در این میان به چند اثر ماندگار سینما ایران و جهان که بیشتر در ذهن ما باقی مانده، به بهانه روز جهانی معلولین اشاره میکنیم:
مرد بارانی
مرد بارانی (به انگلیسی: Rain Man) نام فیلمی آمریکایی به کارگردانی بری لوینسون محصول سال ۱۹۸۸ است. در این فیلم تام کروز در نقش «چارلی ببیت» و داستین هافمندر نقش «ریموند ببیت» (مرد بارانی) حضور دارند.
چارلی بابیت (تام کروز) جوانی که غرق تجارت اتومبیلهای لوکس است با خبر میشود پدرش فوت کرده و خانه ۳ میلیون دلاریاش را به برادرِ نادیدهاش، ریموند (با بازی داستین هافمن) که مبتلا به ساوانت اوتیسمی است، بخشیده است...
من سام هستم
من سام هستم (I Am Sam) فیلمی درام
محصول سال ۲۰۰۱ به کارگردانی و تهیهکنندگی جسی نلسون و با نویسندگی کریستین جانسون است.
در این فیلم سام داوسان با درخشش فوق العاده "شان پن" مردی کم توان ذهنی و پدر مجرد لوسی با بازی فوق العاده بازیگر خردسال( داکوتا فانینگ) که همسرش آنها را ترک کرده است. کم کم و به رغم علاقه فوق العادهای که بین این پدر و دختر وجود دارد اما ادارهی تامین اجتماعی میخواهد به دلیل ناتوانیهای سام، سرپرستی لوسی را از او بگیرد و سام اجازه دارد فقط دو بار ملاقات در هفته با دخترش داشته باشد. در این میان یک مددکار اجتمایی با بازی میشل فایفر پرونده ی سام را دنبال می کند...
معجزهگر
معجزهگر (The Miracle Worker) فیلمی در سبک زندگی نامه ایی به کارگردانی آرتور پن که در سال ۱۹۶۲ ساخته شده است.
« خانم سالیون» ( آن بنکرافت که برای این نقش جایزه اسکار نقش اول زن را دریافت کرد) مسئولیت آموزش زبان اشاره به «هلن کلر» (دوک)، دخترک نابینا و ناشنوا یک خانوادهٔ مرفه آلابامایی را به عهده میگیرد. وظیفهای طاقتفرسا و ظاهراً ناممکن که با دخالتهای فراوان پدر و مادر هلن سختتر هم میشود.
اما خانم سالیوان فکری به ذهنش میرسد و ادامه آموزش را منوط به آن مینماید که هلن را به دور از پدر و مادرش آموزش دهد. یک سوئیت در انتهای باغچه منزل کاپیتان وجود داشت که بی استفاده بود، کاپیتان یک فرصت دو هفتهای به او میدهد و هلن را پس از یک سواری طولانی به آنجا میبرند تا تصور کند به شهر دیگری رفته است.
جدالهای آن با هلن آغاز میگردد و خانم آن هر روز چیز تازهای به هلن یاد میدهد...
حوض نقاشی
حوض نقاشی فیلمی به کارگردانی مازیار میری که در آن شهاب حسینی، نگار جواهریان، فرشته صدرعرفایی، سپهراد فرزامی، سیامک احصائی و الهام کردا بازی کردهاند. این فیلم در صدر آرای تماشاگران سی و یکمین جشنواره فیلم فجر قرار گرفت.
رضا (شهاب حسینی ) و مریم (نگارجواهریان)، زوجی هستند دچار معلولیت ذهنی اما سهیل، پسر یازده ساله شان از لحاظ جسمی، کاملاً سالم و عادیست.
زندگی عاشقانه این دو با بهانه گیریهای سهیل به خاطر معلولیت پدر و مادرش دچار بحران میشود. در این میان اخراج رضا از کار، مشکلات آنها را بیشتر میکند تا اینکه بر سر یک مشاجره سهیل از خانه فرار میکند...
پرنده کوچک خوشبختی
پوران درخشنده و ۴ فیلم با داستانی از معلولین
در میان کارگردانان ایرانی "پوران درخشنده" بیشتر از تمام سینماگران، دغدغهی پرداختن به معلولین و مسائل آنها را داشته و چهار فیلم "پرنده کوچک خوشبختی"، "رابطه"، "بچههای ابدی" و "خوابهای دنباله دار" شاهدهای محکمی بر این ادعا هستند. برای نمونه اشارهای به فیلم پرندهی کوچک خوشبختی خواهیم داشت.
پرنده کوچک خوشبختی فیلمی به کارگردانی پوران درخشنده و نویسندگی سیروس تسلیمی محصول سال ۱۳۶۶ است.
ملیحه بر اثر ضربه ی روحی در كودكی قدرت تكلم را از دست داده است و با یادآوری گذشته دچار تشنج عصبی میشود. آزار بچههای محل به خاطر معلولیت او، ناسازگاری و پرخاشگریاش را تشدید میكند و رفتارهای او باعث میشود که مسئولان آموزشگاه ناشنوایان تصمیم به اخراج او بگیرند.
خانم شفق با بازی تحسین شدهی زنده یاد هما روستا تصمیم به کمک کردن به ملیحه می گیرد...
این فیلم برنده ی لوح زرین بهترین فیلم در ششمین جشنواره فیلم فجر ۱۳۶۶و لوح زرین بهترین بازیگر خردسال شده است، همچنین كاندیدای بهترین بازیگر نقش اول زن، كاندیدای بهترین كارگردانی، كاندیدای بهترین تدوین، كاندیدای بهترین صدا برداری از ششمین جشنواره فیلم فجربوده ومقام پرفروشترین فیلم سال را نیز به خود اختصاص داده است.
شد. پرنده کوچک خوشبختی جایزهی مشعل طلایی بهترین فیلم در دومین جشنواره فیلم پیونگ یانگ را نیز دریافت کرد.فیلم های پوران درخشنده همواره در جشنواره های بین المللی مورد توجه قرار گرفته و ییلماز گونی کارگردان توانمند ترکیه و دبورا یانگ از طرفداران سینمای وی هستند.
مادر
مادر فیلمی از زندهیاد علی حاتمی و محصول سال ۱۳۶۸ است. رقیه چهره آزاد و اکبر عبدی برای بازی در این این فیلم به ترتیب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن و بهترین بازیگر نقش دوم مرد و عبدالله اسکندری سیمرغ بلورین بهترین چهره پردازی را دریافت کردند. اکرم محمدی، فریماه فرجامی و محمدعلی کشاورز نیز نامزد دریافت جایزه از جشنوارهٔ فجر شدند.
فیلم داستان پیرزنی را روایت میکند که در سرای سالمندان زندگی میکرده و به خانه برمیگردد تا روزهای پایانی عمرش را در خانهاش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشهای به زندگی خود مشغولاند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع میکند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیتهای داستان میپردازد. غلامرضا شخصیت دوست داشتنی این فیلم که به معلولیت ذهنی دچار است با بازی اکبر عبدی و دیالوگ "مادر مرد از بس که جان ندارد" در یادها ماندگار شد.
سوته دلان
سوته دلان ساخته علی حاتمی و محصول سال ۱۳۵۶ است. فیلمی با بازی بهروز وثوقی، شهره آغداشلو، فخری خوروش، جمشید مشایخی، جهانگیر فروهر و... موضوع این فیلم داستان یک خانواده قدیمی تهران را بیان میکند که در آن جمشید مشایخی به عنوان برادر بزرگ خانواده، سرپرستی خانواده را بر عهده دارد و بهروز وثوقی برادر کوچکتر که دچار اختلالات ذهنی است نیز در این خانواده زندگی میکند و مورد عنایت برادر بزرگتر خود است.
برادر بزرگتر (حبیب) در این فیلم، شخصی درستکار و از خود گذشتهاست، اما در این خصوصیات طریق افراط را در پیش گرفته و آنقدر به برادر کوچکتر خود (مجید) پرداخته که دیگران را از یاد بردهاست و حتی در طول فیلم دیده میشود که اینهمه توجه او به ضرر مجید تمام میشود. زمانی حبیب متوجه افراط و تفریط خود میشود که کار از کار گذشتهاست.
(سی و یک نما) – بازیگر نقش فرهاد در سریال شهرزاد چه مصطفی زمانی باشد یا هر بازیگر مطرح دیگری این را می دانست که وقتی شهاب حسینی عهده دار کارآکتر قباد است، به هر حال در این رقابت بازنده خواهد شد چرا که شخصیت قباد در هر شرایطی قهرمان قصه خواهد بود حتی اگر در پایان قصه میمرد.
این قدرت غیرقابل انکار در بازی را هم نغمه ثمینی می دانست و هم حسن فتحی و به همین دلیل قصه ی شهرزاد را از هر طرف که نگاه می کردیم ، بیشتر قصه ی قباد بود.
سریال شهرزاد حدود سه سال مهمان خوانده ی خانه های ما شد و حتی فصل دوم آن را که ضعیف تر از فصل اول و آخر بود نیز با هیجان دنبال کردیم و باور داریم یک نویسنده خوب ، یک کارگردان خوب در کنار بازیگرانی یک به یک درست انتخاب شده می توانند ما را ترغیب کنند که هر دوشنبه در سبد کالایمان شهرزادی نیز بگذاریم.
اما حقیقت محبوبیت سریال شهرزاد به همینجا ختم نمی شود. حسن فتحی در نوع کار و نگرشش یک برند است که تاریخ نیاکانش را از یاد نبرده و در بستریک قرن تاریخ را زیر و رو می کند و فرهنگ و سن را از لا به لای آن بیرون می آورد و به رخ نسلی می کشد که تاریخ و فرهنگ را گم کرده اند.او از نوادر کارگردانانی است که وقتی در شهرک غزالی قدم میزند، روح زنده یاد علی حاتمی شاد می شود و گر چه این دو فیلمساز نگرشی کاملا متفاوت از هم دارند اما هر دو پایبند اصول و سنت هستند که علی حاتمی ، دیالوگ نویس بهتری و فتحی قصه گوی تواناتری است. اولی فیلم را دیوان شعر می کند و دومی این دیوان شعر را روایت.
اما هنر هر دو در این است که بازیگران با هدایت این دو کارکشته،بازی هایی فراتر از آنچه که در قاب های دیگر از آنها دیده ایم به نمایش می گذارند. به خصوص در سریال شهرزاد که بازی خوب مختص چند بازیگر کلیدی با نقش های اصلی نیست و همه بدون استثنا خوب و باورپذیرند.
البته این تنها به گردن حسن فتحی نبوده و ما نویسنده باریک بین چون نغمه ثمینی داریم که برای تک تک کارآکترهای شهرزاد ارزش قائل است و بی قصه رهایشان نمی کند تا جایی که زمانی به خود می آییم و با خودکشی "هوشنک" در ذهنمان کمبودها، عقده ها و حقارت های زندگی او را هم مرور می کنیم و به حالش دل می سوزانیم. برای شربت اشک می ریزیم و با عشق عمه بلقیس عاشق می شویم.
شهرزاد به واقع قصه ی هزار و یک شب بود با آدم های معمولی که در شخصیت همه شان کاستی هایی می دیدیم و همین قصه را جذاب کرده بود. شخصیت هایی که حتی کورسوی عشق پنهان شده ی بزرگ آقا با بازی شایسته استاد علی نصیریان به شهرزاد در لا به لای جوانی از دست رفته اش هم جا نمی ماند .
البته در این میان صد حیف که زود از کارآکتر و بازی فوق العاده "ابوالفضل پور عرب" بی نصیب شدیم که حتما میشد از او بیشتر از این وام گرفت که بدیهی است حسن فتحی و نغمه ثمینی نیز کاملا به این موضوع واقفند و برای این کوتاهی دلیل قانع کننده ای دارند.
ودر کنار آنچه گفتیم باید اضافه کنیم که در خدمت بودن عوامل پشت صحنه از تصویرهای درست تا موسیقی به قاعده، زیبا و به یادماندنی این سریال نیز نباید غافل شد.
سریال شهرزاد درست و به موقع تمام شد اما قسمت آخر می توانست منسجم تر و محکمتر شود اما گرچه مرگ قباد عده ای را از پایان این چنینی رنجاند، یقینا بهترین پایانبندی مرگ قباد و رفتن فرهاد بود
سی و یک نما – هفده سال پیش، همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران و چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران بود که باور کردیم جای یک روز در تقویم برای سینمای ایران خالی است و به این ترتیب 21 شهریور ماه به عنوان «روز ملی سینما» شناخته شد که هر سال خانه سینما جشن بزرگی به این مناسبت برگزار می کند. جشنی که هر سال مکان تازه ای دارد و حتی ممکن است مثل امسال تا کمتر از 24 ساعت قبل از شروع مراسم، مکان آن مشخص نباشد
سی و یک نما- کیوان کثیریان در یادداشت امروز خود در روزنامه ی شرق اتفاق های این روزها را با داستان هزاردستان زنده یاد علی حاتمی در کفه ترازو گذاشته و چنین می نویسد:
سی و یک نما- به نظر بسیاری از سینماگران و منتقدان، علی حاتمی ایرانی ترین کارگردان سینمای ایران است. دلیل این مدعا نیز همه اجزا و مولفه هایی است که در آثار علی حاتمی یافت می شود. از معماری و گفتار گرفته تا آداب و رسوم، نحوه پوشش و شخصیت ها همگی بر فرهنگ و هویت ایرانی تاکید دارند.
سی و یک نما- برنامه نقد سینمای ایران به تهیهکنندگی رضا حامدیخواه و با اجرای امیرحسن ندایی امشب سه شنبه 29 تیر ساعت ۲۱ از شبکه چهار سیما پخش خواهد شد. همچنین برنامه «نقد سینمای ایران» امشب (۲۹ تیر ماه) با حضور چند تن از عوامل فیلم «عادت نمیکنیم» به نقد و بررسی این فیلم میپردازد.
سی و یک نما- مراسم نکوداشت از عوامل سریال «هزاردستان» در حالی روز ۲۶ اسفندماه ساعت ۱۶ در فرهنگسرای امام خمینی در نیاوران برگزار می شود که سه تن از شاخص ترین بازیگران اصلی این سریال حال مساعدی ندارند.
سی و یک نما- بیست و دو پوستر از بیست و دو فیلم ماندگار قبل از انقلاب که گر چه برخی از آنها همچنان فیلمفارسی آن دوره محسوب می شوند اما فیلم هائی هستند که نگاهی متفاوت به فیلمسازی را به گونه ای در قاب تصویر نشانده اند که می توان این فیلم ها را موج نو سینمای ایران محسوب کرد:
سی و یک نما- روز زن و روز مادر بهانه ای دارد به خوش یمنی تولد بانوی بی نشان.به همین بهانه دوازده فیلم از بین فیلم هائی که تصویر مادر و زن را در سینمای ایران ماندگار کرده است را انتخاب کرده و نگاه گذرائی به آنها خواهیم داشت .