سی و یک نما – اینک دوران سرکش و پر التهاب حد فاصل بین نوجوانی و جوانی برای "تسا" هم شروع شده و او قرار است برای اولین بار ازشهر و خانواده خود دور شود و به کالج برود.
سی و یک نما – روابط عمومی فستیوال فیلم ونیز در حالی اسامی رقابت کنندگان بخش های رسمی هفتاد و ششمین دوره این جشنواره ی معتبر سینمایی را معرفی کرد که فیلم «متری شیش و نیم» ساخته سعید روستایی در بخش رقابتی «افقها » این جشنواره حضور دارد.
هما گویا/ سی و یک نما - از ویژگی های درام در آثار ویلیام شکسپیر این است که در طول زمان میشود آنها را، بارها و بارها به روی صحنه برد، به تصویر کشید، بستر قصه ای نو ساخت و حتی به روز کرد در حالی که همچنان پرکشش و دیدنی باقی بماند.
هما گویا /سی و یک نما - ارل استون (کلینت ایستوود) یک پرورش دهنده زنبق است که کارش را به خانواده ترجیح می دهد تا جایی که در انتخاب بین حضور در مراسم ازدواج تنها دخترش و شرکت در مسابقه ی "زنبق طلایی"، دومی را بر می گزیند و گر چه این جایزه را تصاحب می کند اما در عوض خانواده اش را از دست می دهد. پس از دوازده سال در حالی که ارل در سن 90 سالگی، با یک پیشنهاد کاری پر درآمد مواجه می شود. اوکه ادعا می کند بیشتر ایالات آمریکا را با رانندگی طی کرده حالا قرار است که اجناسی را جا به جا کند. ارل به زودی متوجه می شود که حمل کننده ی یک کارتل مواد مخدر در مکزیکی شده است و این انتخاب خوبی برای قاچاقچیان است چرا که هیچکس به یک پیرمرد فرتوت با وانت فورد قدیمیش شک نمی کند. در این بین یک مامورویژه پلیس مبارزه با مواد مخدر به نام کالین بیتس (برادلی کوپر) مامور کشف چگونگی جا به جایی این حجم بزرگ از مواد مخدر می شود.
پانیذ اسمعیل لو /سی و یک نما - هالی(جولیا رابرتز) با بچه ها از خرید شب کریسمس بر می گردند. او پشت فرمان است و دختر سفیدپوست نوجوانش کنار دستش نشسته و دو کودک سیاه پوست هم در صندلی عقب ماشین به چشم می خورند. هالی وسط جاده ماشین را متوقف می کند. جوانی رو به روی اوست، او پسر بزرگ هالی است و "بن برگشته".
هما گویا/ سی و یک نما – مرد در نمایی دور وارد یکی از اتاق های هتل می شود و ساک قرمز رنگ را در زیر کف پوش اتاق جاسازی می کند. معلوم است که منتظر کسی است. چهره اش را از نزدیک نمی بینیم. مرد دیگری از راه می رسد (چهره ی این مرد هم واضح نیست) و بی درنگ از پشت سر با گلوله ای او را از پا درمی آورد. زمان ده سال جلو می رود و دوباره همان هتل مرزی بین دو ایالت آمریکا یعنی کالیفرنیا و نوادا، که رونق چندانی ندارد. هتلی به نام «ال رویال».
پانیذ اسماعیل لو(سی و یک نما) – مالوری (ساندرا بولاک) با چشمان بسته ، دو فرزندش را به سمت قایق می برد و در راه مرتب به آنها گوشزد می کند، تحت هیچ شرایطی نباید چشمانشان را باز کنند و از حس شنوایی خود در مسیر به جای حس بینایی هم کمک بگیرند.
سی و یک نما - فیلم (سرعت کشتار) Speed Kills 2018 یکی از فیلم های مورد انتقاد منتقدین در سالی که آخرین روزهایش سپری می شود بود که شانسی هم برای بازی جان تراولتا نداشت. فیلمی که خوب شروع اما در میانه راه به سردی و بی کششی مبتلا شد.
سی و یک نما – فیلم Apotheosis به نویسندگی و کارگردانی مارک هارتلی درست مثل ترجمه عنوانش پیچیده و پرابهام و نمادین است.
تیتراژ با موسیقی دلهره آور و سیاه و سفید آغاز می شود و بعد، داروین و دختری را در رستوران می بینیم که اولین قرار دوستانه شان را گذاشته اند و چندان شناختی نسبت به هم ندارند همراه نریشین روی فیلم که به نظر شخص سومی است و انگار این دو را زیر نظر دارد.
داروین، دختر را به خانه اش دعوت می کند. خانه ای نسبتا شیک در محله ای آبرومند اما نامرتب. این دو، شب را با هم می گذرانند اما دختر که به نظر میرسد چندان تعادل روحی ندارد، نیمه شب خانه را ترک می کند.
هما گویا (سی و یک نما) - قرار نیست خیلی این سکانس طولانی باشد. قرار هم نیست خیلی این چهره را ببینیم و با او آشنا شویم حتی وقتی صورت خسته و تکیدهاش را به شیشه مینی بوس چسبانده. زن به خانه برمیگردد. هوا تاریک است. یکی او را تعقیب میکند. زن میترسد و در حین فرار تصادف میکند و میمیرد. مخاطب فیلم انزوا، نه در ظاهر این زن رنجور، نمادی از زنی خودفروش میبینیم و نه مرگ او را خودکشی. به راحتی در همین سکانس با زنی زجر کشیده رو به روست و خیلی زود باور میکند که باید شاهد فیلم جذابی باشد اما اینطور نمیشود.