بوچ کسیدی و ساندنس کید (Butch Cassidy and Sundance Kid) ۱۹۶۹
فیلمی وسترن کلاسیک به کارگردانی جورج روی هیل و بازی پل نیومن، رابرت ردفورد، کاترین راس است که به شهرت ردفورد کمک کرد و باعث شد چندین جایزه آن سال را دریافت کند. او در این فیلم با پل نیومن همبازی شد و آن دو نقش دو یاغی فراری را ایفا کردند. فیلمی درباب رفاقت، که نمیتوان به سادگی از آن گذشت. شیمی رابطهی بین نیومن و رابرت ردفورد آنچنان هیجانانگیز است که همان تیم خلاق یک فیلم دیگر را (فیلم نیش) چند سال دیگر حول محور این دو بازیگر ساختند. اما حتی با این فیلم هم نتوانستد درخششی را که «بوچ کسیدی و ساندنس کید» دارد، به تصویر بکشند.
جاسوسبازی (Spy Game) ۲۰۰۱
فیلم به کارگردانی تونی اسکات که رابرت ردفورد نقش یک افسر سیآیای به نام ناتان مویر را بازی میکند که در دوران پایانی خدمت خودش است. این فیلم روایتگر ماجرایی در آخرین ۲۴ ساعت کاری او پیش از بازنشستگیاش است. تام بیشاپ، با بازی براد پیت، یک کارمند جوان سیآیاِی است که در آستانهٔ اعدام در یک زندان در چین است. مشخص است که سران سیآیای قصد ندارند مانع مرگ او شوند اما مویر، بر خلاف تصمیمات گذشتهاش، این بار تصمیم میگیرد بیشاپ را نجات دهد.
مامور بازنشته سی آی ای، «ناتان مویر» (رابرت ردفورد)، به یاد می آورد تمریناتی را که به «تام بی شاپ» (برد پیت) برای آزادی از اسارت چینیها در زمان مخالفت وی با سیاست های سرویس امنیتی انجام داده است.
نیش (The Sting) ۱۹۷۳
فیلم به کارگردان جورج روی هیل و بازی دوباره پل نیومن، رابرت ردفورد که نقشهای اصلی بسیار کاریزماتیک، داستانی پرپیچ و خم و پر از شگفتی، ابرشروری با سیبیل چرخان، مخاطرات احساسی شخصیتمحور، مجازات رضایتبخش، طراحی صحنهی زیبا، موسیقی متن دلنشین و بهیادماندنی و بسیاری چیزهای دیگر. چیز کمی در فیلم «نیش» ورای لذت سطحی آن وجود دارد، اما آن لذتها آنقدر زیاد هستند و بسیار دقیق ساخته شدهاند که دلیلی برای گلایه نمیماند.
در این فیلم پرفروش، ردفورد بار دیگر با پل نیومن همبازی شد و این دو نقش دو مردی که می خواهند علیه مافیای ایرلندی انتقام بگیرند را بازی کرد. او نامزد بهترین بازیگر مکمل شد و فیلم هم ده جایزه اسکار را به دست آورد.
همه چیز از دست رفته است (All Is Lost) ۲۰۱۳
رابرت ردفورد در فیلم جذاب و ماجراجویانه «همه چیز از دست رفته است به کارگردانی جی سی در نقش دریانوردی بی نام را به تصویر می کشد که در طول یک سفر دریایی و در حالی که به تنهایی پای در این سفر گذاشته با رخدادهای مرگبار و خطرناکی روبرو می شود. تماشای این فیلم در خلوت و در شرایطی که هیچ کسی در کنار شما نیست بدون شک تاثیری خیره کننده و گاه انقلاب گونه بر روی تماشاگر خواهد گذاشت.
در این فیلم تنها یک شخصیت وجود دارد که نقش آن را هم ردفورد بازی می کند و به ندرت دیالوگی از او شنیده می شود. از این رو صداهای جانبی مانند صدای طوفان و امواج دریا، که در بسیاری از موارد دیگر کم اهمیت بوده و مورد توجه قرار نمی گیرند، بسیار برجسته شده و در مواردی ترس را در اعماق وجود شما فرو ببرند. از این رو در فیلمی که هیچ صحبتی از شخصیت اصلی فیلم شنیده نمی شود، صداهای جانبی جلوه بیشتری پیدا می کنند. با این وجود تمامی لحظات و صحنه های فیلم نیاز به دقت و تمرکز بصری بالایی دارد و چنین موضوعی جز با تماشای فیلم در خلوت میسر نخواهد بود.
همهٔ مردان رئیسجمهور (All the President’s Men) ۱۹۷۶
فیلمی از آلن جی پاکولا دربارهٔ تقلب انتخاباتی در زمان ریچارد نیکسون که به رسوایی واترگیت مشهور شد و استعفای نیکسون را از ریاست جمهوری آمریکا در پی داشت. این فیلم نامزد هشت جایزه اسکار بود که چهار جایزه را دریافت کرد.
پس از رسوایی واترگیت که دو روزنامهنگار جوان واشینگتن پست به نام باب وودوارد و کارل برنشتاین در افشای تخلفات انتخاباتی ریاست جمهور وقت آمریکا ریچارد نیکسون نقش به سزای ایفا کردند رابرت ردفورد علاقهمند شد فیلمی با محوریت این دو روزنامهنگار جوان تهیه کند. نخست به الیا کازان مراجعه میکند که او نمیپذیرد و سپس با ویلیام فریدکین وارد مذاکره میشود که او هم نمیپذیرد و سرانجام دوستش آلن جی پاکولا میپذیرد که کارگردانی فیلم را به عهده بگیرد خود ردفورد بازی در نقش باب وودوارد را میپذیرد و داستین هافمن نیز نقش خبرنگار دیگر کارل برنشتاین را بازی میکند.
داستان این فیلم بر اساس ماجرای واقعی نوشته شدهاست. ماجرایی که در ۱۷ ژوئن ۱۹۷۲ در دوره ریاست جمهوری ریچارد نیکسون از ستاد فرماندهی دموکراتها در واشینگتن با دستگیری پنج سارق با وسائل مدرن استراق سمع آغاز میشود و با ورود باب وودوارد (رابرت ردفورد) گزارشگر تازهکار واشینگتن پست و کارل برنستاین (داستین هافمن) گزارشگر پرانرژی و پیگیر روزنامه وارد مرحلهٔ تازهای میشود.
ملک متروک شده یا این ملک محکوم است (This Property Is Condemned) ۱۹۶۶
فیلم «این ملک محکوم است» که در ایران با نام ملک متروک شده نیز شناخته می شود، درامی به کارگردانی سیدنی پولاک و با بازی ناتالی وود، رابرت ردفورد، کیت رید، چارلز برانسون، رابرت بلیک و مری بدهام است. فیلمنامه این اثر با الهام از نمایشنامهای با همین نام اثر تنسی ویلیامز (نوشته شده در سال ۱۹۴۶)، توسط فرانسیس فورد کوپولا، فرد کو و ادیت سامر نوشته شده است. این فیلم توسط پارامونت پیکچرز منتشر شد.
مردم معمولی (Ordinary People) ۱۹۸۰
احتمالا کارگردانی ردفورد از بازیگری او در نقش های مختلف موفق تر بود زیرا جایزه بهترین کارگردان و بهترین فیلم را دریافت کرد. فیلم مشکلات یک خانواده طبقه متوسط در ایلینویز پس از مرگ پسرشان را نشان می دهد.
همانطور که از نام فیلم پیداست فیلمی ساده و در عین حال دارای داستانی دردناک و احساسی که فروپاشی خانوادهای کامل را به تصویر میکشد. مثلث اعضای خانواده در این فیلم بسیار مهم جلوه میکند، واحدی که به هیچ وجه شکستناپذیر باقینخواهد ماند. فیلم مردم معمولی ساخته رابرت رد فورد است که بههیچوجه برای انتقال داستان به مخاطب از تکنولوژی پیچیدهی فیلمهای هالیوودی بهرهنمیبرد.
مرگ پسر بزرگ خانواده در تصادفی ناگهانی (غرقشدن در آب) تغییراتی در زندگی آنها بهوجود میآورد. بث (مادر) کالوین (پدر) و کانرد (پسر کوچکتر خانواده) هرکدام نسبت به این اتفاق واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند.
کانرد خود را مسئول مرگ برادرش میداند و دست بهخودکشی میزند و کالوین سعی دارد با کمک به او، وی را پشتیبانی و از خطر دور نگهدارد. بث فقط قصد دارد اعضای خانواده دورهم جمع شوند. کانرد پس از خودکشی ناموفق به یک روانشناس معرفی میشود و پس از مراجعه به او و طیکردن چند جلسه درمان نهایتا به این نتیجه میرسد که نباید خود را در تمامیمشکلات مقصر بداند.
رودخانهای از میان آن میگذرد یا رودخانه خاطرات (A River Runs Through It) ۱۹۹۲
فیلمی درام به کارگردانی رابرت ردفورد که در این فیلم کریگ شفر، برد پیت، تام اسکریت، برندا بلتین و امیلی لوید به ایفای نقش پرداختهاند. این فیلم بر اساس رمان رودخانهای از میان آن میگذرد (رودخانه خاطرات) اثر نورمن مک لین است که زندگینامه خودش را در سال ۱۹۷۶ به رشته تحریر درآورده است. فیلم نامه این فیلم توسط ریچارد فریدنبرگ نوشته شدهاست. فیلم در اطراف شهر میزولا در ایالت مونتانا آمریکا اتفاق میافتد و داستان دو پسر یک کشیش پرسبیترینیسم را روایت میکند، که یکی از آنها درس خوان و دیگری کودکی سرکش است. آنها در دوره زمانی روزهای سخت پس از جنگ جهانی اول تا رکود بزرگ در آمریکا که شامل ممنوعیت الکل در ایالات متحده آمریکا میشد در منطقه کوههای راکی بزرگ میشوند و به سن بلوغ میرسند.
این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلمبرداری و نامزد جایزه اسکار در دو بخش بهترین موسیقی، بهترین موسیقی متن و بهترین فیلمنامه اقتباسی در سال ۱۹۹۳ شد. این فیلم ۴۳ میلیون دلار در داخل آمریکا فروش داشت.
مونتانا، سال ۱۹۱۰، «نورمن» (کریگ شفر) و «پل» (برد پیت)، پسران نوجوان خانم و آقای «مک لین» (برندا بلتین و تام اسکریت) بر طبق اصول و قوانین کلیسای پرسبیتری بزرگ شدهاند. آنان ضمناً یادگرفته اند که عاشقانه، ماهیگیری با قلاب را دوست داشته باشند و در رودخانهٔ محلی، ماهی بگیرند. سالها بعد نورمن، برادر بزرگتر جنگلداری میخواند و پل، نجات غریق میشود. با گذشت زمان بین دو برادر فاصله میافتد ولی عشق به ماهیگیری هر از گاهی آنان را به هم میرساند.
نجواگر اسب (The Horse Whisperer) ۱۹۹۸
فیلمی به کارگردانی رابرت ردفورد که در این فیلم بازیگرانی همچون رابرت ردفورد، کریستین اسکات توماس، سام نیل، دایان ویست، اسکارلت جوهانسون، کریس کوپر، چری جونز، کیت باسورث، جسلین گیلسیگ، جانت نولان و آلیسون مورر ایفای نقش کردهاند.
کانتیکات، آمریکا. دختری چهارده ساله بهنام گریس مکلین (جوهانسن) و بهترین دوستش حین اسبسواری روی زمین یخزده لیز میخورند و کامیونی با آنان تصادف میکند. در نتیجه دوست ̎گریس میمیرد، خودش به سختی آسیب میبیند و اسبش پیلگریم شدیداً شوکه میشود. آنی (اسکات تامس)، ناامیدانه به فکر چارهای است که به دخترش و اسب او کمک کند. آنان به مونتانا میروند و تام بوکر (ردفورد)، نجواگر اسب را مییابند که میتواند پیلگریم را معالجه کند، از سوی دیگر آرامآرام رابطهای عاطفی بین تام و آنی شکل میگیرد.
درامی رمانتیک بر مبنای پرفروش اوانز که در برگردان سینمائیاش تا حدی از مد افتاده مینماید. مضمون فیلم نسبتاً بدیع بهنظر میرسد با این حال قصهای متفکرانه و مطمئن، دست مایهٔ کار قرار گرفته است. کارگردانی ردفورد توأم با ظرافت است، هرچند فیلم کند پیش میرود. فیلمبرداری خیره کنندهٔ ریچاردسن بر زمینهٔ چشماندازهای مونتانا از نقاط قوت اثر است. بازیهای مسلط و صمیمانهٔ اسکات تامس و جوهانسن گرمای خاصی به فیلم میبخشد.
پیرمرد و تفنگ (The Old Man & the Gun) ۲۰۱۸
فیلمی به کارگردانی دیوید لاوری که ردفورد در نقش مردی به نام فورست تاکر در هفتاد سالگی، دست به فراری متهور از زندان سن کوئنتین میزند و سرقتهایی زنجیرهای و متبحرانه انجام میدهد که مسئولان را مات و مبهوت و مردم را مسحور میکند. دو نفر در این مسیر به دنبال فورست هستند؛ کارآگاهی به نام جان هانت که قابلیت فورست را تحسین میکند و زنی که با وجود حرفه فورست به او عشق میورزد. رابرت ردفورد، کیسی افلک، دنی گلاور، تام ویتس، تیکا سومپتر و سیسی اسپیسک بازیگران این فیلم هستند.
دیدگاهها