نمایش موارد بر اساس برچسب: نقد فیلم

هما گویا (سی و یک نما) – به نظرم کارآکترهای زن با نام "مشرقی" در فیلم های جیرانی هر کدام گوشه ای ازشخصیت ناآرام سینماگر اوست که برای فاصله گرفتن از آنها در غالب شخصیت یک زن و نه مرد در فیلم هایش امضا می کند تا از آنها دور شود. شخصیت هایی که هم قربانی هستند و هم می توانند قربانی بگیرند. درست مثل صحرا مشرقی در فیلم خفه گی.

منتشرشده در سینمای ایران
 
هما گویا (سی و یک نما ) – خانه دختر انگار چیزی کم دارد. شاید همان جای خالی دختر در خانه است. یا جای خالی امنیت که ویژگی هر خانه ای است. خانه خانه ی امنی نیست انگار. انگار اصلا خانه نیست.قبل از مرگ دختر هم انگار ماتمکده بوده.این را می شود از ایمیل هائی که خواهر کوچکتر بعد از مرگ سمیرا برای بهار می زند فهمید.
 
اینکه چقدر از فیلم ممیزی خورده و اینکه چرا ترانه های حامد همایون روی فیلم است در حالی که سال نود و دو( زمان تولید فیلم) هنوز این آلبوم در نیامده بود را نمی دانم اما هر چه هست بسیار ظریف و حرفه ای این اتفاق افتاده و در همان تایم کوتاه یک ساعت و بیست دقیقه حرف هایش را می زند ، گر چه انگار منتظریم قسمت دوم این فیلم ساخته شود تا نه اینکه صرفا با راز سمیرا بلکه با شخصیت های دیگر این فیلم ارتباط بگیریم.
دو دختر دانشجو (باران کوثری و پگاه آهنگرانی ) خود را برای عروسی هم کلاسی خود سمیرا (رعنا آزادی ور) آماده می کنند که خبر می رسد سمیرا مرده است و....
 
 
 
پرویز شهبازی فیلمنامه را نوشته است وگرنه محال بود که برای دیدن سازنده فیلم های "کلاغ پر" ، "زن ها فرشته اند "و "آقای هفت رنگ" اصراری به دیدن همان روز اول اکران داشته باشم.سه سال توقیف بودنش هم آنقدرفاکتور مهمی برایم نبود و همه چیز به شهبازی برمی گشت و سوژه ی بکرش .
کنجکاو بودم یکبار دیگر در هوای قصه های شهبازی "نفس عمیق" بکشم.اما بدیهی است که کارگردانی هم نقص نداشت و شهرام شاه حسینی غافلگیرمان می کند. انگار خود شهبازی پشت دوربین بود وجای تبریک دارد به شهرام شاه حسینی.
عجله داشتم در دیدنش همین روز اول از ترس اینکه مبادا دوباره جنجال های این یکی دوروزه مدت اکران خانه دختر را به مخاطره بیاندازد.
چند سالی بود خودم را سرزنش می کردم که در سی و دومین دوره جشنواره فیلم فجرمشکلی پیش آمد وآن روز به اکران فیلم نرسیدم....
فیلم شروع میشود و زود مخاطب را غافلگیر می کند. انقدر غافلگیر می شویم از اینکه در یک فیلم ایرانی سوژه آن براساس باکره بودن یک دختر در شب عروسی باشد که به مهمترین نکات روانشناسانه ونگاه اجتماعی آن بی تفاوت می مانیم. مثلا اینکه یک مرد عاشق با شوکی که نامزدش روز قبل از مراسم عروسی خودکشی می کند و علت خودکشی هم باکره بودن یا نبودن اوست، سراغ گل فروشی و فیلمبرداری و سالن عروسی می رود و با وجود اینکه وضع مالی مناسبی دارد کاسبکارانه برای نپرداخت هزینه ها چانه می زند.این شخصیت دوگانه کیست . آیا منصور(حامد بهداد) اصلا تصوری از زندگی زیر یک سقف با عشق دارد؟وچقدر شهبازی با ظرافت نشان می دهد که این مرد اصلا مفهوم عشق را هم کاسبکارانه می بیند و وقتی همه چیزش را در حقیقت از دست داده باز هم ذاتا همان هست که بوده، مردی که باید زن می گرفته و تشکیل خانواده می داده چون مرد است.
 
 
 
این تلنگر ها ادامه دارد . زمانی که سفارش سنگ قبر می دهد و تاکید دارد به حک شدن کلمه دوشیزه روی سنگ قبر. دقیقا کلمه ای که خودش هم به آن شک دارد.شک دارد چون او را هرگز نشناخته است.خودش هم اعتراف می کند وقتی که حتی نمی داند دختری که قرار بود خانم خانه او شود شعرهم می گفته است.
پرویز شهبازی در این قصه بیشتر از آنکه به نقد بعضی از رسوم که خوشبختانه تا حدود زیادی در جامعه منسوخ شده بپردازد نگاه زیرکانه به دخیل بودن طبقات و فرهنک دو نفر دارد که می خواهند با هم زندگی کنند. او هیچ کم نمی گذارد وقتی بی دلیل مسئول پرونده از منصور می پرسد که مدرک تحصیلی او چیست و پاسخ می شنود دیپلم. در حالی که سمیرا سال آخر دانشگاه است.
این داستان نفس عمیقی بلند تر از بکارت دختر دارد.جنازه به پزشک قانونی رفته است.پس دیگر مشخص است که آیا سمیرا در گذشته خواسته یا نا خواسته رابطه جنسی داشته یا نه اما قصه و فیلم نمی خواهد ما این را بدانیم. او مرتب به ما کد می دهد تا بعد از اتمام فیلم ، تازه چراغ های خانه دختر برایمان روشن شود . دختری که حاضر نیست همسر چند ساعت بعدش دست او را لمس کند.
 
 
 
مادر دختر مرده است. مرگ او هم به نظر مشکوک می آید یعنی در حقیقت این پدر خانواده است که به نظر می رسد از رازی باخبر است. پدری (بابک کریمی)که به همه چیز مشکوک است و حالا حاضر است خانه را هم زیر قیمت بفروشد تا به جای اینکه از شرافت دخترش دفاع کند ، مهر تاییدی به پچپچه های درگوشی بزند.
قصه فیلم ما را سر در گم می کند چرا که اگر در این قصه گم نشویم شاید هرگز قصه را پیدا نکنیم. در حقیقت شهبازی می خواهد که ما خط به خط قصه را بسازیم. بازی های زیادی با ما دارد که شهرام شاه حسینی به خوبی از عهده به تصویر کشیدن آن بر آمده است. مثل یک سکانس شک ما به نگهبان خانه با بازی کم نظیر "نادر فلاح".گفتم کم نظیر و باید اشاره کنم که در این فیلم همه کم نظیرند حتی در یک سکانس یا دو سکانس. بازی بسیار خوب " رویا تیموریان" در نقش مادر منصور یا نسیم ادبی خواهر و بهناز جعفری خاله او همانقدر تحسین برانگیز است که بازی محمدرضا هدایتی در نقش مدیر تالار عروسی و حتی...نگهبان خوابگاه دختران دانشگاه یا دوست پسر خواهر سمیرا ، مرد سنگ قبر فروش و...
که این یعنی کارگردان توانسته از پتانسیل بازیگران خوب ، درست وام بگیرد.
یکی از بهترین بازی های رعنا آزادی ور ، پگاه آهنگرانی و باران کوثری در کنار درخشش فوق العاده بابک کریمی پدر سمیرا و حامد بهداد در نقش منصور اما....ستاره این فیلم پردیس احمدیه است در نقش خواهر سمیرا.بازیگر نقش سنگ قبر فروش را نمی دانم تا حق را ادا کنم و بازی او را هم از قلم نیاندازم.
 
 
 
ویژگی مهم خانه دختر که برای من بسیار با اهمیت است و در آخر می خواهم به آن اشاره کنم اینکه این فیلم با همه ی تلخی اش ما را در تلخی ها خفه نمی کند و به مخاطب اجازه نفس کشیدن و گاه خندیدن هم می دهد و این بسیار نقطه ی قوتی است
 «خانه دختر» را یقینا باید اولین ساخته سینمایی شهرام شاه حسینی به حساب آورد اگرچه که شاه حسینی پیش از این با فیلم های «کلاغ پر»، «زن ها فرشته اند» و «آقای هفت رنگ» وارد سینما شده است اما خانه دختر بهترین فیلم سی و دومین جشنواره فیلم فجر بود که به رزومه اودر سینما معنی و مفهوم داد.فیلمی که به رغم سه سال توقیف هنوز هم همان تازگی را دارد و نباید فرصت دیدن آن را از دست داد.
 
 
منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما* -سوزان سانتاگ می گوید: "تمامی آثار اعتراف گونه از دل عشق به خویشتن برآمده اند و غایت آشکار آن ها دفاع از خود و توجیه نفس است".

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما- برنامه این هفته‌ کانون فیلم «سینماحقیقت» مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، به نمایش و نقد فیلم مستند «گل‌دونه، مش‌رحیم، صغرا و دیگران» ساخته «همایون امامی» اختصاص یافته است.

منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما- در ادامه جلسات هفتگی نمایش فیلم در مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، عصر روز گذشته (یکشنبه بیست و هشتم خرداد) مستند «آبی کم‌رنگ» به کارگردانی آرش لاهوتی در سالن سینماحقیقت به نمایش درآمد و سپس نقد و بررسی این فیلم با حضور محمدرضا مقدسیان به عنوان منتقد مهمان برگزار شد.

منتشرشده در سینمای ایران

عادل متکلمی آذر (سی و یک نما)- بعضی از کارگردان ها شروعی درخشان دارند ولی بعد با سرعت تمام در مسیر مخالف حرکت می کنند. دنی ویلنوو با پروژه های موفقی توانسته توجه خیلی ها را به سمت خودش جلب کند. اما فیلم جدیدش صرفا تمرینی از روی دست فیلمسازان صاحب نگاه بصری از آب درآمده و درصدد آن است تا از طرفی تمرین ریدلی اسکات بودن بکند و از طرفی دیگر خود را در تبار فیلمسازان بزرگی چون کوبریک، مالیک و اسپیلبرگ جا بزند.

منتشرشده در سینمای جهان

هما گویا (سی و یک نما ) – اولین شب اکران فیلم سه سال توقیف شده "مادر قلب اتمی" بود که آخرین دقایق از پایان شب پیامی دریافت کردم از یکی از دوستان خوبم با گرایش و تعصب سیاسی که آیا این فیلم را دیده ام یا خیر که من ندیده بودم .یعنی هنوز ندیدن این فیلم بعد از یک شب اکران،اتفاق عجیبی نبود. دوست عزیز گفت که مات و مبهوت است و دنبال تلنگرها و کلید واژه هائی می گردد که این فیلم در اختیار مخاطب می گذارد و گفت که منتظر عکس العمل دیگران و نقد منتقدین است و مجالی که به این فیلم بیشتر فکر کند.

منتشرشده در سینمای ایران


هما گویا (سی و یک نما) – اولین نکته از فیلم "منیره قیدی" که توجه مرا جلب کرد عنوان فیلم بود: "ویلائی ها". در ذهنم رفتم رامسر، نارنجستان و حتی لواسان اما گوشه ی ذهنم هم سری به جبهه ها نزد.

منتشرشده در سینمای ایران

عادل متکلمی آذر (سی و یک نما)- اگر می خواهید روایتی ساده و بی پیرایه را به تماشا بنشینید، اگر از کلیشه ها خسته شده اید و به دنبال فیلمی بی تکلف و بی ادعا هستید، اگر می خواهید حس، نگاه یا ایده ای به شما تحمیل نشود و شاهد درهم شکستن الگوهای متداول شکل گرفته باشید، فیلم «برخی زنان» کلی رایکارد را تماشا کنید. فیلم رایکارد همه عناصر آشنا را برای شما به تصویر می کشد اما این عناصر به گونه ای در کنار هم قرار می گیرند که از به رخ کشیدن خودشان طفره می روند. و شاید به همین دلیل این فیلم دست کم گرفته شده است.

منتشرشده در سینمای جهان

هما گویا (سی و یک نما)- یکی از فیلم های خوب سال 2015  که از نگاه داوران آکادمی و فستیوال های معتبرجهانی دور ماند، فیلم هیجان انگیز، معمائی و روانشناسانه "هدیه"(The Giftاست که با وجود رتبه 2/7 از سایت معتبر IMDb و امتیاز 7 از 10 منتقدین هیچ شانسی در رقابت های جهانی نداشت در حالی که مسلما یک سر و گردن از خیلی فیلم های سال گذشته که مطرح شدند بالاتر قرار می گیرد. فیلمی که آنقدر مهجور مانده بود که من هم با دو سال تاخیر و تصادفی آن را دیدم.

منتشرشده در سینمای جهان
صفحه9 از12