نمایش موارد بر اساس برچسب: هما گویا

سی و یک نما - سالگرد درگذشت استاد پرویز پورحسینی است و من بار دیگر این خاطره را با خود مرور می‌کنم...

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - سالها پیش، شاید پانزده، شانزده سال پیش از این، برای فیلم "آینه‌های روبه‌رو" به کارگردانی"نگار آذربایجانی" و با بازی شایسته ایرانی و غزل شاکری مطلبی نوشتم. یادش گرامی خانم "فرشته طائرپور" تهیه‌کننده‌ی فیلم که چقدر با تیتر من منقلب شده بودند. اسم کارآکتر اصلی فیلم که ترنس بود "آدینه" است و من به یک آن به این اندیشیدم که در هر تقویمی که هفت روز دارد، یک روز نه زوج محسوب می‌شود و نه فرد. این روز تکلیف خودش را در تقویم نمی‌داند و برای همین "روز تعطیل" محسوب می‌شود، با رنگ قرمز. در حالی که این روز هویت دارد و یا بهتر بگویم هویت می‌طلبد.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - "دهه‌شصت" ترکیب دو واژه با یک مفهوم که شاه‌کلید فیلم‌هایی چون زودپز است، روایت عجیبی دارد. جنگِ در اولویت از یک سو و اختلاف عقیده‌ها و سختگیری‌های نامتعارف در سبک زندگی از سوی دیگر موجب شده تا مردم ایران روزگارِ غریبی را تجربه کنند، گر چه انگار، با هم در همه چیز اختلاف داشتیم اما فاصله‌ها و دلتنگی‌ها کمتر از امروز بود و از قضا دلمان خوش‌تر و معرفت‌مان بیشتر. انگار آن روزها اوج خلاف می‌شد احتکار چند گونی برنج و روغن و بساط دود و دم و نوارِ بتاماکس و این آخرهاش هم وی‌اچ‌اس.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما _ آقای بهمنی که دوباره سکته کردند و این بار گسترده تر و با خونریزی شدید، جراحی شدند و به کما رفتند و به دستگاه وصل شدند می‌دانستیم که او راهی شده تا به دریا برسه و ماهی بشه. حالا این تعارف‌های همیشگی هم بود مثل  دعا کنید و با آرزوی سلامتی و ...که راستش را بخواهید از آن تعارف‌های نخ‌نما شده و بعد از خبر فوت ایشان ابراز شوک شدن نخ‌نماتر.

منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما - در تمام لحظاتی که مبارزه می‌کردی و ما نفس را در سینه حبس کرده بودیم و با ثانیه‌هایی که به کندی می‌گذشت، می‌شمردیم لحظات رسیدن به پیروزی تو را؛ بودند کسانی که آرزوی باخت تو را داشتند و چه تلخ که ایرانی هم بودند.

منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما - در انتهای یک ظهر جمعه؛ انتهایِ "در انتهای شب"  را دیدم. سریالی که نُه هفته نه با نگاه تخصصی بلکه با اشتیاقی زنانه دنبال می‌کردم. یک قصه‌ی کاملا زنانه با پایانی کاملا مردانه که "ماهیِ" سکانس پایانی رو نمیشناسم و دوستش ندارم.

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - خانم گلی ترقی برای من بیش از هرچیز "فیلم بی‌تا" است. فیلمی که او نوشت و همسرش هژیر داریوش ساخت و غوغای بازیگریِ گوگوش با آن سن کم.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - از چند روز پیش منتظر مناظره‌ی تلویزیونی نامزدهای چهاردهمین دوره‌ی ریاست جمهوری بودیم، حتی آنهایی که نمی‌خواستیم رای بدهیم.

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - مایکل چیمینو را با فیلم درخشان "شکارچی گوزن" می‌شناسیم اما او یک تریلر مهجورمانده به نام Sunchaser محصول سال 1996 دارد که در گیشه شکست خورده اما فیلم بسیار خوبی است.

داستان یک جوان قاتل سرخپوست که به اعدام محکوم است اما انگار که حتی زمانی هم برای اعدام شدن ندارد چرا که به سرطان مبتلاست و آخرین روزهای زندگی‌اش را سپری می‌کند. او همچون اجدادش به تناسخ روح معتقد است و باور دارد که اگر به کوه مقدس برسد و آنجا بمیرد، روح او در کالبد یک عقاب نسوخ می‌کند. او نمی‌خواهد در زندان بمیرد و به همین خاطر پزشک زندان را به گروگان می‌گیرد و فرار می‌کند و در ادامه راه پزشک تا آنجا به باورهای پسر نزدیک می‌شود که همه‌ی تلاشش را می‌کند تا این "قاتل" که هیچ اشاره‌ی مبسوطی به جرم او در فیلم نمی‌شود به خواسته‌اش برسد و ما نیز در طول تماشای این فیلم دو ساعته همین را می‌خواهیم.

با این مقدمه شروع کردم تا بگویم مخالفت من با پایان افعی تهران ربطی به قانون و جزا ندارد.

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - حضور چند چهره‌ی هنری و سینمائی انگشت‌شمار در مراسم خاکسپاری زری خوشکام برای همه سوال‌برانگیز بود. البته که انتظار نبود دولتی‌ها و وزارت ارشاد یا سازمان سینمایی یا حتی خانه سینما در رابطه با بازیگرِ قبل از انقلاب واکنشِ خاصی نشان دهند اما از طرفی دیگر بستر مناسبی هم می‌توانست باشد برای اهالی هنر و سینما و سیاستی که به ممنوع کار شدن هنرمندان قبل از انقلاب اعتراض داشتند.اما اینطور هم نبود!

منتشرشده در سینمای ایران
صفحه1 از35