به طور کلی، آکادمی در طول سالها موزیکالهای دیگری را نیز برای بهترین فیلم نامزد کرده است، مانند جادوگر شهر از، مری پاپینز و دختر بامزه که اکنون به عنوان کلاسیکهای سینما شناخته میشوند. با این حال، این سه فیلم در نهایت موفق به کسب این جایزه نشدند. جادوگر شهر از توسط بر باد رفته شکست خورد، و مری پاپینز و دختر بامزه هر دو به موزیکالهای دیگر — یعنی بانوی زیبای من و الیور! — باختند.
اگرچه در 20 سال گذشته هیچ فیلم موزیکالی برنده جایزه بهترین فیلم اسکار نشده است، اما این به معنای نادیدهگرفتن این ژانر توسط آکادمی نیست. به عنوان مثال، بازسازی ستارهای متولد شده با بازی بردلی کوپر در سال 2019 نامزد شد. آیا ممکن است یک موزیکال دیگر در سال 2025 برنده بهترین فیلم شود؟ از جمله امیدهای موزیکال امسال میتوان به ویکد، امیلیا پرز، مرد بهتر، پایان، زانو، مفاسا: شیر شاه و دختران بدجنس اشاره کرد.
در ادامه، نگاهی به 10 فیلم موزیکالی که برنده بهترین فیلم اسکار شدهاند، میاندازیم:
ملودی برادوی (1929)
آنیتا پیج و بسی لاو در نقش خواهران ماهونی، که یک نمایش وودویل اجرا میکنند و تلاش دارند در برادوی موفق شوند، بازی میکنند. با این حال، مشکلاتی به وجود میآید وقتی هر دو عاشق یک مرد (با بازی چارلز کینگ) میشوند. این فیلم یکی از اولین موزیکالهایی بود که از توالی رنگی تکنیکالر استفاده کرد، اما همه نسخههای رنگی آن گم شده و امروزه فقط در نسخه سیاه و سفید موجود است. ملودی برادوی پرفروشترین فیلم سال 1929 بود و نامزدهای اسکار بهترین بازیگر زن (لاو) و بهترین کارگردانی (هری بومونت) را نیز به دست آورد.
زیگفلد بزرگ (1936)
فیلم زیگفلد بزرگ، که بر اساس نمایشهای برادوی زیگفلد فولیز ساخته شده است، روایتی تخیلی از زندگی فلو زیگفلد جونیور (با بازی ویلیام پاول) است و او را در مسیر ساختن شوی موفقش تا پایان زندگیاش دنبال میکند. لوییز راینر و میرنا لوی نقشهایی از بازیگران واقعی مانند آنا هلد و بیلی بورک را بازی کردند. بورک به عنوان مشاور فیلم نیز فعالیت داشت و برخی از اجراکنندگان زیگفلد فولیز، از جمله فانی برایس و هریت هوکتور در این فیلم خودشان را بازی کردند. این فیلم یکی از موفقترین فیلمهای دهه 1930 بود و به خاطر لباسها، دکوراسیون و رقصهای مجللش معروف است. علاوه بر بهترین فیلم، زیگفلد بزرگ برنده اسکارهای بهترین بازیگر زن (راینر) و بهترین کارگردانی رقص (سیمور فلیکس) شد و نامزد چهار اسکار دیگر نیز بود.
راه را میروم (1944)
بینگ کرازبی در نقش یک کشیش جوان، پدر اومالی، که از کلیسایی در شرق سنت لوئیس به نیویورک منتقل میشود و سبک او با یک کشیش کهنهکار، پدر فیتزگیبون (بری فیتزجرالد) تضاد دارد، بازی میکند. راه من را میروم که بزرگترین موفقیت باکس آفیس سال 1944 بود، مجموعاً هفت اسکار از جمله بهترین فیلم، بهترین کارگردانی (لئو مککری)، بهترین بازیگر مرد (کرازبی)، بهترین بازیگر مرد نقش مکمل (فیتزجرالد)، بهترین فیلمنامه (فرانک باتلر و فرانک کاوت)، بهترین داستان اصلی (مککری) و بهترین ترانه ("Swinging on a Star" اثر جیمی ون هوزن و جانی بورک) را برد. جالب است که فیتزجرالد برای هر دو جایزه بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر نقش مکمل نامزد شد؛ پس از آن، آکادمی قوانین خود را تغییر داد تا این اتفاق تکرار نشود.
یک آمریکایی در پاریس (1951)
جین کلی و لزلی کارون (در اولین حضور سینمایی خود) در این فیلم درباره سه آمریکایی که به دنبال کار در پاریس هستند بازی میکنند، دو نفر از آنها عاشق یک زن (کارون) میشوند. جورج گرشوین موسیقی را نوشت و برادرش آیرا ترانهها را سرود. این فیلم به خاطر یک توالی رقص 17 دقیقهای بدون دیالوگ به نام باله که به عنوان سکانس اصلی فیلم قرار داشت و 450,000 دلار (به ارزش دهه 1950) هزینه داشت، تحسین شده است. این فیلم برنده شش اسکار شد.
ژیژی (1958)
لزلی کارون در نقش دختری که آموزش میبیند تا یک معشوقه شود بازی میکند و مسیرش با یک پلیبوی ثروتمند (لوئی ژوردان) تلاقی میکند که در نهایت عاشق او میشود. ژیژی برنده جوایز اسکار در تمام 9 رشتهای که نامزد شده بود، شد و رکوردی را در آن زمان به دست آورد.
«داستان وست ساید» (1961)
این فیلم اقتباسی از نمایش موزیکالی به همین نام است که توسط جروم رابینز طراحی شده و موسیقی آن را لئونارد برنستاین، ترانهها را استیون سوندهایم و کتاب آن را آرتور لارنتس نوشتهاند. فیلم به کارگردانی رابرت وایز و جروم رابینز و نویسندگی ارنست لمان ساخته شده است. داستان فیلم در سال 1957 در نیویورک اتفاق میافتد و به دو گروه نوجوان رقیب، یعنی جتها و شارکها، میپردازد. در مرکز داستان، تونی، عضو سابق جتها، عاشق ماریا، خواهر رهبر شارکها، میشود و این عشق باعث ایجاد پیامدها و تراژدیهایی میشود. این فیلم که به پرفروشترین فیلم سال 1961 تبدیل شد، جوایز اسکار بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد (جرج چاکیریس)، بهترین بازیگر نقش مکمل زن (ریتا مورنو)، بهترین طراحی صحنه، بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی لباس، بهترین تدوین فیلم، بهترین موسیقی و بهترین صدا را نیز کسب کرد. این موزیکال بار دیگر در سال 2021 توسط استیون اسپیلبرگ و فیلمنامهای از تونی کوشنر به سینما بازگشت و نامزد هفت جایزه اسکار از جمله بهترین فیلم شد و آریانا دبوز برنده جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.
«بانوی زیبای من» (1964)
نسخههای زیادی از این موزیکال ساخته شده است، اما این نسخه از موزیکال صحنهای 1956 به قلم آلن جی لرنر و آهنگسازی فردریک لو بر اساس نمایشنامه پیگمالیون اثر جرج برنارد شاو در سال 1913 اقتباس شده است. این فیلم به نویسندگی آلن جی لرنر و کارگردانی جرج کیوکر ساخته شده و آدری هپبورن در نقش الایزا دولیتل، یک دختر فقیر که گل میفروشد و توجه استاد آواشناسی هنری هیگینز (با بازی رکس هریسون) را جلب میکند، ایفای نقش میکند. هیگینز شرط میبندد که میتواند به او زبان انگلیسی صحیح بیاموزد. این فیلم پرفروشترین فیلم سال 1964 شد و جوایز اسکار بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد، بهترین طراحی صحنه، بهترین فیلمبرداری، بهترین طراحی لباس، بهترین موسیقی و بهترین صدا را نیز از آن خود کرد.
«اشکها و لبخندها» (1965)
این فیلم بر اساس خاطرات ماریا فون تراپ در سال 1949 ساخته شده و داستان ماریا (با بازی جولی اندروز) را روایت میکند که به عنوان پرستار بچههای یک خانواده هفتنفره در حالی که تصمیم به راهبه شدن دارد، کار میکند. او در نهایت عاشق پدر این بچهها، کاپیتان فون تراپ (با بازی کریستوفر پلامر) میشود. وقتی او دستور پیوستن به نیروی دریایی آلمان را دریافت میکند، خانواده به جای همکاری با نازیها از اتریش فرار میکنند. این فیلم به کارگردانی رابرت وایز و فیلمنامهای از ارنست لمان بر اساس موزیکال صحنهای 1959 ساخته شده که موسیقی آن توسط ریچارد راجرز و ترانههای آن توسط اسکار همرستاین دوم نوشته شده است. این فیلم پرفروشترین فیلم سال 1965 شد و جوایز اسکار بهترین کارگردانی، بهترین تدوین فیلم، بهترین موسیقی و بهترین صدا را نیز از آن خود کرد.
«الیور!» (1968)
فیلم الیور! به کارگردانی کارول رید و فیلمنامهای از ورنون هریس بر اساس موزیکال صحنهای 1960 اثر لیونل بارت ساخته شده که خود اقتباسی از رمان الیور توئیست نوشته چارلز دیکنز در سال 1838 است. داستان فیلم حول گروهی از یتیمان میچرخد، از جمله الیور (با بازی مارک لستر)، که مجبورند برای غذا التماس کنند ("لطفاً آقا، کمی بیشتر میخواهم"). الیور فروخته میشود و سپس به لندن فرار میکند. این فیلم همچنین جوایز اسکار بهترین کارگردانی، بهترین طراحی صحنه، بهترین موسیقی و بهترین صدا را به دست آورد و همچنین یک اسکار افتخاری برای اونا وایت دریافت کرد.
«شیکاگو» (2002)
پس از 34 سال از برنده شدن الیور!، یک موزیکال دیگر موفق به دریافت جایزه بهترین فیلم شد. شیکاگو به کارگردانی راب مارشال و بازی رنه زلوگر، کاترین زتا-جونز و ریچارد گیر، بر اساس موزیکال برادوی باب فاس به همین نام ساخته شده است که خود بر اساس نمایشنامه مورین دالاس واتکینز نوشته شده بود. فیلمنامه را بیل کوندون نوشت و داستان دو قاتل — یک خانهدار (زلوگر) و یک ستاره وودویل (زتا-جونز) — را روایت میکند که زندانی میشوند، به دادگاه میروند و به دنبال شهرت هستند. این فیلم همچنین جوایز اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن (زتا-جونز)، بهترین طراحی صحنه، بهترین طراحی لباس، بهترین تدوین فیلم و بهترین صدا را به دست آورد.