اکتای براهنی گفت: دهن ها یخ کردند! فرصت ها سوختند! خسته کردید همه ما را! آقایان شوراهای مختلف ارشاد و صنفی نمایش و یا… چه می کنید با پیرپسر؟ پروانه نمایش فیلم دو ماه است که صادر شده؛ اما معلوم نیست چرا هر بار که نوبت به اکران می رسد؛ بهانه ای تازه نیز از راه دیگر می رسد… اکنون چندین هفته است معطل تشکیل جلسه شورای صنفی هستیم. چرا؟
او ادامه داد: از همان نیمه شبی که نمایش فیلم پیرپسر در بخش تبعیدی خارج از مسابقه فجر شور و هیجان اعجاب انگیزی در بینندگان برانگیخت لطف دوستان شورای پروانه نمایش نیز نثار ما شد و پروانه نمایش صادر شد اما بعد ما با انواع سنگ اندازی ها از سوی دوست و دشمن مواجه بوده ایم. همه ما به امید اینکه بالاخره آن روز اکران بر آید؛ سکوت کردیم؛ اما عملا از نوبت اکران عید به اکران دوم عید و بعد به اردیبهشت ماه حواله داده شدیم و باز از اردیبهشت به خرداد! بعد گفتند بعد از فیلم فلانی که نشد و باز گفته بودند بعد از فیلم بهمانی که آن نیز نشد. حالا هم که چند روزی از خرداد ماه گذشته، اما کسی اصلا به روی مبارک نمی آورد. مگر می شود این صنعت اداره سینما این قدر فشل و بی در و پیکر شده باشد که شورای صنفی نمایش آن چندین هفته معطل ابلاغ جلسه بماند؟ کسی هم نیست که در فقدان وجود این شورا لاقل کار اکران خلق الله را راه بیاندازد.
اکتای براهنی افزود: آقایان ارشادی! شما که به این فیلم علامت +۱۸ هم الصاق کرده اید پس چرا حتی جلوی پخش تیزرهای تبلیغ پخش کننده را در سالن های سینما گرفتید؟ وقتی شما به فیلمی برچسب +١٨ می دهید دیگر چرا در مقابل سوال خبرنگاران درباره اکران پیرپسر موضوع اکران ما را به بعد از تبیین آیین نامه ارزیابی سنی موکول می کنید؟ مگر قرار است در آیین نامه فرضی شما، فیلم ما را با +۵۰ سال اکران کنند؟ شما پروانه نمایش صادر کردید! و با کمک اعضای شورای پروانه نمایش، سانسور و یا اصلاحی هم که در کار نیست؛ پس اصل موضوع چیست؟ نکند که این پروانه نمایش نیز مثل خیلی چیزها شعاری و نمایشی است تا روزی بالاخره نسخه ای از فیلم از گوشه کنار نامعلومی بیرون زند و عدویی سبب خیر مخالفان گردد و اصلا دیگر حتی صورت مسئله اکران را هم برای شما پاک کند و آنوقت خوشا به حال شما که مجوز پیرپسر را قهرمانانه و بی سانسور داده اید و از اکران آن هم خبری نیست. پس خلاص! چهار سال نگهداشتن بک فیلم در کشو و دور از محیط فرصت طلب مجازی، معجزه است. من هر روز نگران این مطلب هستم و شما هر هفته دست دست می کنید!
براهنی گفت: این بوروکراسی و قواعد کهنه واقعا یک شوخی زشت با کرامت بشریت است. بیش از بیست سال در محیط ارشاد رفت و آمد دارم و هربار این بوروکراسی پیچیده تکرار میشود و هر بار یکی جلوی ما می نشیند و با استانداردهای مهمانداران هواپیمایی قطر و امارات از ما میخواهد درک کنیم و میگوید: راستی چرا نمی فهمید که اینجا ایران است؟ صبر کنید.
و اگر بگوییم چهار سال صبر کافی نیست میگویند درهای خروج اضطراری قفل نیست و وقتی شما در حال خروج هستید میگویند به آنها که قبل از شما پرت شده اند بگویید راه برای گفتگو باز است!! برگردند تا دوباره پرت شان کنیم!! و نهایتا اینکه
گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
آری شود ولی به خون جگر شود.