چهارشنبه, 05 آذر 1393 23:36

«علی رهبری» از «حسین علیزاده» خواست از دریافت نشان شوالیه صرف نظر کند / نمی‎توانم شما را «شوالیه تار ایران» تصور کنم!

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)
نمی‎توانم شما را «شوالیه تار ایران» تصور کنم! نمی‎توانم شما را «شوالیه تار ایران» تصور کنم! «علی رهبری» از «حسین علیزاده» خواست از دریافت نشان شوالیه صرف نظر کند

سی و یک نما- «علی رهبری» موسیقی‌دان مشهور ایرانی در نامه‌ای به «حسین علیزاده» از او خواست تا در مورد دریافت نشان شوالیه از سفارت فرانسه بیشتر فکر کند.

در ماه های اخیر سفارت فرانسه آشکارتر از همیشه در قامت یک سیاست‌گذار فرهنگی در ایران ظاهر شده و طی اتفاقی بی سابقه، در یک ماه اخیر چهار نشان شوالیه به هنرمندان ایرانی (داریوش مهرجویی، کامبیز درم‌بخش، محمود دولت آبادی و لیلی گلستان) اهدا کرده است، حرف و حدیث‌های فراوانی در مورد دلایل این اقدام پیش آمده و تحلیل‌های زیادی در این رابطه نوشته شده است. اما در تازه‌ترین مورد، «علی رهبری» موسیقی‌دان مشهور ایرانی ساکن وین، با نوشتن نامه‌ای خطاب به «حسین علیزاده» که در لیست دریافت این نشان قرار دارد، از او خواسته است تا برای دریافت این نشان تأمل بیشتری کند.

«علی رهبری» تاکنون بیش از 120 ارکستر مانند ارکستر فیلارمونیک برلین‌، ارکستر ملی فرانسه،‌ ارکستر فیلارمونیک لندن،‌ ارکستر رادیو و تلویزیون بلژیک و بسیاری از ارکسترهای بزرگ دنیا را رهبری کرده و مدیر هنری چندین ارکستر اروپائی بوده است. البته او روزگاری در سنین جوانی رهبر ارکستر سمفونیک و رئیس کنسرواتوار در تهران هم بوده، اما چند سال قبل از انقلاب اسلامی ایران را ترک کرد. گرچه ارکستر سمفونیک تهران در سال 83 بار دیگر هدایت علی رهبری را به خود دید، اما او دوباره به وین بازگشت و به رهبری ارکسترهای دیگر پرداخت.

Hosean_Alizadeh.jpg

متن نامه‌ی «علی رهبری» خطاب به «حسین علیزاده» به شرح زیر است:

«چندی پیش از طریق جراید مطلع شدم که بزودی لقب شوالیه به آقای علیزاده اهدا خواهد شد. همچنان اینجانب هم از حواشی اهدا این لقب بی‌نصیب نمانده٬ کما اینکه در طی مصاحبه‌ای رسمی از اینجانب درخواست شد که در این مورد ابراز نظر کرده و احساسم را برای انتشار به اشتراک عموم بگذارم.

گذشته از وجه و سطح بالای هنر فاخر جناب آقای علیزاده٬ صرفاً براساس علاقه‌ی شخصی به شخصیت ایشان و شناخت کامل از دوران و ایام جوانی‌شان و همچنین حسن نیکی از ایشان به روایت خواهرم که در هنرستان موسیقی مدتی با آقای علیزاده همکلاس بوده‌اند٬ ضمن شادمانی و احساس خرسندی٬ مایل به یادآوری هستم که ارزشی را که مردم ایران برای جناب علیزاده عزیز قائل هستند با هیچ نشان خارجی و داخلی قابل مقایسه نخواهد بود. اما همچنان شاید خالی از لطف نباشد که مرتبط با این اپیدمی شوالیه که تازه از فرانسه وارد ایران شده؛ خاطره‌ای از یک هنرمند بزرگ جهانی یاد کنم. آقای «هنری شرینگ»؛ معروف‌ترین ویولونیست دنیا.

حدود ۳۰ سال پیش در فستیوال بهار پراگ بعد از کنسرت مشترک اینجانب با آقای «هنری شرینگ» معروف‌ترین ویولونیست دنیا٬ هردو به سفارت مکزیک در پراگ دعوت شده بودیم. در هنگام صرف شام آقای «شرینگ» از یک خدمتگذاری که ایشان را پرفسور استاد نام نبرده بودند، کلی عصبانی شدند. اینجانب که رابطه‌ی دوستی نزدیک و مدیدی با آقای «شرینگ» داشتم٬ با احترام فراوان در حضور حضار گفتم که در اتریش و ایتالیا به هر معلمی پروفسور می‌گویند و به هرکسی که بالای ۵۰ سال داشته باشد، لقب استاد می‌دهند ولی «هنری شرینگ» یک لقبی است که از تمام این لقب‌ها بالاتر است. شما واقعا نیازی به تیتر استاد و پرفسور ندارید. مدیر هنری برنامه‌های ما که مشترک بود، مدت‌ها به تغییر بزرگی در رفتار این هنرمند بزرگ در این مورد اشاره می‌کرد.

به همین دلیل می‌خواهم طی نامه‌ای به دوست عزیز و هنرمندم جناب آقای «علیزاده» توصیه کنم که از آنجائی که مقام هنری ایشان به درجه‌ای کاملا استثنایی رسیده٬ ایشان واقعا با هیچ شخصیتی در تاریخ موسیقی ایران قابل مقایسه نیست و از آنجایی که سفارت فرانسه این نشان را به‌سرعت کم‌نظیری بین ایرانیان پخش می‌کند و احتمال این می‌رود که این نشان از بزرگی اسم «حسین علیزاده» به مرور زمان به مراتب کوچکتر جلوه کند٬ ایشان می‌توانند مانند ده‌ها شخصیت بزرگ فرانسوی ازجمله بزرگترین آهنگساز فرانسوی قرن بیستم «موریس راول» و یا ۲ نویسنده و فیلسوف بزرگ فرانسوی٬ «ژان پل سارتر» و «آلبرت کاموس» (برنده جایزه نوبل) یا هنرپیشه معروف خانم «کترین دونو» از دریافت این نشان صرف نظر بکنند.

به عقیده‌ی من این نشان‌ها واقعا مهم هستند و از بابت اهداء آنها به ایرانی‌ها٬ خداوند منان را سپاسگذاریم و خیلی‌ها هم منتظرش هستند، اما افرادی کاملا استثنایی هستند که تجلی نامشان چنان جلوه و شکوهی دارد که لقب استاد که در ایران و ایتالیا فراوان است و همچنین لقب شوالیه که فوتبالیست «زین الدین زیدان» و یا هنرپیشه‌ی خانم «مرلین دیتریش» یا خانم «سلین دیون» یا خواننده «خولیو ایگله سیاس» و آقای «تئودوراکیس» و صدها نفر دیگر نیز که به آنها هدیه شده؛ نمی‌تواند به درخشش نام‌شان کمکی بکند.

برای اینجانب کاملا غیرمنطقی و باور نکردنی‌ست که خواننده‌ای را در ایران «شوالیه آواز ایران» می‌خوانند؛ کمااینکه خود این تیتر در تناقض و کاملا ناخوانا با اصالت موسیقی ایرانی است. در هرصورت نمی‌توانم مجسم کنم که «حسین علیزاده» که میلیون‌ها ایرانی خالص با جان و دل و درک هنرش بنامش احترام می‌گذارند، با دریافت این نشان که از طرف افرادی تقدیم می‌شود که قطعاً هنر ایشان را نمی‌شناسند٬ با نام «شوالیه تار ایران» یاد کنند.

این یک توصیه و فقط برای احترام شخص اینجانب به بزرگی نام جناب آقای «حسین علیزاده» است و اگر ایشان این لقب را هم دریافت کنند، خدمت‌شان صمیمانه تبریک می‌گویم. در خاتمه باید اشاره کنم که سئوال بزرگی که در محافل هنری و اجتماعی اروپا اغلب پیش می‌اید این است که چرا ده‌ها موسیقیدان معروف جهانی فرانسوی و نوازنده‌های چیره‌دست بی‌نظیر بعضی از کشورها مانند چین هندوستان و روسیه این نشان را دریافت نکرده‌اند؟»

 

نوشتن دیدگاه

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید