قصه ی "مجنون" روایت گر دو جوان با نام های اوئن و آنی است، با گذشته‌هایی پیچیده و غریب که بدون آشنایی از پیش، بر حسب اتفاق با یکدیگر همراه می‌شوند. اوئن فرزند یک خانواده ثروتمند در نیوریورک و به بیماری اسکیزوفرنی مبتلا است. او به صورت مستمر در توهم دیداری و شنیداری قرار دارد و با وجود شرایط نامناسب روانی‌اش باید به نفع برادری که از او متنفر است در دادگاه شهادت دهد.
آنی هم که در گذشته خواهر خود را از دست داده به قرص‌های روان گردان اعتیاد دارد. آنی و اوئن هر دو در آزمون استخدامی یک شرکت دارویی به نام "ان پی بی" موفق به پیوستن به این مجموعه‌ی مرموز می‌شوند تا تحت آزمایش دارویی عجیبی قرار گیرند که رازها و ناگفته‌های بسیاری از گذشته‌ی این دو شخصیت را افشا می‌کند.
این شرکت داروسازی در حال آزمایش داروهایی است که با مصرفشان دردها، رنج‌ها و تمام غم‌های گذشته فراموش می‌شوند؛ حالا این که شما هنگام تماشای قسمت‌های این سریال، در جهان واقعی این دو شخصیت هستید یا در خیال و رویاهایشان، در واقع اصلی‌ترین تعلیق پُر کششی است که "مجنون" را برایتان تماشایی می‌کند.
"مجنون" بی اشکال نیست اما به قدری در شخصیت پردازی و نقش آفرینیِ بازیگرانش، قوی و موفق عمل می‌کند که ایرادهای کوچکش به چشم نمی‌آید؛ به این دو مورد، فضاسازی و پردازش‌های محیطیِ فوق العاده را نیز اضافه کنید. با اینکه احتمالِ این که فصل دیگری برای این سریال وجود داشته باشد کم است ولی با این حال مخاطبان بسیاری بر ساخت فصل دوم این سریال پیگیری و اصرار دارند.
