سی و یک نما - دوازده اثر برجسته در حوزه چهرهپردازی سینمای ایران که توسط هنرمندان ماهر این عرصه خلق شدهاند. این آثار با بهرهگیری از تکنیکهای پیشرفته و خلاقیتهای منحصربهفرد، به شخصیتپردازیهای ماندگاری در تاریخ سینمای ایران انجامیدهاند.
سی و یک نما - سریال عربزبان «آمرلی» (Amerli) با بازی مصطفی زمانی در کنار بازیگران خارجی در حالی آماده پخش شده است که احتمالا سریال ویژه ماه رمضان کشور عراق خواهد بود.
سی و یک نما - "بدون قرار قبلی" فیلمی به کارگردانی "بهروز شعیبی" ششمین اثر بهروز شعیبی در مقام کارگردان است. فیلمی که نه به جایگاه دهلیز نزدیک می شود و در کنار "سیانور" جای می گیرد. البته منظور ژانر نیست بلکه ساخت فیلم است که انگار شعیبی مسیر را گم کرده است.
سی و یک نما - با اعلام فیلمهای راه یافته به چهلمین جشنواره فیلم فجر، شش فیلم از آثاری که با مشارکت و حمایت بنیاد سینمایی فارابی ساخته شده نیز در میان آثار بخش مسابقه جشنواره فجر به چشم میخورد که در ادامه با آنها آشنا می شویم.
(سی و یک نما) – بازیگر نقش فرهاد در سریال شهرزاد چه مصطفی زمانی باشد یا هر بازیگر مطرح دیگری این را می دانست که وقتی شهاب حسینی عهده دار کارآکتر قباد است، به هر حال در این رقابت بازنده خواهد شد چرا که شخصیت قباد در هر شرایطی قهرمان قصه خواهد بود حتی اگر در پایان قصه میمرد.
این قدرت غیرقابل انکار در بازی را هم نغمه ثمینی می دانست و هم حسن فتحی و به همین دلیل قصه ی شهرزاد را از هر طرف که نگاه می کردیم ، بیشتر قصه ی قباد بود.
سریال شهرزاد حدود سه سال مهمان خوانده ی خانه های ما شد و حتی فصل دوم آن را که ضعیف تر از فصل اول و آخر بود نیز با هیجان دنبال کردیم و باور داریم یک نویسنده خوب ، یک کارگردان خوب در کنار بازیگرانی یک به یک درست انتخاب شده می توانند ما را ترغیب کنند که هر دوشنبه در سبد کالایمان شهرزادی نیز بگذاریم.
اما حقیقت محبوبیت سریال شهرزاد به همینجا ختم نمی شود. حسن فتحی در نوع کار و نگرشش یک برند است که تاریخ نیاکانش را از یاد نبرده و در بستریک قرن تاریخ را زیر و رو می کند و فرهنگ و سن را از لا به لای آن بیرون می آورد و به رخ نسلی می کشد که تاریخ و فرهنگ را گم کرده اند.او از نوادر کارگردانانی است که وقتی در شهرک غزالی قدم میزند، روح زنده یاد علی حاتمی شاد می شود و گر چه این دو فیلمساز نگرشی کاملا متفاوت از هم دارند اما هر دو پایبند اصول و سنت هستند که علی حاتمی ، دیالوگ نویس بهتری و فتحی قصه گوی تواناتری است. اولی فیلم را دیوان شعر می کند و دومی این دیوان شعر را روایت.
اما هنر هر دو در این است که بازیگران با هدایت این دو کارکشته،بازی هایی فراتر از آنچه که در قاب های دیگر از آنها دیده ایم به نمایش می گذارند. به خصوص در سریال شهرزاد که بازی خوب مختص چند بازیگر کلیدی با نقش های اصلی نیست و همه بدون استثنا خوب و باورپذیرند.
البته این تنها به گردن حسن فتحی نبوده و ما نویسنده باریک بین چون نغمه ثمینی داریم که برای تک تک کارآکترهای شهرزاد ارزش قائل است و بی قصه رهایشان نمی کند تا جایی که زمانی به خود می آییم و با خودکشی "هوشنک" در ذهنمان کمبودها، عقده ها و حقارت های زندگی او را هم مرور می کنیم و به حالش دل می سوزانیم. برای شربت اشک می ریزیم و با عشق عمه بلقیس عاشق می شویم.
شهرزاد به واقع قصه ی هزار و یک شب بود با آدم های معمولی که در شخصیت همه شان کاستی هایی می دیدیم و همین قصه را جذاب کرده بود. شخصیت هایی که حتی کورسوی عشق پنهان شده ی بزرگ آقا با بازی شایسته استاد علی نصیریان به شهرزاد در لا به لای جوانی از دست رفته اش هم جا نمی ماند .
البته در این میان صد حیف که زود از کارآکتر و بازی فوق العاده "ابوالفضل پور عرب" بی نصیب شدیم که حتما میشد از او بیشتر از این وام گرفت که بدیهی است حسن فتحی و نغمه ثمینی نیز کاملا به این موضوع واقفند و برای این کوتاهی دلیل قانع کننده ای دارند.
ودر کنار آنچه گفتیم باید اضافه کنیم که در خدمت بودن عوامل پشت صحنه از تصویرهای درست تا موسیقی به قاعده، زیبا و به یادماندنی این سریال نیز نباید غافل شد.
سریال شهرزاد درست و به موقع تمام شد اما قسمت آخر می توانست منسجم تر و محکمتر شود اما گرچه مرگ قباد عده ای را از پایان این چنینی رنجاند، یقینا بهترین پایانبندی مرگ قباد و رفتن فرهاد بود
سی و یک نما – قصه ي مسافراني كه بارهابيشتر از وزن چمدان هايشان خاطره حمل مي كنند.اسير اتاق ها، راهروها و لابي ها ميان خود و ميان ديگران ... ، لابي قصه ي اين آمد و شدهاست .