Super User

Super User

سی و یک نما - عجیب است اینکه به چنین ادعایی از سوی فتح الله زاده مدیر عامل جدید باشگاه استقلال که پنجمین مدیریتش در این باشگاه را تجربه می کند بخندیم. ما به وعده های دست نیافتنی عادت داریم. در اندازه های بزرگتر. گاه وعده هایی که حق ماست اما دور از دسترس. ما هنوز نگاهمان به سفره های خالی است که قرار است نفت سر سفره مان باشد.

تعجب من از مجری برنامه است که بحث انقدر می کند حتی در مورد سن لیونل مسی که کم کم باید از مستطیل سبز خداحافظی کند.

شاید منظور مدیرعامل باشگاه آبی ها همین جوان ایرانی باشد که شبیه مسی است.

چه اشکالی دارد؟ چرا فکر می کنید حتی در جامعه ورزشی هم دارد به شعور ما توهین میشود؟

شاید رونالدو را هم آوردیم در پرسپولیس گل بزند و گفتیم: "چطوری کریس!"

به هر حال علی فتح الله زاده قول داده که اگر تا دو سال دیگر همچنان روی همین صندلی نشسته بود، لیونل مسی را به تیم استقلال خواهد آورد. مبارک است.

این ادعا انقدر حاشیه بانمک ندارد در این روزها که حتی حال شادی گل هم نداریم.

اصلا شاید "لیو" که آمد، بعد آن فارابی هم اقدام کند و "لئو"را بیاورد تا در یک تایتانیک بومی شده برایمان نقش آفرینی کند.

سی و یک نما - حضور در برنامه‌ی تلویزیونی و یا هر مدیومی که بستری برای گفتگو باشد حتما مورد استقبال مردم و قابل دفاع است، چرا که گر چه مرگ غم‌انگیز مهسا امینی شروعی بر اعتراض‌های اخیر شد، اما درواقع همه‌ی نا‌رضایتی‌ها بر پایه‌ی یک خواسته است، دملی که با این اتفاق سرباز کرد. خواسته‌ای که یک قدم جلوتر از دغدغه‌ی نان ایستاده است. خواسته‌ای به‌نام "آزادی" که یقینا "آزادی بیان" و حق انتخاب سر لوحه‌ی آن است. اما در این وسط می‌مانند مردمی که هاح و واج مانده‌اند از حرکت بعدی دو جناح سیاسی، یک صفحه و مهره‌هایی که قرار است افکار ما مردم باشند چیست؟ بازی بزرگان سیاست‌زده؟

احمد زیدآبادی شاید باور نمی‌کرد که تا این اندازه در بیست و چهار ساعت اخیر مورد مواخذه دوستان و نزدیکان (طبق گفته خودش) و پرسش آنهایی‌که سال‌هاست وی را می‌شناسند قرار بگیرد و حالا در صفحه اینستاگرامش از خود دفاع می‌کند.

او می‌گوید که همان شب از این دعوت مطلع شده که نشان می‌دهد این پژوهشگر اصلاح‌طلب چه حاضر یراق برای رفتن نشسته بوده است، برای رفتن به مهمانی دوستانی که مورد تایید او نبوده و نیستند.

اینکه چه‌چیز او را تا این اندازه مشتاق کرده همچنان قانع‌کننده نیست، اما حتما باید صحبت‌های او را شنید. شنونده بی‌تعصب بودن اولین گام در آزادی است.

بازگشت به سینما پس از ۶سال دوری؛ ۶سالی که به پیگیری سرنوشت اکران فیلم «کاناپه» و ساخت سریال ۸۷ متر سپری شد. کاناپه، همچنان از آمدن ‌ روی پرده ناکام ماند و ۸۷ متر هم دچار مشکلاتی شد و هنوز پخش نشده است. سریالی که قرار بود تابستان سال گذشته روی آنتن برود. حتی تیزرش هم پخش شد ولی در نهایت به‌دلیل اختلاف‌نظر میان عیاری و مدیران تلویزیون پخش نشد.

هما گویا - آنتن تلویزیون اوج حقارت بود و صدا و سیما بایکوت، بخصوص از سال ۸۸ به بعد. تلویزیون ملی با اصطلاح "میلی" در ظاهر بایکوت بود اما  چطور فوتبال های برتر دنیا به صورت زنده و مستقیم (که تماشایش برای خیلی از کشورهای پیشرفته آرزو است)، برنامه  نود،  لیگ برتر، رقابت آبی و قرمز، مناظره های اقتصادی، هفت، دورهمی ، خندوانه، عصر جدید، رادیو هفت  و..... بی آنتن از گیرنده روشنفکران اپوزوسیون پخش میشد را نمی دانم. بارها به خودِ من پیشنهاد داده بودند که کته گوری تلویزیون رو در سایت سی و یک نما حذف کنم و من توضیح داده بودم که جناحی نیستم و ترجیح میدهم تریبونی برای تجزیه و تحلیل داشته باشم تا ژست دروغین اپوزوسیون و اینکه سی و یک نما مستقل است نه طلبکار و نه بدهکار.
این چند وقت و اوضاع ملتهب و پر از اعتراض جامعه؛ روزهای بسیار سختی هم برای سازمان صدا و سیما رقم زده تا جایی که از گوشه و کنار اتاق فکرش یک اشتباه بزرگتر از قبل بیرون میزند اما در این میان شبکه چهار زیرکی کرده و در قالب برنامه زنده ی شیوه (ما مدت هاست چیزی به نام برنامه زنده در تلویزیون نداریم) که من بارها به اشتباه "شیوع"می خواندم، کسانی را رو به روی هم و در فورمت مناظره قرار داده که پیش از این حتی کُد آوردن از آنها در تلویزیون خط قرمز محسوب میشد.
جَنگ زرگری است یا جُنگ تحلیلی را نمی دانم اما حرف هایی زده می شود که پیش از این جُرم بود.
برنامه شیوه یقینا از خیلی چهره های چپ، مخالف و حتی با سابقه ی زندانی سیاسی بودن نیز حتما دعوت کرده و حتما خیلی ها حضور در تلویزیون را نپذیرفتند اما در این میان دیدن چهره "احمد زید آبادی" پژوهشگر تئورسین اصلاحات رو به روی یک چهره متعصب و مطلق نگر اصولگرا مثل محمد صادق کوشکی غیر قابل تصور بود و البته برگ برنده ای برای سازمان که قابل تقدیر است.
 
زیدآبادی قشنگ حرف میزد، او همیشه خوب می نویسد و خوب تر حرف میزند اما من به شخصه بیشتر از آنکه به حرف هایش فکر کنم به حضورش می اندیشیدم که اصلاحات و سازندگی نابود شد، از اول نقاب به چهره داشت و یا ما را نابود کرد؟ 
حالا منتظر مهمانان بعدی هستم. به نظرم رویارویی کیهان و شرق هم می تواند دیدنی باشد.
حتی مناظره ی یامین پور و محمد قوچانی هم بد نیست.
و اما در شیوه ی دیشب چه خبر بود؟ خلاصه اش را به نقل از جماران دنبال کنید:
 

سی و یک نما – فیلم‌های «بلوند»، «الویس»، «تار» و «تاپ گان: ماوریک» در بین رقبای بخش اصلی جشنواره کمرایمیج ۲۰۲۲ حضور دارند. داریوش خنجی فیلمبردار ایرانی فرانسوی نیز در بین نامزدهای این دوره جشنواره با فیلم «باردو» آلخاندرو گونزالس ایناریتو حضور دارد.

سی و یک نما - قرار است آنجلینا جولی در فیلم جدیدی نقش خواننده افسانه ای اپرا ماریا کالاس به کارگردانی پابلو لارین را بازی کند. فیلمنامه این فیلم بر عهده استیون نایت است که نویسندگی «اسپنسر» را نیز برعهده داشت.

سی و یک نما - هیئت منصفه نیویورک در بعدازظهر پنجشنبه ادعاهای آنتونی رپ علیه کوین اسپیسی را رد کرد.

سی و یک نما – روزنامه همشهری خبر داده که ناصر تقوایی فیلمساز بزرگ کشورمان بیماری وخیم دارد و تحت مراقبت پرستار است. ولی همسر این کارگردان، مرضیه وفامهر آن را شایعه دانسته و اعلام کرده است که حال جناب آقای تقوایی خوب است.

سی و یک نما - ۷۳ اثر پذیرفته‌ شده در بخش رقابت صحنه‌ای چهل و یکمین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر اعلام شد.

سی و یک نما- خانم بوبانی را از نزدیک می شناسم. ریشه هایمان یکی است و باورهایمان نزدیک به هم. هم محله ای هم هستیم. هر دو در شهرک اکباتان. زن سختی است. دیر می جوشد اما وقتی نزدیکت شود، می توانی حتی از دور هم به رفاقتش تکیه کنی. اگر بازیگر نقش اصلی نمی شود نه به دلیل بینی عمل نکرده اش است و نه موی رنگ نکرده اش. شناسنامه اش را هم دستکاری نمی کند. اگر او نقش اول نیست چون ما بلد نیستیم قصه ای بنویسیم که نقش اولش بازیگری چون او بطلبد. شاید اگر بنویسیم هم طالبش کم باشد. بازی او را همیشه دوست داشتم اما در "خاک سرخ" بیشتر. من آن مادر جنگ زده را دوست داشتم و در آخرین سکانس بازیش در خاک سرخ بیشتر از هر گذاشتن و برداشتن حجابی به گردن رگ غیرتم در مورد وطنم و باورهایم حق دارد. موهای سفید بافته ی او اغواکننده نیست، شاید ساختار شکن باشد، اما اگر معترض هم باشد که هست اما نه دشمن است، نه فرصت طلب است و نه وطن فروش. پاسپورت هم نمی خواهد چرا که اهل از بورلی هیلز لیدر شدن نیست. او مریم بوبانی است. هم کُرد است و هم جنوبی. نمی خواهد " اهواز" را "احواز" بنویسد و نمی خواهد "زن"را "ژن". او حجابش را برداشت تا شما او را ببینید که اعتراض دارد، پرسش دارد و خشم دارد. او از آن دسته هنرمندانی است که ما به او بدهکاریم و نه او به ما. مایی که دل بدست آوردن بلد نیستیم. می گوییم مهسا امینی خودش فوت کرد، بی هیچ خشونتی. مریض بود. و این درد را بیشتر می کند. چرا باید یک دختر جوان با بیماری زمینه ای آنچنان در معرض استرس قرار بگیرد که بمیرد. می گوییم فلان دختر و فلان دختر خودکشی یا اووردز کرده، اما کدام بی انگیزگی و کدام خشم تا این اندازه آمار خودکشی را سرسام آور بالا برده؟ مریم بوبانی هم با چنین پرسش هایی روسری از سر برداشته.

صفحه94 از290