای هنری باید در درجه اول ردپای پژوهش را جستجو کنید، چرا که پژوهش میتواند باروری ذهنی ایجاد کند و آسیبشناسی را به ما گزارش دهد تا ما بتوانیم نقاط ضعف و قوت خودمان را بشناسیم. بنابراین آن دسته از تهیهکنندگانی که عادت به مطالعه ندارند، حتی اگر بهترین و ارزندهترین پژوهشها را در اختیار آنها قرار دهید، ممکن است آن کتاب یا جزوه را ورق نزنند و کار خودشان را انجام دهند. یک گروه از تهیهکنندگان سینما متأسفانه فاقد تمام مختصات یک تهیهکننده قابل اعتنا هستند. برای این کار باید رابطهای بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در سایه مدیریت خردمندانه دکتر حجتالله ایوبی فراهم شود تا متوجه شوند پایه و اساس پیشرفت سینمای ایران در جه اول حقیقتاً تهیهکننده است و هر کسی که پول داشته باشد اجازه ندارد وارد سینما شود.
این مترجم درباره نبود دغدغههای مطالعه و پژوهش بیان کرد: باید کسانی وارد سینما شوند که دغدغه فرهنگ، مطالعه و پژوهش داشته باشند و به نوعی جستار باشند، یعنی همهچیز و همه جوانب را بتوانند تجزیهوتحلیل کنند. انسان با علوم انسانی در قرن بیست و یکم گره خورده است. بنابراین تهیهکنندگانی که عادت به کتابخوانی ندارند، در مجموعه سینمای والای ایران محلی از اعراب ندارند. بنابراین باید پرسید چطور این تهیهکنندگان وارد سینما شدهاند.
این پژوهشگر گفت: درگذشته کارگردانهای درجه سه و چهار سینما که لقب سوداگران سینما را به آنها داده بودند، حداقل به اندازه چند میلیمتر مطالعه داشتند و از تهیهکنندگان فعلی بالاتر بودند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در شرایط فعلی آنچه در سینما میگذرد، با آنچه از تعریف تهیهکنندگان میدانیم، متفاوت است، بیان کرد: تهیهکننده کسی است که با وجود همه محاسبات اقتصادی که مد نظر است باید اهدافی که برای خود تعریف میکند هدفهای والای فرهنگی، علمی و هنری جامعه باشد. تهیهکننده اسم و شغلی است که وقتی میخواهیم اسم این شغل را بر زبان جاری کنیم باید به علامت احترام کلاه از سر برداریم و تمامقد بایستیم. یکی از دلایلی که یک دانشگاهی یا یک پژوهشگر در برابر نام یک تهیهکننده از جای خود بلند میشود، ویژگی مطالعه و دانش آن فرد است و نه فقط سرمایهای که در دست دارد. در شرایط حاضر کسانی وارد سینما شدهاند که سرمایهدار هستند، اما متأسفانه دارای بقیه مختصات تهیهکنندگی نیستند. پیچیدهترین هنر مدرن قرن بیستم و بیست و یکم همین هنر سینما است و میبینید که در تمام دنیا فیلمهای سینمایی چه تأثیر شگفتی میگذارد. بنابراین همه آدمهای معمولی اجازه ورود به همه عرصههای هنری را بدون آگاهی ندارند.
عالمی در ادامه گفت: یک تهیهکننده در سینما شان خاصی دارد. به نظر من قبل از فیلمنامهنویس و کارگردان هسته اولیه یک فیلم تهیهکننده سینما است. به همین دلیل یک هنر پیچیده که با علم گره خورده نیاز به پژوهش دارد. اگر سینما فاقد پژوهش باشد، قطعاً به بنگاه شادمانی تبدیل خواهد شد.
او درباره راه حل مناسبی که بشود این وضعیت سینما را به شکل تخصصیتر تغییر داد، گفت: حقیقتاً باید یک گزارش مکتوب به دست مدیران مدبر سینما رساند. وقتی درباره علوم انسانی صحبت میکنیم، خیلیها معتقد هستند که اینها مسائل پیشپاافتادهای است که از قبل میدانند، اما علوم انسانی با فکر انسانی گره خورده و همه فکر میکنند که از آن اطلاع کافی دارند، اما از زاویه دانشگاهی به این علوم نگاه کنیم، یک نظم و جریان حیرتآوری به شما هدیه میدهد. اگر گزارشی از بحث ضرورت پژوهش در سینما را به صورت خلاصهوار برای دکتر ایوبی بفرستید، ایشان حتماً مطالعه خواهند کرد و تجزیهوتحلیل میکنند تا قبل از اینکه دیر شود. زمانی درباره وضعیت سینما به هوش میآییم که کار از کار گذشته و ما غافل بودهایم. شعری است که میگوید "تا کله چرخ دهی، بردت" یعنی ما را گرفتند و انداختند کنج دیواری که مجبوریم ایزوله شویم و هیچی نگوییم.
عالمی در پایان با اشاره به اینکه هر کس که سرمایهدار است، نمیتواند صرفاً به دلیل سرمایهاش وارد سینما شود، گفت: چطور میشود وقتی میخواهند پروانه نمایش یک فیلم را صادر کنند، با هر عنوانی سابقه و میزان سواد یک کارگردان را بررسی میکنند. آیا به شیوهای که عقل و منطق اجازه دهد این دوستان شاگردی کردند یا دستیار بودهاند؟ همانند دورهای که کیومرث پوراحمد یا ناصر تقوایی کارگردانهای با سابقه ایران دانشگاه نرفتند اما به سبک دوران مولانا و سعدی و حافظ با کشف شهود به مرتبه بالایی از هنر سینما دست پیدا کردند که از هر آدم تحصیل کرده و آکادمیک سینما در دوره حاضر بالاتر هستند. خردمندان باید در این رشتهها جمع شوند. عدهای در شرایط حاضر نیستند، که اتفاقاً حضور آنها میتواند به سینما کمک کند.
صبا شادور