کمکم هفده مرداد شد روزِ خاص. انتخاب بهترین خبرنگار در حوزههای مختلف. بهترین گفتگو، باترین یادداشت، بهترین نقد، بهترین مقاله...
روز خبرنگار جشن داشت، تالار وحدت داشت، تندیس داشت با نمادی از قلم.. حتی هدیه هم داشت. ناچیز بود اما یه جورِ خاصی میارزید. قلم فروشی کم بود. نقدها رو نمیخریدند و نمیفروختند و وقتی نقدی میخواندی سفارشی بودنش جایگاه منتقد و خبرنگاری که باورش داشتی را حقیر نمیکرد.
از آن مهمتر اگر اهل معامله نبودی، تخریبت نمیکردند و بایکوت نمیشدی.
این روزها خبرنگاری خیلی سخت شده و امسال هم روزخبرنگار متفاوت از سالهای دیگر است.
۱۲ روز جنگ ایران و اسرائیل که سوای شرافت، شجاعت و شهادت جنبهی دیگری هم برای خبرنگاران و منتقدان داشت. یک طیفی که میخواستند تا خبرنگارها در هر حوزهای سکوت کنند، حتی در حوزهی هنر و شاخهی هفتمش هنرِ هفتم.
روزهایی که آوردن نام " اسرائیل" و تجاوزش کُدمنفی شده بود و پرداختن به جنگ هم زیرآبی.
من روز خبرنگار را نه تنها به همکاران حرفهای و متعهدم که البته بیشترشان عطای خبرنگاری را به لقایش بخشیدهاند و یا اجازه نوشتن ندارند و کاردرستها کمتر دیده میشوند تبریک میگویم در روزگاری که حرفهی خبرنگاری تحریف شده و همه مینویسند مگر برق نباشد و یا خودکار.
و سلام میکنم به همکارانم که در این جنگ ۱۲ روزهای که انگار یک عمر بود، کم نیاوردند و سکوت نکردند.
و می ایستم تمامقد به احترام همهی خبرنگارانی که سال پیش بودند و امسال نیستند.
هما گ
ه