هما گویا / سی و یک نما - اگرصرفا به دنبال یک فیلم شش دانگ از نظرتکنیکی می گردید، شک نداشته باشید که "روز صفر" بی نظیر است.
تصویر فوق العاده ، صدای خوب، کارگردانی، تدوین، جلوه های ویژه و همه و همه نظر شما را جلب خواهد کرد اما دنبال شخصیت پردازی و روایت نباشید چرا که به رغم اینکه از یک اتفاق واقعی وام گرفته اما با مخاطب ارتباط نمی گیرد و قانعتان نمی کند و اگر زمینه ی ذهنی نداشته باشید سر در گم خواهید شد و به راحتی با گذشت ساعتی پس از دیدن فیلم، فکرتان دیگردرگیرآن نخواهد بود. آنقدر که امیر جدیدی در نقش یک مامور امنیتی و بازی مثل همیشه جذابش که به عنوان بازیگر همیشه در خدمت فیلم است هم برایتان باورپذیر نیست چرا که به جای "قهرمان"، سعید ملکان از او یک "ابرقهرمان مارولی" ساخته و شاید سه کارآکتر را دریکی خلاصه کرده است که انگارشخصیت او آزارمان می دهد. بخصوص وقتی صدای گردنش را می شنویم..
ساعد سهیلی با گویش و لهجه ی درست و بازی به اندازه اش در نقش عبدالمجید ریگی بسیار خوب است و اگر این شخصیت درست و باورپذیر از آب درنیامده به ضعف فیلمنامه بر می گردد که مالک ریگی را چنین ضعیف و کم هوش جلوه داده است.در حالی که این مرد شرورو جانی، در نوع خودش نابغه ای بوده است.
امیر جدیدی در نشست خبری فیلم روز صفر اولین ساخته ی سعید ملکان در سینمای رسانه
مهدی قربانی بازیگر نوجوانی که در ابد و یک روز به ما معرفی شد و نقشش را خوب ایفا کرد، بازی های قابل قبولی هم در دو فیلم "بیست و یک روز بعد" و " تنگه ابوقریب" داشت و امسال هم در فیلم روز صفر سعید ملکان، در نقش یک نوجوان انتحاری بازی خوبی دارد.اما عجیب است که همیشه به بازی های او بی اعتنایی می شود.
سعید ملکان در نشست خبری روز صفر ، اولین فیلمش در مقام کارگردانی در سینمای رسانه
حضور مسعود فراستی در نشست خبری فیلم روز صفر و تعریف و تمجید وی از این فیلم
سی و یک نما_ هر دهه که میگذرد در حوزههای مختلف و با تخصصهای متفاوت، چهرههای تازهای معرفی و مطرح میشوند. چالش عکس مقایسه چهرهها پس از ده سال که در فضای مجازی بسیار طرفدار پیدا کرد؛ ما را به این فکر انداخت تا در این مطلب به برخی از نامهای شاخصی که در سینمای ایران، ده سال پیش آنها را نمیشناختیم و حالا تبدیل به ستارههایی مطرح شدهاند، اشاره کنیم. بدیهی است که اسامیِ دیگری نیز قابل ذکر هستند که تمامیِ آنها را در این مقال نمیتوان گنجاند و یا اینکه شروع مطرح شدنشان از مرز ده سال به عقبتر باز میگردد. در ادامه با معرفی این چهرهها همراهمان باشید.
هما گویا / سی و یک نما – بیشترین ضربه ای که این روزها ژانر کمدی در سینمای ایران( با وجود گیشه پر برکت اما محتوای بی کیفیت ) از آن متضرر می شود، جدی نگرفتن کمدی است، در حالی که یکی از سخت ترین ژانرهای سینمایی همین است که بتوان قصه ای ساده رابا ضرب آهنگی درست در« کلام و موقعیت»، طوری به چالش کشید که بدون دلزدگی مخاطب را جذب خود کند و به ورطه ی لودگی سوق داده نشود.
«قانون مورفی» به کارگردانی رامبد جوان بعد ازساخت فیلم « خوب، بد، جلف» پیمان قاسم خانی و«نهنگ عنبر2» سامان مقدماولین فیلمی است که در چند سال اخیربه این نکته توجه داشته، با این تفاوت که ساخته های پیمان قاسمخانی و سامان مقدم از یک فیلمنامه بسیار خوب برخوردار بودند اما قانون مورفی به سختی گلیمش را از این فیلمنامه متزلزل بیرون کشیده است، اما با کارگردانی رامبد جوان از این نقطه ضعف جان سالم به در برده.
اصل قانون مورفی بی آنکه مطرح و با نام «ادوارد مورفی» ثبت شود، در حقیقت قانون نانوشته ای برای هر اثر کمدی است که از آن وام می گیرد، قانونی که اوج آن را در کمدی های کلاسیک شاهد بوده ایم .
فیلم با تیتراژی انیمیشن و جذاب (بر خلاف پوستر و تیزرهایش که انتظارها را از این فیلم کم کرده بود و به نظر می رسید قرار است به دیدن یک بازی کامپیوتری بنشینیم)شروع می شود و در همان سکانس های ابتدای ما را با خود همراه می کند. سکانس هایی بسیار خوب و در حد استانداردهای روز دنیا ، که توقع مان را از فیلم بالا می برد اما تا انتها، دیگر به وجد نیم ساعت اول فیلم بر نمی گردیم. در قانون مورفی ما شاهد بازی های خوب و گاه بسیار خوب از بازیگرانی هستیم که شش دانگ در اختیار فیلم و کارگردان هستند یعنی دقیقا برخلاف اتفاقی که در فیلم قبلی رامبد جوان « نگار»، نقطه ضعف به نظر می رسید و بعضی از بازیگران ساز خودشان را میزدند.
"هادی کاظمی " یکی از بهترین های قانون مورفی است، آنقدر که افسوس می خوریم، چرا قصه ی بیشتری برای او نوشته نشده است و" سروش صحت" در یک تک سکانس به خوبی می درخشد و معلوم است که « امیر جدیدی» به عنوان نقش اول فیلم، برای ایفای شخصیت کمدی خود، بسیارجدی است.آنقدر جدی که هر بار یادآوری می کند که گرسنه است، دل مخاطب به درد می آید و تصمیم می گیرد بی توهم، از بوفه ی سینما یک ساندویج زبان با مغز همراه یک پرس سیب زمینی سرخ کرده مهمانش کند.(اشاره ای به دیالوگی از فیلم).
نکته ای هم که باید به آن اشاره شود تدوین، ریتم و قاب است که در دو ژانر کاملا متضاد کمدی و وحشت، تاثیری مضاعف دارد و می تواند یک اثر را در جایگاهش، بالا و پایین کند که در این مورد قانون مورفی موفق بوده است و اصولا از نظر فنی به هیچ عنوان کم نمی آورد.
"امیر جعفری" همان امیر جعفری است که در شخصیت های کمدی از او سراغ داریم و از بازیش لذت می بریم، نه بیشتر و نه کمتر. با این تفاوت که نویسنده به او مجال نداده تا بهتر ازاین توانایی هایش را ابراز کند. کما اینکه در طول کار حسی از مردی که فرزندش را به گروگان گرفته اند از او نمی بینیم. انگار که یک شی قیمتی را گم کرده و این می تواند دکوپاژ کارگردان هم باشد و یا سلیقه ی او که دلش نمی خواسته کوچکترین فاصله ای از لحظات نشاط بگیرد.
نگاه به آثار سینمایی مطرح دنیا و رویدادهای اجتماعی و سیاسی در کمدی مدرن دنیا، یکی از رایج ترین بستر سازی در این ژانراست که رامبد جوان هم در قانون مورفی از آن غافل نیست. از دلقکی که به شدت ما را یاد شخصیت معروف فیلم ترسناک " IT " محصول 2016 آمریکا می اندازد تا تعقیب و گریز های دنباله دار "سریع و خشن"و یا گریم رامبد جوان با نگاهی به یکی ازنقش های "جیم کری"
حضور چهره هایی که در خندوانه دیده ایم از نکاتی است که من با سلیقه ی شخصی، به هیچ عنوان دوست نداشتم و ترجیح می دادم که کاملا از فضای "خندوانه" در قانون مورفی دور باشم و به نظرم همان امضای واژگونی بار هندوانه ها در اتوبان کافی و جذاب بود و بعد از آن ضرورتی نداشت و از طرفی، هیچیک، بازیگران قابل قبولی در فیلم نبودند به خصوص "دانیال غفارزاده" که به تجربه ی بیشتری برای بازیگری نیاز دارد.
به هر حال قانون مورفی کمدی بود که صرف نظر از بعضی شوخی ها( که بادیدن "هزار پا،ی کارگردان بزرگی چون "ابوالحسن داوودی" متوجه شدم لازمه کار کمدی این روزهاست و من درک نمی کنم)فیلمی است که از آن لذت بردم و از شاد بودن کودکان و نوجوانانی که با اشتیاق و علاقه نگاه می کردند، لذتم دو چندان شد.
فرخ (امیر جدیدی) پلیس جوانی است که به دلیل بی دست و پایی، مرتب دردسر درست می کند و در زندگی شخصی نیز چندان اقبالی ندارد و همه را به گردن قانون مورفی می اندازد که می گوید" "فردا روز بدتری است."
همسرش (آناهیتا درگاهی) از او جدا شده و به دنبال قسط های عقب افتاده مهریه است، خواهرش می خواهد ازدواج کند اما جهیزیه ندارد و حالا دردسر تازه ای موجب شده تا او را منتظر خدمت کنند. در همین موقع یکی از همکار های قدیمی (امیر جعفری) و پولداری که او هم کارش را مدتی پیش از دست داده، با او تماس میگیرد تا هر چه زودتر به شمال برود. فرخ به امید آنکه بتواند از دوستش کمک مالی بگیرد می پذیرد در حالی که دختر دوستش را یک خلافکارفراری به نام منوچهر(رامبد جوان) و دار و دسته اش گروگان گرفته و....
سی و یک نما - فیلم سینمایی "تنگه ابوقریب" در جشنواره سی و ششم فجر با استقبال گسترده منتقدین، اصحاب رسانه و مردم رو به رو شد و اینکه هرسه گروه مدیوم سینما از آن استقبال کردند، امتیازی است که همیشه برای فیلم های خوب نمی اقتد. اما در زمان اکران بین این سه گروه فاصله ای افتاد که هیچ ربطی به خود فیلم نداشت.نگاه ها سیاسی و صنفی شد و انگار بودند کسانی که هنوز هم از دیده شدن چهره ی واقعی جنگ هراس داشتند و از طرفی دیگر، عده ای که "سازمان سینمایی اوج "وابسته به سپاه پاسداران را مورد نقد قرار می دهند(که دالایل محکمه پسندی دارند) و به طبع این واکنش روی دیدگاهشان نسبت به فیلم هایی که با پشتیبانی این سازمان تولید می شود هم گاهی نا عادلانه، تاثیر می گذارد.
سی و یک نما-دوازدهمین دوره از جشن انجمن منتقدین و نویسندگان به دبیری جعفر گودرذی و با اجرای فرزاد حسنی عصر امروز در ایوان شمس برگزار شد.
سی و یک نما _چهارمین دوره جشنواره فیلم هاى ایرانى تورنتو (فستیوال سینه - ایران) از ١٦ تا ١٨ نوامبر ۲۰۱۸ با مدیریت دکتر امیر گنجوى برگزار شد.
سی و یک نما_ ساعاتی پیش، اکران مردمی فیلم سینمایی "عرق سرد" با حضور عوامل اصلی، بازیگران و عده کثیری از علاقهمندان این فیلم در حالی برگزار شد که حضور یگان ویژه امداد پلیس و نیروی انتظامی، شایعهی حمله تروریستی به پردیس سینمایی باغ کتاب (محل برگزاری این اکران) را دهان به دهان به گوش میرساند.