سی و یک نما – فصل سوم خندوانه با حاشیه آغاز شد، با واکنش جلو رفت و به نظر می رسد با خرده گیری های برنامه ریزی شده از بیرون چارچوب تلویزیون، هدایت می شود و گرچه شکی نیست که بلندپروازی های رامبد جوان و ریسک طراحی یک شو با تماشاچی 500 نفری، گرما و صمیمیت را از خندوانه دزدید اما یقینا به عنوان برنامه ای که رنسانس آشتی مخاطب با تلویزیون بود مستحقق چنین برخوردهائی نیست.
سی و یک نما -برنامه پربیننده «ماه عسل» قرار است امسال هم مثل سالهای گذشته در ایام ماه مبارک رمضان هر شب از شبکه سوم سیما با اجرای «احسان علیخانی» پخش شود.گر چه امسال هم خوانندگان دیگری تیتراژهای ابتدا و پایان برنامه را اجرا می کنند اما قرار بر این است که درآغاز برنامه از صدای زنده‌یاد مرتضی پاشایی استفاده شود.
سی و یک نما – سال گذشته ی میلادی برای اهالی هنر جهان و همچنین سال گذشته ی خورشیدی برای خانواده هنر ایران سالی بسیار متاثر کننده بود زیرا که بیشتر تعداد درگذشتگان را به خود اختصاص می داد. متاسفانه امسال بیش از صد تن از هنرمندان ما از دنیا رفتند که به تعدادی از آنها اشاره کرده و یاد همه ی این عزیزان را گرامی می داریم.
سی و یک نما - در حالی که درگذشت مرتضی پاشائی احساسات همه مردم ایران را برانگیخته و رسانه ها نیز با هر گرایشی به آن پرداخته اند تا جائی که شب گذشته برنامه "هفت" هم کلیپی سینمائی با صدای این خواننده پاپ تهیه و پخش کرد ،بار دیگر روزنامه کیهان با بی اعتنائی به علایق مردم از کنار این اتفاق به سادگی گذشت و حتی نیم نگاهی هم به مرتضی پاشائی در صفحه یک خود نکرد.
هما گویا (سی و یک نما)- "تا همین جا هم خیلی مرد است که دوام آورده". این جمله ی من نیست. این حرف را دکتر تاج الدین یکی از پزشکان بیمارستان بهمن می گفت. سه شب پیش که حالش بدتر بود منتظر بودند تا بیمارستان خلوت باشد تا اگر لازم است به دستگاه تنفسی وصل شود. وضعیتش خیلی بد بود اما دلیل ملاقات ممنوع شدن مرتضی صرفن تشدید بیماری نبود بلکه شلوغی ها بود و عکس های خودمانی و سلفی. مستقیم از حالش با خبر بودم و می دانستم نه آنکه می گوید به رحمت خدا رفته راست می گوید و نه آنکه می گوید حالش بهتر است. و من هیچ چیز برای گفتن و نوشتن نداشتم. صدای پر احساسش توی گوشم بود اما قلم به دستم نبود و آن چیزی که خیس می شد نه کاغذ بلکه کیبورد بی احساسی بود که هرگز قلم نمیشد.
سی و یک نما – حال و روز مرتضی پاشائی این روزها خوب نیست. یاران پشت در بیمارستان نشستند، زیارت عاشورا می خوانند و اشک میریزند. اگر مرتضی حالش را داشت، حتمن بلند می شد و از ICU بیرون می آمد و باز هم به همه در مورد خودش روحیه می داد و می خواند:"نگو دیگه آب از سر من گذشته/ مگه جز تو کی سرنوشتو نوشته" اما اینبار خیلی حال ندارد.ملاقات ممنوع است و...
