شخصیت اصلی فیلم "جهان" است، با بازی بسیارخوب "علی مصفا" وچه اسم به جایی. انگار تلنگری است به "جهانی" که در آن زندگی می کنیم و از ما خسته است و دلش می خواهد منزوی باشد.
در این روزهایی که نه جهان دیگر با ساز ما میرقصد و نه ما با ساز جهان. عنوان فیلم مثل یک دعا می ماند، مثل یک رویا و یا یک آرزو. آرزوی اینکه جهان با ما برقصد....
برادرکوچکتر جهان (کاظم سیاحی) به دوستان او زنگ میزند، تا به بهانه تولد جهان به شمال بروند چرا که شاید این آخرین تولد وی باشد. جهان که منزوی و تنها با دختر نوزده ساله اش در منطقه ای بکر و چشم نواز در روستای شمال زندگی می کند و در مرز پنجاه و چهار سالگی است، فقط چند ماه فرصت زندگی دارد.
با دور هم جمع شدن دوستان، می فهمیم که هریک از آنها مشکلی در زندگی دارند که حتی" مرگ جهان" را برایشان تحت الشعاع قرار داده است.انگار همگی مرگ را به شوخی گرفته اند، اما جهان می خواهد در همین فرصت کوتاه به آنها از تجربه اش بگوید که چقدر مشکلات در برابر مشکل بزرگتر "نبودن" کوچک است . او می خواهد بگوید که مرگ چقدر آدم را به زندگی نزدیک می کند
به دوست دکتروالبته هوسبازش (پژمان جمشیدی) ، به دوست زخم خورده اش (جواد عزتی)که حالا همسر سابق او با نزدیک ترین رفیقش ازدواج کرده، به دوستی که هویتش در لا به لای پول و ثروت و ماشین بنز احیا می شود و حالا با زنی بیست سال از خودش کوچکتر ازدواج کرده (زوج سیاوش چراغی پور و هانیه توسلی بی نظیر هستند.هم در شخصیت پردازی و هم در بازی ) و به برادر و خواهر و دخترش.
اولین ساخته ی سروش صحت به عنوان فیلم بلند سینمایی، بسیار مهم است و بزرگترین ویژگی که دارد فاصله ای است که با کارهای تلویزیونی او گرفته و کاملا در مسیر جداگانه ای قرار دارد.
انگار که تلنگری است بر زندگی. ملودرامی تامل برانگیز که گرچه رگه های طنزو لحظات مفرحی هم دارد اما به هیچ عنوان در ژانر کمدی قرار نمی گیرد.
فیلمنامه ی جهان با من برقص را بار دیگر سروش صحت و ایمان صفایی مشترکا نوشته اند وتهیه کننده ی آن محمدرضا تختکشیان است و در جشنواره جهانی فیلم فجرسال گذشته توانست سیمرغ بهترین کارگردانی را یرای سروش صحت و دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش اول مرد را برای علی مصفا به ارمغان آورد.
علاوه بر بازیگرانی که نامشان در متن برده شد، رامین صدیقی، بهار کاتوزی، پاوان افسر، شیوا بلوچی ،مهیار پور بابایی و ....مهراب قاسمخانی در آن حضور دارند.
متن کامل این یادداشت به صورت نقد در روزنگار سی و هفتمین جشنواره ی جهانی فیلم فجر نوشته شده است.