آقای نصیریان چند وقتی است که در قیاس با گذشته کم کار شدهاید این موضوع علت خاصی دارد؟
بیشک مهمترین علت این موضوع به فیلمنامههای ضعیف باز میگردد طوری که انگیزه فعالیت را از من دور میکند. در هر حال گاه سوژه قصهها به قدری دم دستی و سطح پایین است که ترجیح میدهم در خانه بمانم و استراحت کنم هر چند که یک موضوع دیگر هم وجود دارد.
چه موضوعی؟
بعد از سالها پسرم به ایران سفر کرده و به نوعی من و مادرش میزبان او هستیم و به همین خاطر حاضر نیستم به هیچ عنوان لحظات خوش با او بودن را از دست بدهم و سرم را با کار گرم کنم چون من و مادرش کم پیش میآید که میزبان او باشیم به همین خاطر سعی میکنیم از فرصتی که برایمان به وجود آمده است به نوعی نهایت استفاده را ببریم.
علاقه شما به خانواده به نوعی در میان اهالی هنر زبانزد است برای من جالبه که تا این حد به این موضوع اهمیت می دهید؟
اگر فردی غیر از این عمل کند باید برای شما عجیب به نظر برسد. برای من جای بسی تعجب و البته تاسف دارد که برخی مسائل کاری را نسبت به مسائل خانوادگی ارجح میدانند و حاضرند به خاطر کار بیشتر قید خانوادهشان را بزنند در حالی که به نظر من هنرمند زمانی هنرش متبلور میشود که در چهار چوب خانواده گام بر دارد و برای خانوادهاش ارزش قائل شود.شاید برایتان جالب باشد در طول این مدت اکثر پیشنهادهای گفتوگو نشریات را با تمام احترامی که برای آنها قائل هستم رد کردم چون دوست داشتم زمانم را به طور کامل در اختیار فرزندم قرار دهم از طرفی چون میدانستم او اهل مطبوعات صحبت در مورد خودش نیست ترجیح دادم که او ، در طول این مدت ، در جمع هنری، من را همراهی نکند اما خب چون از قبل با شما وعده این مصاحبه را داشتم نمیخواستم خلف وعده عمل کنم.
ممنونم از شما. در رابطه با همین مورد که گفتید خانواده به کار ارجحیت دارد ، سوالی برای من پیش آمده که، خودتان به واسطه بازی در فیلم «شکارچی شنبه» این ریسک را پذیرفتید که ویزای امریکایتان باطل شود در حالی که شما هر سال به دیدار فرزندتان میروید و ممکن بود با این تصمیم شانس دیدار با فرزندتان را از دست دهید؟
تصمیمی که در آن مقطع من گرفتم اتفاقا به طور کامل با حس خانواده دوستی من همراه بود و این طور نبود که بخواهد این موضوع را نقض کند فلسطین سالهاست که به دغدغه ما مسلمانها بدل شده است و انجام کار هنری کمترین کاری است که ما میتوانیم در جهت نشان دادن مظلومیت این مردم انجام دهیم به همین خاطر وقتی چنین موضوعی مطرح شد نه تنها نگرانی به من دست نداد بلکه با همه وجودم از آن استقبال کردم چون بر این باور بودم پسرم هم در صورت مطلع شدن از این قضیه از آن استقبال میکند.
در ابتدای صحبتهایتان به این موضوع اشاره کردید که فیلمنامه های ضعیف عامل کم کاری شما در عرصه بازیگری شده است به نظرتان ریشه این موضوع در چیست؟
بیشک بخشی از این موضوع به خاطر سیاستگذاریهای اشتباهی است که تاکنون در زمینه فرهنگی اتخاذ شده و باعث گشته ما برخی با اعمال سلیقههای شخصی مانع از رشد و توسعه هنری شوند این در حالی است که در دهه شصت و ابتدای دهه هفتاد ما شاهد رشد و شکوفایی سینمای ایران بودیم اما رفته رفته سینمای فاخر ما جای خودش را به آثار تجاری داد و سرمایه گذران و تهیه کنندهها ترجیح دادند به جای سرمایه گذاری روی آثار هنری و فاخر به سمت آثار تجاری کشیده شدند و با این تصمیم در واقع سینمای صاحب سبک ما را به ورطه فراموشی کشیده شد.
همین تفکر و سیاستگذاریها باعث شد که بازیگرانی نظیر شما راهی تلویزیون شوند؟
در مقطعی تلویزیون چنین نقشی را بازی میکرد و باعث میشد بازیگران و به دنبال آن افرادی که دغدغه خلق کردن دارند به سمت تلویزیون بروند اما خب این رسانه هم به تدریج جا پای سینما گذاشت و با اتخاذ سیاستهای نادرست باعث گشت که سریالهای آبکی جایگزین سریالهای فاخر شوند و ما دیگر شاهد خلق آثار خوب و اثر گذار در این رسانه کمتر باشیم .
ظاهرا این اعمال سلیقه شخصی از سوی برخی از مدیران تلویزیون باعث گشته که عده ای بگویند با شرایط فعلی دیگر حتی نمیتوان طرح ساخت سریالی نظیر «میوه ممنوعه» را مطرح کرد چه برسد که آن را ساخت.
بله این حرفها به گوش من هم رسیده و فکر میکنم تا حد زیادی صحت دارد چرا که متاسفانه طی سالهای اخیر فضای تلویزیون دستخوش تغییرات شده و این موضوع هم باعث گشته ما شاهد ریزش مخاطبان باشیم و بسیاری از بینندگان ما جذب آثار ماهوارهای شدند در حالی که تماشای آثار ماهواره ای از سوی مردم ما نوعی زنگ خطر محسوب میشود چون ممکن است تاثیر زیادی را روی فرهنگ عمومی و اخلاقی جامعه ما داشته باشد.
شما با وجود علاقهای که به تئاتر داشتید اما چند سالی میشود که از این وادی جدا افتادید علت این موضوع چیست؟
تئاتر برای من همیشه از جذابیتهای زیادی برخوردار است و بازی در آن برای من اهمیت زیادی دارد؛ اما خب بازی در این عرصه انرژی زیادی را میطلبد و این روزها با بالا رفتن سنم آن انرژی سابق را برای بازیگری روی صحنه تئاتر با وجود علاقها م ندارم.
تاکنون شما نقشهای متفاوتی را ایفا کردید از این میان کدام نقش را بیشتر دوست دارید و حس میکنید که به شما نزدیکتر است؟
اگر خندهتان نگیرد باید بگویم که آقای هالو... این کاراکتر به لحاظ شخصیت سادهاش به شدت شبیه به من بود و به همین جهت من ارتباط زیادی با آن برقرار کردم و با گذشت سالها هنوز هم آن را به نوعی نزدیک به خودم احساس میکنم.