نمایش موارد بر اساس برچسب: نقد سریال

سی و یک نما - بیشترِ قریب به اتفاق بینندگان سریال "زخم کاری"، از ادامه این سریال در فصل دوم با عنوان "زخم‌کاری -بازگشت"، ناراضی بودند. بخصوص با تزویرِ اعلام حضور جواد عزتی (برگ برنده سریال) به عنوان بازیگرِ نقش اول در تیتراژ که کلا بیشتر از چند سکانس کوتاه، بی‌تاثیر و در حاشیه، حضور نداشت.

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - از سر کنجکاوی و به قصد رصد کردنِ وضعیت اسف‌بارِ سینما و سرگرمی‌سازی در ایران، قسمت اول سریال‌های مهران مدیری و رامبد جوان را دیدم و حس و حال عجیبی را تجربه کردم.

منتشرشده در تلویزیون

هما گویا/ سی و یک نما – مینی سریال تباهی یا به بیان بهتر فروپاشی با بازی تحسین شده‌ی نیکول کیدمن و هیو گرانت این روزها رکورد بازدید "بازی تاج و تخت" را هم کنار زده و همه‌ی نقدهای مثبت این سریال به فیلمنامه بسیار پرتعلیق و قدرتمند آن، کارگردانی خوب و بازی فوق العاده نیکول کیدمن و هیوگرانت معطوف می‌‌شود. به داستانی روانشناسانه و جنایی/معمایی و البته دادگاهی که حتی یک لحظه بیننده را رها نمی‌کند. اما انگار کسی قرار نیست به بازی خوب پسر نوجوان خانواده اشاره کند و اینکه تباهی و فروپاشی اصلا در برگیرنده دو کودک و نوجوانی است که در اوج شکل گیری شخصیتشان با بحرانی جبران ناپذیر رو به رو شده اند. کودکی که در آتلیه‌ی مادرش با جسد او که صورتش کاملا له شده مواجه می‌شود و نوجوانی که حالا پدرش را که الگوی او به عنوان یک مرد موفق است در قالب یک قاتل می‌بیند. و در ادامه می‌بینیم که پدر او نیز دستخوش فروپاشی روحی است که در نوجوانی زندگی وی را از نظر روانی تباه کرده است.

منتشرشده در سینمای جهان


سی و یک نما – این گله و رنجش را بارها از فرماندهان ارتش که در هشت سال جنگ تحمیلی جان برکف از میهن و ناموس خود دفاع کرده بودند شنیده بودیم و بیشتر شبیه پچ پچه های پشت دیوار سکوت.اما به یکباره انگار بغض ها ترکید و صداها بلند شد. چهل سالی از جنگ می گذرد. مردان و زنان دوران جنگ دیگر پا به سن گذاشته اند و اگر باز هم سکوت می کردند، شاید تاریخ تحریف میشد. تاریخ و حماسه ای که روایت در قاب تصویر سهم بزرگی در ثبت آن دارد. روایت قهرمانانی که هم بسیجی بودند و هم ارتشی و هم از مردم. این قهرمانان در حقیقت غیرت یک ملت بودند.

منتشرشده در تلویزیون

 مریم رضا زاده (سی و یک نما ) -سرگرد کاوه کیهان پلیس موفقی است، یک به یک گره های پرونده ها را باز می کند اما این بار پرونده ای گره خورده به زندگی شخصی اش. درخشش امیر آقایی و تصویری درست از یک پلیس که می شناسیم و یا باید بشناسیم، پلیسی از جنس خود ما.

نوار زرد روایت گاه و بیگاه های زندگی شهری و مواجهه با آدم هایی است که در دل حادثه اند، حالا یا حادثه را ایجاد کرده اند ، یا در بطن آن مانده اند و یا باید مسایل مربوط به آن را حل کنند.
چند سالی هست که در تلویزیون ما رسم بر تولید سریال های مناسبتی با موضوعاتی همچون محرم، ماه مبارک رمضان، عید نوروز ، هفته ناجا و.. است.
به مناسبت هفته ناجا " نوار زرد" به کارگردانی پوریا آذربایجانی به قلم کریم لک زاده و تهیه کنندگی محمدرضا شفیعی سریال خوش ساختی است که این شب ها ساعت 21:30 روی آنتن شبکه دو سیما رفته و مخاطبین سریال های تلویزیونی را با این مدیوم آشتی می دهد.
فیلمنامه خوب و درست همیشه می تواند عامل موفقیت یک سریال باشد و این موضوع درباره نوار زرد صادق است. (گر چه گاه به نظر می رسد از نظر تعلیق در جمع بندی عجولانه به نتیجه می رسد که این می تواند از ویژگی های سریال های اپیزودیکی باشد که می خواهند از خرده پیرنگ به پیرنگ برسند).
نوار زرد قصه ای پرکشش و به دور از پرگویی و سکانس ها و شخصیت های اضافی است که مخاطب را خسته نمی کند، آن هم به شکلی که مخاطب باور می کند، چنین داستانی می تواند در همین شهر خودمان رخ بدهد و جدا از زندگی ما نیست البته گویا فلیمنامه نویس ترجیح داده زودتر به اصل داستان که ورود سرگرد به پرونده مرتبط با مسایل خانوادگی اش است برسد و به همین دلیل داستان ها و پرونده های ابتدایی داستان از جمله قتل دکتر در هتل خیلی زود، حل می شوند.
فیلمنامه نویس اجازه داده که علاوه بر اینکه مخاطب قصه ای پلیسی را می بیند، با سرگرد مسئول این پرونده ها بهتر آشنا شودو او را کشف کند . به همین دلیل مصادیق و رد پاهائی برای چنین موضوعی گذاشته است . مثلا اینکه در همان سکانس های ابتدایی سریال می بینیم، در پرونده ای که مربوط به او نیست مداخله می کند( سرقت از بانک) و می گوید که سارقین اصلا در ساختمان بانک نمانده اند و این ها می توانند بیانگر نه تنها از باهوشی و شجاعت که باید در یک پلیس وجود داشته باشد، عصیانگر و ماجراجو بودن او را هم به ما گوشزد کند که خواسته ی نویسنده با کارگردانی خوب و بازی بی نقص امیر آقایی محقق شده است.
13960711000729_PhotoL.jpg
داستان "نوار زرد" حالا به اوج خود رسیده. او که در زلزله بم همسرعقد کرده اش را از دست داده، پس از سال ها از یک مجرم زندانی در لا به لای یک پرونده می شنود که همسرش زنده است و مواد مخدر قاچاق می کند وبه سرگرد کاوه پیشنهاد می کند تا قبال آزادی او ، جای همسرش را نشان دهد و....
در بحث کارگردانی می بینیم که تازه ترین تجربه کارگردانی پوریا آذربایجانی می تواند گامی رو به جلو باشد در کارنامه کاری او.
قاب بندی های درست، اجرای درست فیلمنامه ، نوع روایت و تدوین ریتم دارمناسب برای سریال پلیسی از دلایل این موضوع است. . نوار زرد درعین اینکه امکانات و تبحر پلیس را به نمایش می گذارد، اما پلیس وطنی را نشان می دهد نه اینکه به بهانه متفاوت نشان دادن یک پلیس، اثری اغراق آمیز و غیرملموس باشد. تا جائی که فکر کنیم به تماشای سریال تبلیغاتی "هشدار برای کبری 11" نشسته ایم تا ماشین های اروپائی را تبلیغ کنیم.
 مهم ترین ویژگی کارگردانی آذربایجانی در این سریال ریتم مناسب است. سریال نه بر موج سرعت و شتابزدگی سوار است و نه در کف کسل کننده است و اینکه راکورد و سایه قصه های قبلی در قصه های پیش رو به روایت آن جذابیت می دهد.
بازی امیر آقایی به عنوان شخصیت اصلی داستان خوب است. او کاوه کیهان را به خوبی فهمیده و اجرا کرده است . آقایی می داند قراراست نقش یک پلیس را ایفا کند با همه احساساتش اما با در نظر گرفتن شرایط شغلی یک پلیس.
636396315572886492.jpg
دیگر بازیگران نیز ازجمله سیروس گرجستانی، محسن بهرامی ، کمند امیر سلیمانی خوب و باور پذیرند و به نظر می رسد به زودی شاهد حضور قابل قبولی از "بهاره کیان افشار" در قسمت های آتی باشیم و...
حضور "نادر مشایخی " موزیسین و فرزند بازیگر پیشکسوت "جمشید مشایخی " نیز از ویژگی های مطلوب نوار زرد تا به اینجا بوده است.
از دیگر نکات مثبت این سریال می توان به تیتراژ پایانی آن با صدای "پرواز همای" اشاره کرد که مورد توجه مخاطب قرار گرفته است.
نوار زرد که چند قسمتی از پخش آن می گذرد، می تواند در زمره سریال های پلیسی موفقی باشد که تا کنون چهار قسمت آن از شبکه دو سیما تلویزیون ما پخش شده است.
 
منتشرشده در تلویزیون