او به تازگی با لس آنجلس تایمز در باره اینکه نقشهای تارانتینویی اش بهطور ناعادلانه ای نادیده گرفته شده اند مصاحبه ای کرده است.
جکسون میگوید: «هر کاری که برای کوئنتین انجام دادهام، لحظهای به من برای دیده شدن داده است، از «جکی براون» تا «هشت نفرتانگیز» و «جانگوی رهاشده». «جانگو» احتمالاً بهترین فیلم من [در اسکار] بود، زیرا شیطانیترین شخصیتی است که تا به حال بازی کردهام و عموماً به سیاهپوستان برای بازیهای وحشتناک جایزه میدهند. اما من ناکام بوده ام.»
من هرگز اجازه ندادم اسکار معیاری برای موفقیت یا شکست من به عنوان یک بازیگر باشد. معیار موفقیت من شادی من است: آیا از کاری که انجام می دهم راضی هستم؟ من فیلم های تندیس ساز بازی نمی کنم. شما وقتی فیلمی کار می کنید با خودتان زمزمه می کنید که: "اگر این فیلم را بازی کنید، یک اسکار خواهید برد." نه، متشکرم. من ترجیح می دهم نیک فیوری باشم. یا از بودن میس ویندو با شمشیر نوری در دستم لذت ببرم.»
با نگاهی به کارنامه ساموئل ال جکسون و فیلمنگاری طولانی اش می بینیم که جکسون در بسیاری از فیلمهای نازل و کم اهیمت نیز بازی کرده است، اما او چند بازی فوقالعاده به نام خودش نیز ثبت کرده است. مهمتر از همه، «تب جنگل»، «داستان عامه پسند»، «جکی براون»، «بوسه طولانی شب بخیر» و «جانگو رها شده». او حتما باید نامزد می شد و احتمالاً برای «جانگو» که بهترین بازیش بود، برنده می شد، ولی متاسفانه چنین نشده است.
البته در کارنامه بازیگریش فیلم هایی هستند که برایش پولساز و سودآور بوده اند و او دوست داشته در این فیلم ها بیشتر ظاهر شود.