برایان دی پالما در دهه شصت شروع به ساختن فیلم کرد در حالی که تحت تاثیر برشت، هیچکاک، گدار، موسیقی پاپ بود. او همکاری طولانی مدتی را با سردبیران، سینماگران و آهنگسازان از سر گذراند و در این همکاری ها توانست لحظات زیبایی را در تاریخ سینما خلق نماید.
شیوهٔ کارگردانی و فیلمبرداری چندین فیلم او را با کارگردان شهیر سینما یعنی آلفرد هیچکاک مقایسه میکنند. برایان دیپالما در زمرهٔ کارگردانان جوان و تازهنفس دههٔ ۱۹۷۰ بود. او به همراه مارتین اسکورسیزی، فرانسیس فورد کاپولا، استیون اسپیلبرگ و جورج لوکاس از پیشگامان سینمای نوی ایالات متحده آمریکا به حساب میآید. اینها افرادی هستند که هر کدام با سبک مخصوص خود سینمای معاصر آمریکا را شکل دادند.
پارگی کیسه آب در کری 1976
دی پالما از یک سکانس ظاهراً ساده ی کشتنِ خوک ها، چنان دکوپاژی می چیند که خیره کننده است؛ حرکت افقی به همراه آدم های داستان، به موازاتِ دیوارِ خوکدانی که پر شده از نقاشی خوک ها و بارانی که به شدت می بارد، این صحنه ی ساده را به صحنه ی تأثیرگذاری بدل می کند. با چرخیدنِ سرگیجه آورِ دوربین دورِ تامی و کری آغاز می شود و بعد دوربینِ کنجکاوِ دی پالما، با یک حرکتِ مداومِ رو به عقب و بالا، به سطلِ پر از خونِ خوک می رسد و به بیننده هشدار می دهد که اتفاقی شوم در راه است و در ادامه، وقتی که قرار است خون را روی سرِ کری بریزند، اسلوموشنِ بی نظیرِ پر تعلیقی را شاهدیم که ما را آماده می کند برای لحظاتِ نفس گیرِ انتقامِ کری. دی پالما در این سکانس بی نظیر، با یاری گرفتن از دوربین سیال و تدوینِ شاهکارِ اثر، به درستی، خشمِ کری را نشانمان می دهد و دلمان را از بلایی که سرِ این آدم های نادان می آورد، خنک می کند.
قتل در آسانسور در لباسی خیره کننده 1980
در یک سکانس 20 دقیقه ای که با سکوت برداشته شده است، زنی خانه دار کیت میلر (انجی دیکینسون) در یک بعد از ظهر توسط مردی که عینک آفتابی بر چشم دارد در یک گالری هنری، تعقیب می شود و لحظه به لحظه در کمین زن خانه با او همپای می شود. همه این صحنه ها که بازرسی این ماجرا با حضور زنی فاحشه که قتل را گزارش داده است، پسر نوجوان مقتول و روانپزشک وی است در درون یک آسانسور اتفاق می افتد.
صحنه تعقیب و گریز متروی قطار در راه کارلیتو 1993
این سکانس از شاهکارترین سکانس های تعقیب و گریز در سینما است گنگستر ها به دنبال کارلیتو می باشند در ایستگاه مترو قطار دوربین به صورت یک چشم انداز ۳۶۰ درجه و با موزیک متن عالی این احساس ترس و فرار از مرگ به بیننده القا می کند و دیالوگ های پایانی ال پاچینو از ماندگارترین دیالوگهای سینما است.
قتل در ترکیدن 1981
برايان دی پالما در فيلم انفجار تأثير خود را از ميكلآنجلو آنتونيوني، استنلي كوبريك و اليور استون نشان داد. انفجار با نامِ اصليِ Blow Out حتي به نامِ اصليِ فيلم آگرانديسمانِ آنتونيوني يعنيBlow Up نيز شبيه است. اگر در آگرانديسمان عكاسي باريكبين با بزرگنماييِ عكسي، كه در پارك گرفته، خود را با بازيِ واقعيت و مجازِ يك قتل مرموز درگير ميكند، در انفجار، يك صدابردارِ جلوههاي صوتي، كه تخصصاش تهية باند صدا براي فيلم است، دلمشغول چنين بازي وهمانگيزي ميشود. در فيلم انفجار جوان صدابردار، بهطور تصادفي، در موقع كار بر روي يكي از فيلمهايش توجهاش به نمايي جلب ميشود، كه پيگيريهاي او آشكار ميسازد كه تصويري از صحنة يك قتل است.
ایستگاه راه آهن در تسخیرناپذیران 1987
سکانسی طولانی که بدون دیالوگ و تنها با نشان دادن چهرۀ شخصیتها و موقعیت آنها در ایستگاه، تعلیق و دلهرۀ شدیدی ایجاد میکند. این سکانس علاوه بر اجرا و کارگردانی بینقصش، به دلیل ادای دین به سکانس طولانیِ پلکانِ اُدسا در فیلم «رزمناو پوتمکین» اثر آیزنشتاین نیز شهرت دارد. همین ادای دین و برداشت از آثار کارگردانهای محبوبش، عنصر متمایز کنندۀ دیگر دی پالما است. صحنه پرت شدن کالسکه از روی پله های راه آهن در فیلم تسخیر نا پذیران ادای دینی است نسبت به فیلم رزم ناو بوتمکین ( دهه 20 تا 30 ) ساخته سرگی آیزنشتان کارگردان بزرگ روسی و با تدوین جادویی ( دیالکتیک)سر گی آیزنشتاین.
شکستن درون لانگلی در ماموریت غیر ممکن 1996
یک مامور به نام اتان هانت ، که اشتباها مورد اتهام قرار گرفته است ، باید به تنهایی تلاش کند تا متهم واقعی را بیابد. صحنه ای که تام کروز می تواند رمز لانگی را بشکند یکی از ماندگارترین سکانس های این سری از مجموعه ماموریت غیرممکن است.
نیروی دریل در بدن مضاعف 1984
یک بازیگر درجه چندم فیلم های ترسناک به نام جیک (واسن)، به دلیل بیماری کلاستروفوبیا (ترس از فضاهای بسته) از کار اخراج می شود و پس از آن که به خیانت همسرش نیز پی می برد، زندگی اش را رها می کند تا در آپارتمان یکی از دوستانش ساکن شود. کمی بعد او پشت تلسکوپ کنار پنجره ی آپارتمان، زن زیبای همسایه (گریفیث) را زیر نظر می گیرد.
درون آرنا در چشمان مار 1998
ویکی سانتورو یک پلیس فاسد شهر آتلانتیک است که در شب مسابقات قهرمانی بوکس سنگین وزن که در یک کازینو برگزار می شود او یکی از مامورین حفاظتی می باشد. اما در این شب یکی از اعضای برجسته دولت که در آنجا حضور دارد توسط یک تیرانداز بقتل می رسد. ریکی مامور رسیدگی به پرونده این قتل می شود و بزودی متوجه توطئه ای می شود که در پشت این قتل وجود داشته است.
راهپیمایی فضایی در ماموریت به مریخ 2000
در سال ۲۰۲۰ ، چند ساعتی پس از فرود نخستین فضانوردان بر سطح کره ی مریخ ، گروه با پدیده ای مافوق طبیعی و خشونتی تکان دهنده رو به رو می شوند و فاجعه ای به بار می آید که در نتیجه ، گروه نجات برای پیدا کردن بازماندگان به آنجا اعزام می شوند.
ساعت آفتابی در بالا بردن قابیل 1992
"جنی نیکس" همسر روانشناس برجسته کودکان "کارتر نیکس" به مرور نگران وسواس بیش از حد همسرش در تربیت دخترشان می شود.اما رابطه او با معشوق قدیمی اش وظیفه مادری را به حاشیه می راند.
منبع : Taste Of Cinema