سی و یک نما - فیلم «آشوبگران» (The Instigators) یک کمدی سرقت است که از یک ایده بد شروع میشود و به یک فاجعه قابل پیشبینی ختم میشود. کیسی افلک و مت دیمون نقش دو مجرم بیعرضه بهنامهای کوبی و روری را بازی میکنند که توسط بسهگای رئیس یک باند کوچک (مایکل استولبارگ) برای سرقت کمپین مالی شهردار فاسد بوستون، میکلی (ران پرلمن) استخدام میشوند. اینکه چرا بسهگای به این دو نفر و اسکارو (جک هارلو) که بهراحتی ماشه را میکشد، چنین ماموریت پرخطری را میسپارد، یکی از جنبههای رهاشده این فیلم است. داگ لیمان، کارگردان فیلم، با هدف تقلید از لحن کنایهآمیز فیلم «فرار نیمهشب» (1988) (Midnight Run)، هیچ تحرک فرحبخشی در فیلمسازیاش نشان نمیدهد، هیچ بعدی به شخصیتهایش نمیبخشد و هیچ جذابیتی در داستان ایجاد نمیکند. این فیلم دومین نمایش خانگی لیمان در سال جاری پس از بازسازی احمقانه اما سرگرمکننده «خانه جادهای» (Road House) برای پریمویدئو است. این فیلم قبل از اینکه در بین فیلمهای اپلتیویپلاس دفن شود، اکران کوتاهی در سینماها داشت. با وجود بازیگران ستارهدار و بااستعداد پشت دوربین، «آشوبگران» تنها به دلیل اینکه هیچ تأثیری روی تماشاگر نمیگذارد، استثنایی است.
سی و یک نما – فیلم سرقت و هیجانانگیز «تحریککنندگان» (The Instigators) به کارگردانی داگ لیمان، نویسندگی چاک مکلین و کیسی افلک و با بازی افلک و مت دیمون توسط اپلتیوی ساخته میشود.
سی و یک نما - تصاویر تازهای از «کیلین مورفی» و «کیسی افلک» در پشت صحنه فیلم جدید کریستوفر نولان «اوپنهایمر» منتشر شده است. «کیسی افلک» بازیگر انگلیسی برنده اسکار، تازه ترین بازیگری است که به این پروژه پیوسته است.
سی و یک نما – رابرت ردفورد در طول تمامی سال هایی که به عنوان بازیگر هنرنمایی کرده است همواره توانسته تماشاگران را با بازی خیره کننده خود مسحور نماید. رابرت ردفورد، موسس و پایه گذار فستیوال فیلم ساندنس، زاده لس آنجلس و بزرگ شده سنتا مونیکاست. او اکنون در پارک سیتی، یوتا زندگی می کند. ردفورد در اوج شهرت، در فیلم های موفقی حضور یافت و آنها را کارگردانی کرد، حتی به خاطر موفقیت خود جایزه اسکار بهترین کارگردانی را دریافت کرد.
هما گویا / سی و یک نما-منچستر بای د سی (این عنوان نام شهری ساحلی در حوالی بوستون ماساچوست است که به عنوان اسم خاص نیاز به ترجمه ندارد. درست مثل شهر نیویورک) فیلمی تماشایی است که گر چه درامی بسیار تلخ دارد اما می توان از آن لذت برد و پیشنهاد می کنیم که اگر تا کنون ندیده اید، حتما ببینید و اگر مایلید تا یک فیلم خوش ساخت با قصه ای روان و بازی های به اندازه و باور پذیر و مثال زدنی را به چالش بکشید، از دیدن دوباره ی آن دریغ نکنید چرا که فیلم "منچستربای د سی" (Manchester by the Sea) به کارگردانی کنت لونرگان و با بازی کیسی افلک، میشل ویلیامز و کایل چندلر و با تهیه کنندگی مت دیمون حرف های زیادی برای گفتن و شنیدن و تصاویر تاثیرگزاری برای دیدن دارد.
کیسیافلک در فیلم «منچستر بای د سی» نقش مردی را ایفا می کند که پس از مرگ برادر، مجبور به رها کردن کار در بوستون شده و به زادگاه خود برمی گردد. یکی از تلنگرهای احساسی فیلم در اینجاست که او قرار است خود را برای دیدن برادرش جو که بسیار به او علاقمند است به شهرش برساند اما دیر می رسد و مجبور می شود تا در سردخانه او را درآغوش بکشد و از او وداع کند.برادرش در وصیتنامه خود او را به عنوان قیم پسر نوجوانش تعیین کرده است. بازگشت به این شهر روستایی کوچک ماهیگیری برخلاف میل، سرآغاز ماجرایی جدید در زندگی این شخصیت است.او گرچه با برادرزاده ی نوجوانش بسیار مانوس شده و به نوعی جوانی خود را در او می بیند اما هیچ چیز نمی تواند خاطرات تلخی که او را مجبور به مهاجرت کرده التیام ببخشد
(کیسی افلک در این فیلم به قدری خوب است که نا خواسته خود را به جای او قرار می دهیم و این همان مفهوم همذات پنداری است).
دیدن همسرش در کنار مردی دیگر در حالی که نوزادی را درآغوش کشیده، او را به گذشته بر می گرداند. گذشته ای که یک لحظه او را رها نمی کند. احساس گناهی که موجب شده بود تا حتی دست به خودکشی بزند و در ادامه ی فیلم با میزانسن های ساده اما پرقدرت و پر معنا در کنار فلاش بک و ادیت مناسب و موسیقی تاثیرگزارلسلی باربر با گذشته و رنچ و درد او آشنا و آشناتر می شویم و دلمان می خواهد تا بتوانیم در لا به لای این روایت تا به انتها ، کمی در او آرامش ببینیم
فیلم «منچستر بای د سی» (MANCHESTER BY THE SEA) پس از نمایش در جشنواره فیلم ساندنس با استقبال منتقدان و دریافت چند جایزه همراه بوده و یکی از بخت های مسلم در اسکار 2017 محسوب می شد که یقینا استحقاق بیش از دو جایزه را داشتد.
این فیلم جتی ازسوی منتقد نشریه "ایندی وایر" به عنوان شانس اصلی کسب اسکار در بخش های بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر مرد، بهترین بازیگر مکمل مرد و بهترین بازیگر مکمل زن مطرح شد
کیسی افلک با شایستگی بهترین بازیگر نقش اول مرد مراسم اسکاربرای این فیلم جذاب شد و "کنت لونرگان" که نویسندگی و کارگردانی این درام داستانی را بر عهده داشته نیز جایزه ی اسکار بهترین فیلمنامه ی غیر اقتباسی را دریافت کرد.
افتتاحیه بین المللی فیلم در جشنواره ساندنس برگزار شد و اکران عمومی فیلم با نمایش آن در بورلی هیلز شروع شد. کنت لونرگان، کارگردان فیلم می گوید: «ایده اولیه فیلم از مت دیمن و جان کرازینسکی بود و پیشنهاد دادند که برای آن فیلمنامه بنویسم. من هم کنجکاو شدم و کار را پذیرفتم. مت دیمون نتوانست فیلم را کارگردانی کند و برای جان هم برنامه دیگری پیش آمد و در نهایت من کارگردان شدم.»
کیسیافلک، میشل ویلیامز، کایل چندلر، گرچن مول، تیت داناوان، کارا هیوارد، متیو برودریک و هتر برنس در این فیلم به ایفای نقش می پردازند.
سی و یک نما – فیلم مستقل «داستان یک روح» محصول 2017 به نویسندگی و کارگردانی «دیوید لاوری» دومین همکاری وی با بازیگر اسکاری سال گذشته، «کیسی افلک »به همراه «رونی مارا»ست که توجه منتقدین را به خود جلب کرده است. فیلمی که با وجود تلخی اما ویژگی های خاصی برای تحسین شدن دارد .
سی و یک نما_ کیسی افلک که سالیان زیادی به نام افلک جوان (که درواقع، برخی هنوز او را اینگونه میشناسند) خوانده شده و یا به عنوان برادر مشهورش بِن افلک شناخته میشد، در طی زمان توانسته راه و مسیر خود را ثابت کرده و با حضور در منچستر کنار دریا به اوج شهرت برسد. درحالیکه بن اکثرا یک بازیگر اصلی است؛ اما کیسی بیشتر در زمینههای هنری و مستقل کار میکند. اکنون برخی میگویند که کیسی بازیگر بهتری است و درست هم میگویند.
مادر کیسی اغلب فرزندانش را در سنین جوانی به تئاتر میبرد و از آن موقع، کیسی 18 ساله به بیزینس و حرفه فیلمسازی وارد شد و در کنار کار کردن بهعنوان پسر رئیس و به مدرسه رفتن، ایفای نقشهایی جزئی را نیز بر عهده داشت.
به نظر میرسید کیسی با شهرت یا سلبریتی بودن، احساس راحتی نمیکند که احتمالا بهخاطر مشغله زودهنگام او بوده است. صرف 2 سال برای ساخت فیلم اسطورهایه «من هنوز اینجا هستم» با دوستش، واکین فینیکس (Joaquin Phoenix)، پس از دوره درخشانی که در سال 2007 سپری کرده بود، احتمالا برای حرفهاش، بیشتر ضرر داشت تا منفعت. اما او با کسب اولین اسکارش در اوایل سال جاری، نیرویی تازه یافت.
کیسی حتی قبل از جایزه اسکارش، اجراهای شگفتانگیزی داشته است. او یکی از بهترین بازیگران در نسل خودش است و حرفهاش از اینجا به بعد میتواند قویتر شود.
۱۰. یازده یار اوشن (2011)، [Ocean’s Eleven (2011)]
جرج کلونی (George Clooney) و دوستان ستارهاش در این فیلم سرگرمکننده، گروهی از گمراهان را روایت میکنند که همزمان از سه کازینو دزدی میکنند. او نقش یکی از برادران دوقلوی مالوی را بازی میکند که بر اساس گزارشات قرار بود برادران کوئن این نقش را ایفا کنند.
این نادرترین نقشی است که ما کیسی را با یک بازی سرگرمکننده میبینیم. شوخیهای بین ویرجیل مالوی (افلک) و تورک مالوی (اسکات کان) بهترین صحنههای جالب در این فیلم بهشمار میروند.
۹. جری (2002)، [Gerry (2002)]
افلک و مت دیمون (Matt Damon) در همکاری مجددی با کارگردان فیلم «ویل هانتینگ خوب»، گاس ون سنت (Gus Van Sant)، در فیلم «جری» نقش دو دوست را دارند که در صحرا گم شدهاند. «جری» از آن دسته فیلمهایی است که افراد کمی آن را دیدهاند؛ نه به خاطر اینکه فیلمی وحشتناک یا غیرقابلدیدن است؛ بلکه به این دلیل که در 100 دقیقه فیلم، اتفاقات زیادی رخ نمیدهد. احتمالا فقدان دیالوگ و صداهای پراکنده، این فیلم را برای عده محدودی از تماشاگران چالشبرانگیز کرده است. «جری» گامی در مسیر درست برای آغاز حرفه افلک بود و او را به سطح بعدی و کارگردانی هدایت کرد.
۸. پارانورمن (2012)، [ParaNorman (2012)]
نورمن بَبکاک (Norman Babcock) قابلیت دیدن مردگان را دارد که بهنوعی موجب رانده شدن او از آشنایانش میگردد. هنگامی که جادوگر قرنهای پیش، مردگان را بیدار و شهرش را ویران میکند، بر عهده نورمن و گروه دوستانش است که شهر را نجات دهند.
بزرگترین غافلگیری بعد از دیدن فیلم این است که افلک صداپیشه کاراکتر قهرمان فیلم، Mitch Downe، بوده است. البته این فیلمی انیمیشنی است و با فیلم واقعی تفاوت دارد؛ اما این فیلم از استعداد افلک در ژانر کمدی با آن لهجهها وصداهای خاص او بهره برده است.
۷. ویل هانتینگ خوب (1997)، [Good Will Hunting (1997)]
این فیلم که توسط دیمون و برادر بزرگ کیسی، بن، نوشته شده است؛ داستان یک سرایدار خوب را روایت میکند که شانسی برای زندگی بهتر دارد و با جلسات درمانی در این زمینه درحال کار بر روی آن است. این فیلم، صحنهها و بازیهای خوب بسیاری دارد؛ اما پر از کلیشه و لحظات غیرقابلباوری است که به سختی میشود آن را جدی گرفت. البته که بازی رابین ویلیامز (Robin Williams) خیرهکننده و آهنگ الیوت اسمیت (Elliott Smith) جذاب است؛ اما فیلم اغراقآمیز به نظر میرسد. چیزی که موجب برجسته شدن او در این فیلم میشود؛ قیافه شوخ او و تواناییاش برای اجرای کاراکتری سهبعدی در تعداد کمی از صحنهها است.
۶. خارج از کوره (2013)، [Out of the Furnace (2013)]
رودنی بیز (Rodney Baze) یک سرباز جنگی پرسابقه عراقی است که به نظر میرسد نمیتواند خودش را با زندگی شهروندی وفق دهد. او بدهیهای عظیمی از بعضی از قمارها دارد و سعی میکند با انجام مبارزات سخت، آنها را پرداخت کند. وقتی او ناپدید میشود، بر عهده عمو و برادرش راسل (Russell)، (Christian Bale)، است که دریابند چه اتفاقی افتاده است.
فیلمهای اسکات کوپر (Scott Cooper) قابلیت خاصی در پیشبینی دارند. فیلمنامه، هنرپیشگان جذاب را مایوس کرده است و افلک نقشی اصلی ندارد؛ اما وقتی در صحنهای هست، همه چیز کمی جالبتر میشود. او نقش یک برادر کوچک را بازی میکند که نمیتواند از دردسر به دور باشد و سهم خود را از اسرار و اوهام دارد.
۵. قاتل درون من (2010)، [The Killer Inside Me (2010)]
لو فورد (Lou Ford) معاون کلانتر یک شهر کوچک است که تمام عمرش را در آنجا زندگی کرده است. او بسیار محبوب و قابلاحترام است تا اینکه با دختری جدید در شهر آشنا میشود که یک فاحشه است. وقتی از دختر میخواهد که شهر را ترک کند، او چیزی را به لو فورد میگوید که فکر میکرده تمام شده؛ اما درحقیقت در درون دفن شده بود. قطعا فیلم، هدف خودش را دارد؛ اما چیزی که شما را به تماشای آن ترغیب میکند، بازی افلک است. شما نمیتوانید بفهمید که او دقیقا میخواهد چه کاری انجام دهد. این فیلمی خشونتآمیز است که بازیهای سوالبرانگیز جسیکا آلبا (Jessica Alba) و کیت هاتسون (Kate Hudson) در آن، موردپسند همگان نیست. در این فیلم خوبی از بدی پیشی میگیرد و بیشتر به خاطر بازی اسرارآمیز افلک است.
۴. هیچکدامشان بیگناه نیستند (2013)، [Ain’t TheBodies Saints (2013)]
افلک در نقش Bob Muldoon، در فیلم دیوید لاوری (David Lowery) با سبک درام، جنایی و عاشقانه میدرخشد. بعد از اینکه همسرش (Rooney Mara) به یک پلیس شلیک میکند، باب جرم را به گردن میگیرد تا همسرش شانس بزرگ کردن بچه زودرسشان را داشته باشد؛ سپس باب، از زندان فرار میکند تا خانوادهاش را پیدا کند؛ درحالیکه آدمهای بیمروت این زوج را احاطه کردهاند.
بازیهای فیلم عالی هستند و فیلم دارای یک تم آرام است. افلک در اینجا استاد نمایش عملکردهای زیرکانه است و این بهخوبی قابلمشاهده است. متاسفانه بازیهای فیلم به خاطر فیلمنامه لاوری بیشازحد تحتالشعاع قرار گرفتهاند؛ با اینحال، «هیچکدامشان بیگناه نیستند» فیلمی است که ارزش دیدن دارد.
۳. رفته عزیزم رفته (2007)، [Gone Baby Gone (2007)]
افلک در این فیلم که برادر بزرگش کارگردان آن است و فیلمنامهای درام، جنایی و نئونوآر دارد، نقش یک کاراگاه (Patrick Kenzie) را بازی میکند. هنگامی که یک دختر کوچک در بوستون گم میشود، پاتریک و همدستش/دوستدخترش (Angie) موردبازجویی قرار میگیرند. در این شهر که به خاطر جرم و پلیسهای فاسدش مشهور است، این تحقیق و بازجویی از پاتریک و انجی، زندگی آنها و همه همدستانشان را برای همیشه عوض میکند. نقش افلک در این فیلم فهمیدن حقایق بهوسیله هوش و اطمینان خود است. سال 2007، سالی شگفت برای افلک بود که در دو فیلم جذاب بازی کرد و در بین مردم معروف شد.
۲. ترور جسی جیمز به دست رابرت فورد بزدل (2007)، [The Assassination of Jesse James by the Coward Robert Ford (2007)]
فیلمی بر اساس داستان واقعی است و افلک نقش رابرت فورد بزدل را در آن بازی میکند که فرصت ملاقات با معبود خود را بهدست آورده است تا زمانی که بدخو و ترشروی شد، او را بکشد. افلک در این فیلم در کنار برد پیت (Brad Pitt) ایفای نقش میکند. بازی افلک در این فیلم موفقیتآمیز بود؛ از اینکه میخواهد شبیه جسی و در اطراف او باشد تا مردی تندخوتر و با اعتمادبهنفس بیشتر که تلاش میکند کارهایی را انجام دهد که سایرین از انجام آن میترسند. در قسمت انتهایی فیلم، افلک احساس تماشاچیان را در دست گرفته است و احساس «رابرت» در زندگیای شناور در استهزا و پشیمانی را به آنها منتقل میکند. او جایزه اسکار بازیگری را بهخاطر بهترین بازی قرن 21 کسب کرد.
۱. منچستر کنار دریا (2016)، [Manchester by the Sea (2016)]
لی چندلر (Lee Chandler) بهعنوان یک سرایدار آپارتمانی، زندگی آرامی دارد که برادر بزرگش فوت شده است. او بعد از طلاقش تنها زندگی میکند و با اکراه از برادرزادهاش، پاتریک، نگهداری میکند.
فیلمنامه، لوکیشن و بازیهای فیلم کنت لونرگان (Kenneth Lonergan)، نویسنده و کارگردان کار، پر از زیبایی است. بار کلی فیلم در بازی افلک متمرکز شده است؛ بازیای که موجب کسب جایزه بهترین بازیگر برای او شد. ما چنین داستانی را میلیونها بار دیدهایم؛ اما نه با این نوع زیبایی و رشادت. تماشای صحنههای شکستن قلبها بسیار سخت است و صحنههای کمدی آن بدون حضور افلک بهخوبی نمایان نمیشدند.
همانطور که حرفه افلک رو به گسترش میرود، مطمئنا میتوانیم انتظار چیزهای عالیتری را از او داشته باشیم.
منبع:
http://www.tasteofcinema.com/2017/the-10-best-casey-affleck-movie-performances/
مترجم: فرشته اخوان
سی و یک نما- فیلم "مهتاب" (Moonlight) به کارگردانی بری جنکینز فاتح سی و دومین جوایز سالانه اسپیریت شد که برندگان آن بامداد یکشنبه به وقت ایران در سانتا مونیکا معرفی شدند.
سی و یک نما- همانطور که به مراسم اسکار در روز ۲۶فوریه ۲۰۱۷ (یکشنبه ۸اسفندماه) نزدیکتر می شویم گمانه زنی درباره برندگان بخش های مختلف اسکار نیز بیشتر می شود.
سی و یک نما- مراسم هفتاد و چهارمین دوره جوایز سالانه گلدن گلوب بامداد دوشنبه با اجرای جیمی فالون در هتل بورلی هیلتن در بورلی هیلز برگزار شد. درام مستقل "مهتاب" (Moonlight) به کارگردانی بری جنکینز در بخش بهترین فیلم درام پیروز شد. "لا لا لند" (La La Land) به کارگردانی دامین شازل با دریافت هفت جایزه فاتح بزرگ این دوره از مراسم بود.