ديشب سيمرغها پركشيدند هريك بر شانه اى نشستند ...مبارك بر همه ..
ديشب اما سخنان آتشين حاتمى كيا تلخ كرد جشن ِسينمابىِ همان انقلاب را كه او مى گفت فرزندش است..
آقاى حاتمى كيا ! شما فرزند اين نظاميد ، درست اما ما مردمان هم هستيم .قانعيم به سهمِ كوچكمان ..اما هستيم..
ما كوچه هاى شهرهايمان را يك يك به نامِ فرزندانمان ،برادرانمان ،پدرانمان كرديم تا انسانيت بماند، تا تحقير نشويم ، تا بگوييم فارغ از هر قوم وعقيده اى براى ابادانى ايران زمين دست به دست مى دهيم. شما مى ايستيد و فرياد مى زنيد و انگشت اتهام به سوى همگان دراز مى كنيد ازپسِ سالهاى ديده شدن و امكانات فرزندى ..
دلتان را جاى دلِ ديگران بگذاريد كه ديده نمى شوند .. مى گوييد " رزق" رسانده ايد مگر ديگران كه فيلم مى سازند چه مى كنند كه منت بر سر عواملتان مى گذاريد ..ما با فيلمهاى شما بزرگ شديم بگذاريد تا شما را از فيلمهايتان بشنويم..بهرام توكلى! سپاس كه در “ "تنگه ابو قريب" عظمت ِ حضور سربازانِ ايثار گر را ياد اورى كردى تا بدانيم جانها رفته تا مرزها بمانند.. اقاى باشه اهنگر عزيز اين بين صبورى شما را ديدم كه بى منت از شهدا گفتيد و پاس داشتيد همه اشان را به يك چشم . از مسلمان وزرتشتى گفتيد تا يادمان باشد كه ايران ..ايران ..ايران سرزمين ماست از صلح سخن گفتيد در بستر جنگ ..از سياووشانِ ما گفتيد نه از خودتان .. منت ِ كارتان را به سرِ كسى نگذاشتيد و پاس داشتيد و عزت گذاشتيد ، نگاه كرديد ..شما كه ساليانی جنگيديد، تنها ديشب نگاه كرديد ..غم از شما دور كه عبور كرده ايد از خود ..و بى ادعا عاشقيد ..سيمرغ زرين نگاه ملى مباركِ شما و "سرو زير اب"