رابرت وایز در سال 2005 در روز 14 سپتامبر، در اثر نارسایی قلبی و در سن 91 سالگی درگذشت. وایز که فرزند یک کارگر بسته بندی گوشت بود، در سال 1914 در ایندیانا متولد شد و از سال 1035 در استودیوی RKO به کار تدوین تصویر و صدا پرداخت و به زودی به مرحله ای رسید که توانست در سال 1941، برای تدوین فیلم همشهری کین، کاندید جایزه اسکار شود. تجربه موفق او در تدوین، موجب شد ه وایز به سوی کارگردانی رفته و با یکی از بهترین فیلمهای ترسناک سینما، نفرین مردمان گربه ای The Curse of the Cat People کار خود را آغاز کند.
موسیقی فیلم "اشکها و لبخندها" که برایپیانو تنظیم شده است از زیباترین کارها برای آموزش کودکان است.
رابرت وایز در آثار خود نشان داد که در ساختن فیلم در سبکهای مختلف بسیار موفق است و این آثار از فیلمهای علمی-تخیلی، درام اجتماعی (از جمله فیلم مشهور "میخواهم زنده بمانم") گرفته تا فیلمهای تاریخی چون Hindenburg و هلن تروا، همه به طوری مثال زدنی عالی و بی نقص بودند.
اما آنچه موجب شهرت جهانی و جاودانی وایز شده است، آثار موزیکال او است که حاصل همکاری او با طراح رقص افسانه ای، جروم رابینز (Jerome Robins) بوده است. فیلمهای "داستان وست ساید" (برنده 10 جایزه اسکار) و "آوای موسیقی" که بر اساس زندگی واقعی خانواده "فون تراپ" ساخته شد، آثاری هستند که نه تنها از داستانی زیبا، که از موسیقی بی نظیر و ترانه هایی بسیار خاطره انگیز بهره برده اند.
این دو فیلم که برنده اسکار بهترین فیلم و بهترین کارگردانی شده اند، جزو آثار کلاسیک سینمای موزیکال به شمار می آیند و همچنان دیدنی و دل نشین هستند.
فیلم های مهم (به عنوان تدوینگر(
مادر مجرد، گوژپشت نتردام (1938) همشهری کین (1941) خانواده اشرافی آمبرسن (1941) گنجشک فروافتاده (1943)
فیلم های مهم (به عنوان کارگردان)
مادوازل فیفی (1944) دادگاه جنایی(1946) قاتل مادرزاد (1947) خون روی ماه (1948) غرب زیر دو پرچم (1950) روزی که زمین از حرکت ایستاد (1951) خیلی بزرگ (1953) هیات مدیره (1954) هلن تراوآیی (1955) مرد بدسرشت ، کسی آن بالا مرا دوست دارد (1956) این می تواند شب موعود باشد،تا هنگامی که بادبان برافرازند، می خواهم زنده بمانم، آهسته و عمیق بران ، ناجورها علیه فردا (1959) داستان وست ساید 1961) بر سر دوراهی، خانه ارواح (1965) آوای موسیقی (1965) دانه های شن (1966) ستاره! (1968) هیندنبورگ (1973) آدری رز (1977) .