اما این نکته آنقدر مهم نیست که این مورد اهمیت دارد که سازندگان این سریال و پلتفرم پخش کننده خیالشان راحت است که همین مخاطبین ناراضی، فصل سه را هم با اشتیاقی که میشود در اینجا نامش را کنجکاوی گذاشت خواهند دید و این اتفاق و "لوپ معیوب" باعث میشود تا انگیزه برای ساخت آثار خوب از بین برود. انگار یک تیتراژ چند اسم و یک پیشینهی موفق کافی است.
واقعا این "دارو دسته نیویورکیها" یا نزدیکتر مثال بزنیم، "دسته سیسیلیها" و یا کمی دورتر "پدرخوانده" کجای این مملکت زندگی میکنند که نه مردم عادی حضور دارند، نه پلیس. این آرمانشهر جنایتکارها کجاست؟ اینها که کشته میشوند آدمند؟؟!!
نقد این سریال بسیار طولانی خواهد بود و خوشبختانه در این مدت نقدهای جامع و کاملی درمورد این سریال نوشته شده. از ماجرای مضحک "از گور برگشته" مالک آن هم با گوشی که زیر زمین آنتن میداد و شارژ داشت تا منفجر شدن کلینیک و کشته شدن رقیب طلوعی.
و الان فقط این چند خط حکم تلنگری به خودمان را دارد با نگاهی صرفا به قسمت آخر این سریال.
ما تا به امروز لااقل برای جنازهی کفن شده و وضعیت آن، در فیلمها و سریالها حرمت قائل بودیم. این کلوزآپهای طولانی با جزئیات که خیلی از ما تا به حال شکل واقعی آن را از نزدیک ندیده بودیم، چه لزومی داشت؟
چشمهای چسب خورده، بینی مسدود شده با پنبه و...چقدر میتواند تاثیر بدی داشته باشد و موجب خوف بخصوص در جوانها شود؟
چرا میتوانیم تمام ۱۳ قسمت زخمکاری را در ده دقیقه تعریف کنیم و قسمت آخر را....
چرا باید سکانس قتلِ "میثم" تا این اندازه دمدستی و ضعیف باشد که کوچکترین تاثیری روی بیننده نگذارد؟ و ...
حالا ناراضی و دلسرد اما منتظر فصل سوم هستیم و درد دقیقا همینجاست چرا که هوشمندانه، فصل دوم برای جلب مشتری با حضور جواد عزتی تمام شد...
ایکاش
بیائیم و برای نگاه و وقت خودمان ارزش قائل شویم. بیاییم لااقل در اینجا ثابت کنیم، ولینعمت یک اثر، بینندهها هستند.
بد نیست در ادامه پُست پر از کبر و غرور و یقینا توهین به مخاطبِ محمدحسین مهدویان را مرور کنیم که دروغ هم نمیگوید اما دقیقا حقیقتی را بیان میکند که نشاندهندهی اشتباه ما در برخورد با نارضایتیهایمان است. نه تنها در این مورد بلکه در واکنشها به مسائل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی.
هما گویا
محمدحسین مهدویان در پست اینستاگرام نوشته:
سلام عزیزانم
پخش فصل دوم زخم کاری تمام شد.
اپیزود پایانی این فصل با ششصد و پنجاه و دو هزار نمایش ثبت شده در روز جمعه رکورد تماشای آخرین قسمت یک سریال در روز اول نمایشاش در پلتفرم فیلیمو را شکست.
رکورد قبلی با پانصد و هشتاد و سه هزار بار تماشا در روز اول نمایش در اختیار سریال "سقوط" بود و حالا این افتخار در دستان سازندگان "زخم کاری" است.
توجه کنید این فقط آمار روز اول پخش سریال است و نشاندهندهی میزان تشنگی مخاطبان برای تماشای قسمت جدید. و گرنه میزان تماشای قسمت اول از فصل دوم سریال تا کنون از عدد یک میلیون و سیصد هزار نمایش گذشته و هنوز هم تماشایش ادامه دارد.
پس بیایید راجع به واقعیات و فکتها صحبت کنیم.
عکسها را ورق بزنید و مسیر رشد تماشاگران "زخم کاری" را در نمودارها دنبال کنید. شاخصهای سفید تماشاگران فصل یک و شاخصهای نارنجی تماشاگران فصل دوم را نشان میدهد. از دو سال پیش که قسمت اول "زخم کاری" پخش شد تا همین جمعه که قسمت آخر فصل دوماش به نمایش درآمد مسیری پر چالش و با شکوه را در کنار شما پیمودهایم. نقد و نظر لازمهی رشد هر اثری است و در این مورد "زخم کاری" تافتهی جدابافته نیست اما فکتها صراحت بیشتری دارند. این اعداد و ارقام واقعیتی را در خود پنهان کردهاند.
این که شما هرگز و در هیچ مقطعی نتوانستهاید از تماشای "زخم کاری" بگذرید.
شما نتوانستید جمعهها بر وسوسهی دیدن "زخم کاری" غلبه کنید و نادیدهاش بگیرید.
گاهی عصبانی شدید، غر زدید، گله کردید، حتا بعضیهایتان فحش دادید اما...
واقعیت این است که هر هفته بیشتر از هفتهی قبل تماشایش کردید.
این چالش ما با شماست.
رابطهای عمیق، عجیب، دیوانهوار و گاهی پر تنش اما ناگسستنی بین شما تماشاگران عزیز و ما سازندگان "زخم کاری" در جریان است.
این روزها سرخوش از میزان مخاطبان فصل دوم سریال، دست به کار ساخت فصل سوم "زخم کاری" شدهایم.
همچنان جذاب، پر تنش، با داستانی سرکش و البته شاید برای بعضی از شما غیر قابل تحمل.
همه چیز خوب پیش برود به زودی فصل جدید را هم نمایش میدهیم و شما باز هم تماشا خواهید کرد.
بسیار بیشتر از قبل.
چرا که تماشا نکردن "زخم کاری" کار راحتی نیست.
نمیشود واقعیت را انکار کرد.
همه "زخم کاری" میبینند.
حتا شما دوست عزیز.