گلاویژ نادری، ناصر سهرابی، وحید فرازان، امیرعلی نصیری، حسن لطفی، ذبیح الله رحمانی، محمد شریعت پناه، مهرزاد دانش، اسماعیل میهن دوست، امیر ماهرو، سید حسام فروزان، رضا خسروی، نیروان غنی پور، شهرزاد امیرشاه کرمی، پیمان شوقی و جعفر گودرزی در این جلسه حضور داشتند.
رضا صائمی مجری این نشست در ابتدا بیان کرد: به تازگی دوره جدید فعالیت انجمن منتقدان با شکل گرفتن هیات مدیره جدید و کمیته فرهنگی آغاز شده است. یکی از برنامههایی که ما در کمیته فرهنگی داریم برگزاری جلسات نقد و بررسی فیلمهای سینمایی است و این جلسه، اولین برنامه ما محسوب میشود.
وی درباره دلیل انتخاب فیلم «قهرمان» برای اولین نشست گفت: به دلیل اهمیت این فیلم و توجهی که به این اثر شده است همچنین جایگاهی که اصغر فرهادی در سینمای ایران دارد، «قهرمان» را برگزیدیم.
جعفر گودرزی رییس انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران نیز در سخنانی مطرح کرد: رویکرد و نگاه اصلی منتقدان بحث فرهنگ است و دغدغه انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران اعتلای فرهنگی و توجه ویژه به بخش فرهنگی سینماست. امروز 13 آذرماه اولین جلسه کمیته فرهنگی است که تلاش کردیم زود آن را برگزار کنیم و ساختار کمیتههای دیگر انجمن هم شکل گرفته و اعضای آن در هفتههای آینده معرفی میشوند.
وی تاکید کرد: همچنین قرار است اعضای کمیته اصلاح اساسنامه و آییننامه معرفی شوند که فکر میکنم به شدت به آن احتیاج داریم چراکه در آییننامه به بسیاری از موارد میتوان اشاره و آن را بروزسانی کرد تا در مسیر درستی قدم برداریم. در جشن بزرگ منتقدان و همچنین در دوره جدید انجمن منتقدان و نویسندگان آثار سینمایی ایران تلاش میکنیم به شاخصههای فرهنگی سینما بیشتر بپردازیم و از این زاویه به آن نگاه کنیم همچنین کمیته فرهنگی هم تلاش دارد در همین مسیر قدم بردارد. امیدوارم بتوانیم در مسیر سینمای نجیب و دوست داشتنی ایران مثمر ثمر واقع شویم و برای مقابله با رکود فرهنگی سازنده و ارزشمند ظاهر شویم.
سعید عقیقی منتقد این جلسه در ابتدا با اشاره به اینکه طی دو دهه اخیر نقد فیلم اصولا یک مفهوم کاملا ژورنالیستی به معنای رینگ بوکس به خود گرفته است، بیان کرد: اساسا پایین آوردن شان فیلم در حد رینگ بوکس و دعواهای رایج کمک زیادی به اصل موضوع نخواهد کرد از سوی دیگر حجم نظرهایی که درباره سینما داریم، چندین هزار برابر نگاه تحلیلی در فضای تحلیلی سینمای ایران است یعنی بسیار کم به مطلبی برمیخوریم که بیش از 2 ساعت وقت نویسنده آن را گرفته باشد.
وی ادامه داد: پیشنهاد من این است که تا جای ممکن از دیدگاه خوب بود، بد بود، خوشم آمد و... پرهیز کنیم این کلمات در فضای فرهنگی نتیجه معکوس دارد. فیلم هرچه قدر خوب و هرچه قدر بد باشد قابل تحلیل است و از نظر من باید زیرساختها را به سمت زیرساختهای منطقی بازگردانیم یعنی بدانیم هر کلمهای که به کار میبریم، چه معنایی دارد چراکه آنها ارزش فرهنگی دارند. از سوی دیگر هر کس که گوشی هوشمند دارد، منتقد فیلم است و این بدترین اتفاق درباره سینماست چراکه نقد فیلم موضوعی تجریدی، نسبی و اعتباری است.
این منتقد با بیان اینکه برای بررسی رویکرد فیلم میتواند روی سه نگره مکث کرد، ضمن تشریح هر یک از نگرهها درباره تشخیص الگوی جز به کل گفت: در فیلم قهرمان تشخیص الگوی جز به کل به اصطلاح فیلمنامهای رابطه بین ایده محرک و پایان است یعنی رابطهای که الگوی فیلم را به راه میاندازد و وضعیتی که فیلم را میبندد این شاخصه به عنوان امری کلی دیده میشود.
عقیقی درباره تشخیص رابطه جزییات در ساختار فیلم «قهرمان» تصریح کرد: به عنوان مثال بین میزانسنهای بسته و گذاشتن شخصیتها در گوشه کادر میتوان میزانسنها را به عنوان محبوسکننده دریافت کرد یا به عنوان مثال هنگام عبور دوربین از خطوط افقی میلهها فضای مبحوس در بیرون، فضای باز و حتی جاده به نمایش میگذارد و این اتفاق چیزی نیست که بشود در همه فیلمها آن را پیدا کرد.
وی ادامه داد: در اوایل فیلم وقتی «نگار» درباره پسرِ «رحیم» یعنی «سیاوش» صحبت میکند، بیهوا با دَر بازی میکند اما وقتی داستان پیش میرود ما به دری میرسیم که در سکانس دیگری از فیلم محکم بسته میشود یعنی هر چه قدر داستان فیلم بازتر میشود، جزییات مبهم در ذهن بیننده بازتر میشود و از این جزییات در «قهرمان» بسیار است.
این فیلمنامهنویس با اشاره به اینکه 2 رویکرد در فیلم «قهرمان» قابل تشخیص است، بیان کرد: رویکرد نخست، رویکرد کلاسیک است و وقتی از کلاسیک صحبت میکنیم لزوما به سینمای آمریکا اشاره داریم. این رویکرد به معنای رویکرد قالب، داستانگو، متکی به شخصیت مرکزی است که بر اساس ایده محرکی که داستان را به جریان میاندازد، پیش میرود و روی همان ایده محرک سوالات و پیچیدگیهای بعدی را مطرح میکند تا ایده را به نتیجه برساند پس میتوان «قهرمان» را متکی بر الگوی کلاسیک دانست و به این نکته اشاره کرد که تقارن، تضاد و تشابه ابزار نویسنده الگوی کلاسیک هستند.
عقیقی افزود: الگوی دوم زمینه واقعگراست یعنی فردی که محدوده اندکی برای تغییر اجتماعی یا رسیدن به نیاز که درون فیلم به آن پی برده است، دارد به عنوان مثال «رحیم» در طول فیلم متوجه میشود بیشتر از پولش باید بتواند آبرویش را حفظ کند.
وی با اشاره به اینکه در فیلم «قهرمان» دو مثلث زندان، خیریه و فرمانداری و زندان، خیریه و مغازه وجود دارد که هر کدام از این موارد در سه مثلث جدید قرار میگیرند، بیان کرد: این ساختارهای سهگانه و بعضا چهارگانه به وفور در سینما دیده میشود در حقیقت الگوی مثلث برای ایجاد تعادل در سیستم روایی عین الگوی بصری عمل میکند یعنی مخاطب را متوجه اجزا در درام میکند اما او را غرق نمیکند.
این مدرس سینما با بیان اینکه یک نقص استراتژیکی که در آثار قبلی اصغر فرهادی وجود دارد، ضعف حرکت و ایجاد نقاط تکامل و حرکت از یک ضلع مثلث به ضلع دیگر است، اظهار کرد: این نقص استراتژیک روایی حتی در فیلم «گذشته» هم دیده میشود شاید بتوان گفت این موضوع به دلیل شکافی است که بین الگوی کلاسیک روایت و الگوی واقعگرا در فیلم وجود دارد.
به گفته عقیقی، نزدیکترین فرمول به فرمول روایت کلاسیک در «قهرمان» دیده میشود و اساسا فرهادی یک فیلمساز کلاسیک با رویکرد واقعگراست.
در این جلسه همچنین چند دقیقه از فیلم نمایش داده شد و سعید عقیقی درباره آن توضیحاتی را ارایه داد و در سخنانی گفت: اینکه در فیلم «قهرمان» مخاطب دائما از پشت میلهها و حصارها به شخصیتها نگاه میکند و انگار شخصیتها محبوستر میشوند، میزانسن تازهای در فیلمهای اصغر فرهادی و یک ریسک بزرگ در کار این فیلمساز است که با الگوی واقعگرا کار میکند به همین دلیل به لحاظ بصری اصلا قابل مقایسه با «درباره الی» نیست که یک حادثه بزرگ، یک وضعیت و یک صحنه اکشن دارد و «قهرمان» شکل پختهتر آن و در حقیقت مسیر فیلمساز به لحاظ روایی و بصری مسیری روبه رشد است.
این منتقد پیش از پاسخ به پرسش شرکتکنندگان درباره نقطه ضعف «قهرمان» عنوان کرد: یک نقص استراتژیکی که در این فیلم وجود دارد، صحنه دومی است که برای قرینهسازی در خانه «فرخنده» انتخاب شده است در حقیقت آن صحنه به لحاظ فکر درست اما به لحاظ استراتژی اشتباه بود یعنی تاکتیکی که استفاده کرده، نادرست است چراکه در فیلمنامهنویسی میگوییم برای یارِ قهرمان صحنه مجزا به معنای دفاع از شخصیت قهرمان ننویسید چراکه به لحاظ پیشبرد درام حالت خنثی دارد از نظر من اگر دیالوگ بازنویسی بهتری داشت، شاید بهتر بود.
عقیقی در جواب به سوال یکی از شرکتکنندگان مبنی بر پُردیالوگ بودن اثر مطرح کرد: ما فیلم کمدیالوگ و پُردیالوگ نداریم بلکه فیلم با دیالوگ کاربردی و دیالوگ غیرکاربردی داریم از سوی دیگری فیلمهای کلاسیک فیلمهای پُردیالوگی هستند و هیچ کس هم نمیگوید این آثار پُردیالوگ هستند.
وی با اشاره به اینکه ساخت «قهرمان» در شیراز اتفاق مناسبی بود، گفت: تصور کنید چه قدر یک فرد باید باهوش باشد که در شیراز یک فضای واقعگرا ارایه بدهد و اولین چیزی که به ذهنش برسد حافظیه و سعدیه نباشد.
این منتقد در پایان در پاسخ به این پرسش که از نظر او «قهرمان» در آثار اصغر فرهادی چه جایگاهی دارد، خاطرنشان کرد: «قهرمان» در کنار «جدایی نادر از سیمین» چه به لحاظ الگوی روایی و چه به لحاظ فرم بصری یعنی انطباق این 2 الگو با هم کاملترین فیلم اصغر فرهادیست. جالب است که این فیلمساز این بار پختهتر به سراغ تقابل 2 طبقه رفته است یعنی طبقه متوسطی که ما بیشتر آنجا بودیم و در صحنههای پایانی به سمت طبقه فرودست حرکت میکردیم همانگونه که در دو دهه اخیر طبقه متوسط با فشارها و مشکلات اقتصادی به یک بنبست واضح برخورد کرده و تبدیل به فرودست شده است. این تطبیق در کمتر فیلمی دیده میشود.