سی و یک نما - مهدی نقویان رییس مرکز "سیمافیلم" درنشست امروزبا اهالی رسانه درباره احتمال بازگشت "رضاعطاران" به تلویزیون گفت: "همان خاطرات خوشی که مردم از سریالهای موفق گذشته دارند، برای ما هم بهعنوان بخشی از همین جامعه وجود دارد؛ما جدا از مردم نیستیم. بخشی از آن خاطرات شیرین، بدون تردید به آثار رضا عطاران برمیگردد و در ماههای اخیر درباره بازگشت ایشان به تلویزیون گفتگوهای جدیتری صورت گرفته است. در صورتی که شرایط لازم فراهم شود و خودِ آقای عطاران نیز تمایل داشته باشند، هیچ محدودیتی از سوی تلویزیون برای حضور ایشان وجود ندارد. حتی با برخی از دوستان نزدیک وی نیز صحبتهایی انجام شده تا مقدمات این بازگشت فراهم شود."
نقویان همچنین به زمان پخش سریال "شیش ماهه" مهران مدیری بعد از سریال "الگوریتم" از شبکه سه تلویزیون اشاره کرد و اینکه ممکن است به صورت هر شب پخش و یا به باکس پنجشنبه و جمعه و در زمانی زودتر اضافه شود. و همچنین ساخت سری جدید "زیر آسمان شهر" به کارگردانی مهران غفوریان و فصل جدیدی از"مرد هزار چهره" مهران مدیری که ساخته خواهد شد.
اما سوال این است که آیا مهران غفوریان امروز می تواند "زیر آسمان شهر" آن روزها را بسازد؟ آیا آسمان شهر، همان آسمان است و عوامل همان ها که بودند. آیا نه اینکه در تیتراژ ماندگارش "امیرتاجیک" از آدم هایی می خواند که با هم و تنها بودند اما حالا با هم نیستند؟ آیا بهتر نیست که "زیر آسمان شهر" را با همان خاطراتش نگه داریم و به سراغ سوژه ی جدیدی شاید یک "اسپین آف" از این سریال ماندگار برویم که درواقع "خشایار مستوفی" ضدقهرمانش هم قهرمان بود؟ آیا می شود به مهران غفوریان یا همان "سحر دختر نازم" تکیه کرد و آیا دوباره نقش رضا عطاران را در سری جدید خواهیم دید؟ چه کسی باید بنویسد که وفادار به سری های قبلی سریال باشد و در حقش جفا نکند؟ سریالی که خیلی از شخصیت های آن یا از دنیا رفته اند و یا از ایران.
بازگشت رضاعطاران اما موهبتی خواهد بود به شرط آنکه "متهم گریخت" نسازد چون متهم می تواند برود و نیازی به گریختن نیست.
و اما "مرد هزار چهره" و دوهزار چهره و سه هزار چهره همیشه جا برای ساختن دارد و اگر نویسنده های خوبی بنویسند، مهران مدیری به خوبی از پس ساختن آن بر می آید.
هما گویا
سی و یک نما -”بهروز افخمی" پاشنه آشیل "هفت" بار دیگر از این برنامهی تخصصی سینمایی خداحافظی کرد. او گر چه از نظر نگرش سیاسی و اجتماعی همواره مورد انتقاد قرار گرفته اما در میزبانی برنامه هفت موفق بوده است.
سی و یک نما - صدای مهران مدیری که فریاد میزد و ویدئویی در فضای مجازی به اشتراک گذاشته بود که اجازه نمیدهم حتی یک پلان از کارهای من در تلویزیون پخش شود، حالا با دو کار به تلویزیون برمیگردد! با بازگشتِ او به تلویزیون مشکلی نیست، اما در آن روزها چه تصوری داشت که نمیخواست از قافله عقب بماند؟!
سی و یک نما - "خدای جنگ" یکی از بهترین آثارِ حاضر در جشنواره فیلم فجر اخیر (چهل و سومین ) بود که توجه منتقدین، اهالی رسانه و مخاطبین سینما را به خود جلب کرد و خیلیها نیز اعتقاد داشتند که به حق خود نرسید، به خصوص در مورد کاندید نشدن "ساعد سهیلی" به عنوان بهترین بازیگر نقش اول مرد.
سی و یک نما- جعفر گودرزی رئیس انجمن منتقدین و نویسندگان سینمای ایران در یادداشتی پیرامون ادعای رییس سازمان سینمایی بر افزایش مخاطبین تلویزیون می نویسد:
سی و یک نما - "شهبال شبپره" موزیسین باسابقه و هسته اصلی گروه "بلککتز" که خوانندگانی چون فرهاد مهراد، ابی، کیوان، طوفان، شهرام... را به دنیای موسیقی پاپ ایران معرفی کرد در گفتگویی اظهار کرد: تا پنج سال بعد از انقلاب یعنی اوایل دهه شصت در رادیو و تلویزیون مشغول نوازندگی بودم ضمن اینکه با گروه باربد هم کارهای انقلابی میکردم ولی بعد از آن به ایالات متحده رفتم.
سی و یک نما - اسامی نامزدهای بخش تلویزیون در بیست و دومین دوره از جشن حافظ ( دنیای تصویر) در حالی اعلام شده که هیچیک از آثار تلویزیون در آن رقابت نمیکنند و در حقیقت رقابت بین آثار پلتفرم ها و برنامههای آنلاین است که در این میان "پوست شیر" بیشترین نامزدی را به خود اختصاص داده است.
سی و یک نما - زمانی به رغم اینکه با بعضی از نگاههایش به سینما و فیلمها در زاویه بودم، اما همیشه نقدهای او را دنبال میکردم و حتی از دانش او نسبت به سینمای کلاسیک یاد میگرفتم تا اینکه کمکم حس کردم که او به فیلمهای کلاسیک نگاهی دارد که حتی برای خودِ سازندهی اثر هم بیگانه است و گاهی حتی در مورد سینمای هیچکاک (بخصوص فیلم سرگیجه) حس میکردم که فیلم دارد تحریف میشود. او دچار توهم از نوع فانتزی شده بود.
سی و یک نما - رامبد جوان پس از انصراف از پروژه بزرگ قشم متعلق به شبکه نسیم با تلویزیون خداحافظی کرد و گفت که این تصمیم را به خاطر مردم گرفته است.
هما گویا - اولین بار سال۸۳ دیدمش. وقتی به روزنامه شرق معرفی شدم. جوان بود و از سنش هم جوانتر به نظر میرسید. همه استاد صدایش می کردند و من آقای قوچانی. در شرق آن زمان هر کسی لقبی داشت انگار. محمد عطریانفر "حاجی"، محمد قوچانی "استاد"، احمد غلامی هم لقبی داشت که یادم نیست. من همه را بی لقب صدا می کردم و همیشه در جنگ با القاب. حتی یادم هست به احمد غلامی اعتراض می کردم: "استاد شرایط سنی هم می خواهد، بگذارید در وقتش استاد نامیده شوند این اساتید. لااقل شما که پیشکسوت او محسوب می شوید، او را استاد صدا نکنید".