سی و یک نما - رضا شیخی فیلمبردار، نورپرداز و مدیر فیلمبرداری سینمای ایران شب گذشته در پی مدتها ابتلا به بیماری دار فانی را وداع گفت.
مهار حریق بیمارستان گاندی، سبب شد تا بارِ دیگر رشادتِ قهرمانانِ آتشنشان به رخ کشیده شود و این در حالی است که هنوز مدت زمان زیادی نیست که از حادثهی تلخِ پلاسکو و شهادتِ تعداد زیادی از آتشنشانانِ غیورِ ایران میگذرد، آن اتفاق میتوانست دستمایهی ساختِ فیلمها و سریالهای بسیاری شود؛ مانند آنچه هالیوود در قبالِ حادثهی یازده سپتامبر انجام داد و هنوز که هنوز است مشغولِ ساخت اثر دربارهی آن رویداد است؛ اما به نظر میرسد سینماگرانِ ایرانی با وجود بارِ دراماتیکِ شغلِ آتشنشانی، تمایلِ چندانی به ساختِ آثاری حولِ این موضوع ندارند و بر همین اساس فیلم چهارراهِ استانبول و سریال «عملیات 125» تنها اندوختهی هنرهای تصویری است که در آن، آتشنشانان نقش دارند.
سی و یک نما - وقتی تقویم تلنگر میزند که یکسال از درگذشت "امین تارخ" میگذرد، انگار به خودمان میآییم و ناباورانه به جای اینکه بگوییم یک سال گذشت، میگوییم: "مگر امین تارخ رفته؟" و در آنی قبل از آنکه نقشآفرینیهای او را بهخاطر بیاوریم، صدای گرم، منحصر بهفرد و نافذش ذهنمان را پر میکند.
سی و یک نما - درگذشت امین تارخ و واکنش ها به این خبر تاسف بار و غیر منتظره، در همین چند ساعت اخیر نشان میدهد که او جایگاه ویژه ای بین مردم، اهالی سینما و هنر دارد. او که یکی از آغازگران کلاس و مدرسه بازیگری نیز بود و چهره های با استعداد بسیاری را به عالم هنر بازیگری معرفی کرد.
با هم ده نقش ماندگار او را مرور می کنیم.
یادش گرامی
سی و یک نما - فتحعلی اویسی از بازیگرانی بود که در آینده با نگاهی دقیق تر نوع اکت و بازیگری او را درک خواهیم کرد که چطور می شود قهرمان و ضد قهرمان شد بی آنکه سایه ی یک نقش روی نقش دیگر بماند.
در این میان به چند اثر ماندگار سینما ایران و جهان که بیشتر در ذهن ما باقی مانده، به بهانه روز جهانی معلولین اشاره میکنیم:
مرد بارانی
مرد بارانی (به انگلیسی: Rain Man) نام فیلمی آمریکایی به کارگردانی بری لوینسون محصول سال ۱۹۸۸ است. در این فیلم تام کروز در نقش «چارلی ببیت» و داستین هافمندر نقش «ریموند ببیت» (مرد بارانی) حضور دارند.
چارلی بابیت (تام کروز) جوانی که غرق تجارت اتومبیلهای لوکس است با خبر میشود پدرش فوت کرده و خانه ۳ میلیون دلاریاش را به برادرِ نادیدهاش، ریموند (با بازی داستین هافمن) که مبتلا به ساوانت اوتیسمی است، بخشیده است...
من سام هستم
من سام هستم (I Am Sam) فیلمی درام
محصول سال ۲۰۰۱ به کارگردانی و تهیهکنندگی جسی نلسون و با نویسندگی کریستین جانسون است.
در این فیلم سام داوسان با درخشش فوق العاده "شان پن" مردی کم توان ذهنی و پدر مجرد لوسی با بازی فوق العاده بازیگر خردسال( داکوتا فانینگ) که همسرش آنها را ترک کرده است. کم کم و به رغم علاقه فوق العادهای که بین این پدر و دختر وجود دارد اما ادارهی تامین اجتماعی میخواهد به دلیل ناتوانیهای سام، سرپرستی لوسی را از او بگیرد و سام اجازه دارد فقط دو بار ملاقات در هفته با دخترش داشته باشد. در این میان یک مددکار اجتمایی با بازی میشل فایفر پرونده ی سام را دنبال می کند...
معجزهگر
معجزهگر (The Miracle Worker) فیلمی در سبک زندگی نامه ایی به کارگردانی آرتور پن که در سال ۱۹۶۲ ساخته شده است.
« خانم سالیون» ( آن بنکرافت که برای این نقش جایزه اسکار نقش اول زن را دریافت کرد) مسئولیت آموزش زبان اشاره به «هلن کلر» (دوک)، دخترک نابینا و ناشنوا یک خانوادهٔ مرفه آلابامایی را به عهده میگیرد. وظیفهای طاقتفرسا و ظاهراً ناممکن که با دخالتهای فراوان پدر و مادر هلن سختتر هم میشود.
اما خانم سالیوان فکری به ذهنش میرسد و ادامه آموزش را منوط به آن مینماید که هلن را به دور از پدر و مادرش آموزش دهد. یک سوئیت در انتهای باغچه منزل کاپیتان وجود داشت که بی استفاده بود، کاپیتان یک فرصت دو هفتهای به او میدهد و هلن را پس از یک سواری طولانی به آنجا میبرند تا تصور کند به شهر دیگری رفته است.
جدالهای آن با هلن آغاز میگردد و خانم آن هر روز چیز تازهای به هلن یاد میدهد...
حوض نقاشی
حوض نقاشی فیلمی به کارگردانی مازیار میری که در آن شهاب حسینی، نگار جواهریان، فرشته صدرعرفایی، سپهراد فرزامی، سیامک احصائی و الهام کردا بازی کردهاند. این فیلم در صدر آرای تماشاگران سی و یکمین جشنواره فیلم فجر قرار گرفت.
رضا (شهاب حسینی ) و مریم (نگارجواهریان)، زوجی هستند دچار معلولیت ذهنی اما سهیل، پسر یازده ساله شان از لحاظ جسمی، کاملاً سالم و عادیست.
زندگی عاشقانه این دو با بهانه گیریهای سهیل به خاطر معلولیت پدر و مادرش دچار بحران میشود. در این میان اخراج رضا از کار، مشکلات آنها را بیشتر میکند تا اینکه بر سر یک مشاجره سهیل از خانه فرار میکند...
پرنده کوچک خوشبختی
پوران درخشنده و ۴ فیلم با داستانی از معلولین
در میان کارگردانان ایرانی "پوران درخشنده" بیشتر از تمام سینماگران، دغدغهی پرداختن به معلولین و مسائل آنها را داشته و چهار فیلم "پرنده کوچک خوشبختی"، "رابطه"، "بچههای ابدی" و "خوابهای دنباله دار" شاهدهای محکمی بر این ادعا هستند. برای نمونه اشارهای به فیلم پرندهی کوچک خوشبختی خواهیم داشت.
پرنده کوچک خوشبختی فیلمی به کارگردانی پوران درخشنده و نویسندگی سیروس تسلیمی محصول سال ۱۳۶۶ است.
ملیحه بر اثر ضربه ی روحی در كودكی قدرت تكلم را از دست داده است و با یادآوری گذشته دچار تشنج عصبی میشود. آزار بچههای محل به خاطر معلولیت او، ناسازگاری و پرخاشگریاش را تشدید میكند و رفتارهای او باعث میشود که مسئولان آموزشگاه ناشنوایان تصمیم به اخراج او بگیرند.
خانم شفق با بازی تحسین شدهی زنده یاد هما روستا تصمیم به کمک کردن به ملیحه می گیرد...
این فیلم برنده ی لوح زرین بهترین فیلم در ششمین جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۶و لوح زرین بهترین بازیگر خردسال شده است، همچنین كاندیدای بهترین بازیگر نقش اول زن، كاندیدای بهترین كارگردانی، كاندیدای بهترین تدوین، كاندیدای بهترین صدا برداری از ششمین جشنواره فیلم فجربوده ومقام پرفروشترین فیلم سال را نیز به خود اختصاص داده است.
شد. پرنده کوچک خوشبختی جایزهی مشعل طلایی بهترین فیلم در دومین جشنواره فیلم پیونگ یانگ را نیز دریافت کرد.فیلم های پوران درخشنده همواره در جشنواره های بین المللی مورد توجه قرار گرفته و ییلماز گونی کارگردان توانمند ترکیه و دبورا یانگ از طرفداران سینمای وی هستند.
مادر
مادر فیلمی از زندهیاد علی حاتمی و محصول سال ۱۳۶۸ است. رقیه چهره آزاد و اکبر عبدی برای بازی در این این فیلم به ترتیب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین بازیگر نقش دوم مرد و عبدالله اسکندری سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی را دریافت کردند. اکرم محمدی، فریماه فرجامی و محمدعلی کشاورز نیز نامزد دریافت جایزه از جشنوارهٔ فجر شدند.
فیلم داستان پیرزنی را روایت میکند که در سرای سالمندان زندگی میکرده و به خانه برمیگردد تا روزهای پایانی عمرش را در خانهاش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشهای به زندگی خود مشغولاند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع میکند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیتهای داستان میپردازد. غلامرضا شخصیت دوست داشتنی این فیلم که به معلولیت ذهنی دچار است با بازی اکبر عبدی و دیالوگ "مادر مرد از بس که جان ندارد" در یادها ماندگار شد.
سوته دلان
سوته دلان ساخته علی حاتمی و محصول سال ۱۳۵۶ است. فیلمی با بازی بهروز وثوقی، شهره آغداشلو، فخری خوروش، جمشید مشایخی، جهانگیر فروهر و... موضوع این فیلم داستان یک خانواده قدیمی تهران را بیان میکند که در آن جمشید مشایخی به عنوان برادر بزرگ خانواده، سرپرستی خانواده را بر عهده دارد و بهروز وثوقی برادر کوچکتر که دچار اختلالات ذهنی است نیز در این خانواده زندگی میکند و مورد عنایت برادر بزرگتر خود است.
برادر بزرگتر (حبیب) در این فیلم، شخصی درستکار و از خود گذشتهاست، اما در این خصوصیات طریق افراط را در پیش گرفته و آنقدر به برادر کوچکتر خود (مجید) پرداخته که دیگران را از یاد بردهاست و حتی در طول فیلم دیده میشود که اینهمه توجه او به ضرر مجید تمام میشود. زمانی حبیب متوجه افراط و تفریط خود میشود که کار از کار گذشتهاست.
عادل متکلمی آذر(سی و یک نما) - امروز مصادف با روز نکوداشت مقام ارزنده معلم است، به همین خاطر ده فیلمی را که با محوریت و با نام معلم در سینمای ایران و جهان تولید و ماندگارشده اند و در آنها کاراکتر معلم به عنوان نقش اصلی دستمایه ساخت فیلم شده است را مرور کرده ایم.
هما گویا (سی و یک نما) –این روزها مرگ پی در پی هنرمندان موجب شده که هر چند روز یک بار تیتراول رسانه ها شبیه هم باشد. تیتر های شبیه هم ، استعاره های شبیه به هم و تعریف های شبیه به هم.برای رضایت شما عزیزان تصمیم گرفته شد تا قالب و گرافیک سایت سی و یک نما را بهتر کنیم و من به همین بهانه سه روز را به همکارانم استراحت دادم و خودم هم به سفر رفتم. شرط کردم به دور از فضای مجازی چشم و گوشم را به روی اخبار ببندم. اما آمدم و با خبری شوکه شدم.کسی که با من دو وجه اشتراک داشت، کسی که هم نام من "هما" بود و مثل من متولد ماه مهر،از دنیا رفته.هما روستا پرنده ی کوچک خوشبختی مسافرانی بود که از کرخه تا راین را با عشق طی می کردند. .
مدتها بود که می دانستم بیمار است اما باور نمی کردم در همان روزی که هفت دهه پیش به دنیا آمده بود از دنیا برود.چه جالب که احساس همه به او شبیه هم است . چه جالب که همه مثل من با طنین صدای متفاوتش مسحور می شدند. درست مثل "حمید سمندریان" که به نظرم شکار همین صدا شد دلش.
پدر هما روستا از سران حزب توده زمان شاهنشاهی بود که زمانی هم کسانی بودند که می خواستند با ارتباط دادن این نسبت فامیلی ،جلوی فعالیت دخترش را بگیرند اما هما آمد ، با شجاعت به ایران آمد،زبان مادریش را تکمیل کرد و همین جا ماندو هنرنمائی کرد، تقریبا تا آخرین نفس.
حالا هم که برای مداوا قسمت این بود که در خارج از وطن با زندگی بدرود کند قرار است به زودی (احتمالا تا آخر هفته) دوباره به ایران برگردد و در وطن بیارامد.
جز افسوس حرفی برای گفتن نیست مرور تصویر سکانس هائی از هنر او.