به گفته خبرگزاریها مازورسکی شامگاه دوشنبه، ۳۰ ژوئن، به علت ایست قلبی در بیمارستانی در لسآنجلس فوت کرد.
مازورسکی از پدری کارگر و مادری ماشیننویس در سال ۱۹۳۰ در نیویورک به دنیا آمد. پدر و مادرش از مهاجران اوکراینی بودند.
پل مازورسکی هم بازیگر سینما و تلویزیون بود و هم سناریست و کارگردان چند فیلم معتبر. در کارنامه سینمایی او کمتر فیلمی بد و ناموفق بوده است. بیشتر فیلمهای او هم نظر منتقدان را جلب کرده است و هم علاقه عامه تماشاگران را.
مازورسکی در دهها فیلم سینمایی و تلویزیونی بازی کرد و روی هم ۱۷ فیلم سینمایی ساخت. درونمایه بیشتر فیلمهای او درامهای خانوادگی است، با رگههایی انتقادی از "سبک زندگی آمریکایی".
مازورسکی کار در سینما را با هنرپیشگی شروع کرد. نخستین بازی او در فیلم «هراس و هوس» (۱۹۵۳) به کارگردانی استنلی کوبریک بود، و با فیلمهایی به کارگردانی ریچارد بروکس، برایان دی پالما و دیگران ادامه یافت.
سینماگری مؤلف
مازورسکی بیشتر به خاطر سناریوهای ماهرانه و خوشساخت به شهرت رسید: او در سال ۱۹۶۹ برای فیلمنامه کمدی «باب و کارول و تد و الیس» نامزد اسکار شد، در سال ۱۹۷۴ برای سناریوی فیلم «هری و تونتو»، در سال ۱۹۸۹ برای «دشمنان، یک داستان عاشقانه» و...
به گزارش بی بی سی، مل بروکس، از سینماگران ژانر کمدی، پس از مرگ دوستش در توییتر گفته است: "مازورسکی یکی از بااستعدادترین فیلسمازان و فیلمنامهنویسان ما بود. او فلینی آمریکا بود."
مازورسکی در اواخر دهه ۱۹۶۰ به عنوان سینماگری خلاق به کارگردانی فیلم روی آورد.
او در سالهای ۱۹۷۰ از نمایندگان اصلی "موج نو" یا سینمای مستقل آمریکا بود که بیشتر در نیویورک شکل گرفت. او برای دور ماندن از سلطه استودیوها، تهیهکننده بیشتر فیلمهایی بود که کارگردانی کرده است.
فیلمهای «ایستگاه بعدی، گرینیچ ویلج» (۱۹۷۴) از اولین فیلمهای اوست که در جشنواره سینمایی کن شرکت یافت. فیلم سرگذشت جوانی یهودی را در میان جمعی از روشنفکران در اوایل دهه ۱۹۵۰ حکایت میکند و تا حدی از زندگی و تجارب خود مازورسکی گرفته شده است.
بیشترین شهرت مازورسکی به خاطر فیلم جسورانه «زن مجرد» (۱۹۷۸) است، که روح دوران طغیان جوانان و جنبش آزادی جنسی در آن انعکاس یافته است. آزادی جنسی، نقد سنتها و اجبارهای خانوادگی با تکیه بر رهایی زنان از قیود پدرسالاری، بنمایهایست که کمابیش در تمام فیلمهای مازورسکی دیده میشود.
در فیلم «یک زن مجرد» اریکا (جیل کلیبورگ) و مارتین (آلن بیتس) پس از سالها زندگی زناشویی اکنون به ملال و یکنواختی سنگینی دچار شدهاند. وقتی مارتین از اریکا جدا میشود، دنیای زن فرو میریزد و به افسردگی شدیدی دچار میشود. اما او رفته رفته هویت گمشده خود را بازمییابد و چونان زنی آگاه و مستقل از آزادی به دست آمده لذت میبرد.
وقتی مارتین پشیمان از جدایی به سوی او برمیگردد و خیال میکند که اریکا با آغوش باز در انتظار اوست، اریکا پاسخ منفی میدهد، زیرا دیگر به "آقابالاسر" نیازی ندارد.
زندگی دروغین تازه به دوران رسیدهها
یکی از موفقترین فیلمهای مازورسکی کمدی «آس و پاس بورلی هیلز» (۱۹۸۶) است. فیلم با نقش آفرینی ریچارد دریفوس، نیک نولته و بتی میدلر به فروش بالایی دست یافت.
یک خانواده توانگر در ویلایی بزرگ با رفاه و تجملات خود دل خوش است، تا این که ولگردی آواره و "وحشی" وارد زندگی آنها میشود و "خوشبختی" توخالی آنها را نقش بر آب میکند. فیلم با بیانی ساده و طنزی دلنشین از نکته مهمی پرده بر میدارد: خانواده امروز در عین تجمل و رفاه ظاهری، از معنا و محتوای درونی تهی شده است.
در فیلم «صحنههایی در مرکز خرید» که به نام «یک زناشویی معمولی» (۱۹۹۱) هم نمایش داده شده، با نقشآفرینی وودی آلن و بتی میدلر، یک زن و شوهر کالیفرنیایی هستند که از ملال زندگی زناشویی به ستوه آمدهاند و به دنبال تجاربی هستند تا به زندگی خود اندکی نشاط و معنا بدهند.
در دسامبر ۲۰۱۳ در "گذرگاه افتخار" معروف شهر لسآنجلس، ستارهای تازه به نام پل مازورسکی روی زمین نهاده شد.