حالا دوباره این اتفاق به نظر می رسد در کارتازه ی همایون اسعدیان تکرار شده است. باز هم سریالی با محوریت جوانان و چهره های جوانی که کمتر می شناسیم در کناردرخشش بازیگرانی چون "فاطمه گودرزی "، "شهره سلطانی" و "فرید سجادی حسینی".
راه بی پایان در بستر قصه ی جوانان کارآفرین بود و لحظه ی گرگ و میش تا به اینجا درباره خانواده ای در دهه شصت و بحبوحه جنگ که قرار است در امتداد زمان روایت شود.
البته در آن زمان، اسعدیان بیشتر دغدغه هایش تصویر بود و سریال و سینما، اما حالا باید دید مسئولیت و مدیریت در کیفیت کار وی تاثیر داشته یاخیر. کارگردانی که « طلا و مس» و « بوسیدن روی ماه» وی از ماندگارهای تاریخ سینمای بعد از انقلاب است.
قسمت اول سریال لحظه گرگ و میش به نظر میرسید که در حد انتظار ما از همایون اسعدیان نیست. اینکه یک خانواده در دهه شصت و دوران جنگ برایشان قبول نشدن پسر کوچک خانواده تا این اندازه بیاهمیت باشد که انگار کارت آفرین نگرفته است، از واقعیت فاصله داشت. نه به این خاطر که خانواده، یک خانواده تحصیل کرده و پزشک هستند بلکه در آن دوره مسئله سربازی چهرهی دیگری داشت که نمیتوان از واقعیت، کاریکاتور ساخت.
در آن سالها هیچ دانشجوی دختری نمیتوانست بدون مقنعهی چانهدار در دانشگاه حضور داشته باشد و دیالوگها هم بسیار با امروز فرق داشت. مثلا یک مادر هرگز از کلمهی" تورم" استفاده نمیکرد و "گرانی" مصطلح بود یا جملهی "با خودت چند چندی؟" یقیناً اصطلاحی امروزی است.
طراحی لباس و مدل موها هم دهه شصتی نیست و همهی این خرده گیریها به این دلیل است که انتظار از همایون اسعدیان باید سختگیرانه باشد اما به مرور روایت داستان در قسمتهای بعدی به گونهای پیش رفت که بتوانیم با آن ارتباط بگیریم
بعد از اینکه احمد امینی با سریال" اولین شب آرامش" تابویی را شکست و از بازخوانی ترانهی ماندگار "کورس سرهنگ زاده" برای تیتراژ پایانی سریالش استفاده کرد و محمد معتمدی نیز ترانهی "سوگند" ویگن را دوباره خواند و هر دو ترانه با اجرایی خوب مورد پسند همه قرار گرفت؛ اینبار نیز در لحظه گرگ و میش محمد معتمدی ترانه "نفرین" آرتوش را در تیتراژ پایانی به زیبایی باز خوانی میکند، در کنار ترانه تیتراژ آغازین از نکات مثبت این سریال محسوب میشود( ترانه نفرین به اشتباه به نام "سنگ قبر آرزوها"مصطلح شده است)
لحظهی گرگ و میش داستان یک خانواده است که پدرشان از پزشکان خوش نامی بوده که از دنیا رفته و سرپرستی خانواده را مادر(فاطمه گودرزی) که وی نیز پرستار بیمارستان است، به عهده دارد.
سه پسر و یک دختر، فرزندان این خانواده ی اصیل هستند که هر کدام قصه زندگی خود را دارند و در این میان " عشق" میتواند بزرگترین تعلیق این روایت باشد.
با عوامل ساختِ این سریال آشنا شوید:
تهیهکننده: همایون اسعدیان، کارگردان: همایون اسعدیان، نویسنده: مونا انوری زاده و همایون اسعدیان، مدیر تصویر برداری:سهیل نوروزی، طراح کریم: مهرداد میرکریمی، خواننده تیتراژ: محمد معتمدی و....
بازیگران:
فاطمه گودرزی، شهره سلطانی، فرید سجادی حسینی،علیرضا کمالی نژاد، حسام محمودی ، کریم قربانی، سیامک احصایی، وحید آقاپور، المیرا دهقانی، ناصر سجادی حسینی، پانیذ برزعلی، نیما نادری، مدیا ذاکری، پاشا رستمی، رها خدایاری، مهرنوش مسعودیان، اروین گالستیان، آیدا نامجو، مهدی ملاک ، لیلا بلوکات و …
دیدگاهها