نمایش موارد بر اساس برچسب: بلبل گویا

هماگویا (سی و یک نما)- چهارم عید بود. از پله ها اومد پایین و گفت که شما برید خونه مهدی. پروین رو هم ببرید. من یه چرت می خوابم و بعد میام. ما رفتیم خونه ی مهدی، پروین رو هم بردید. اما او نیومد...

منتشرشده در گوناگون
چهارشنبه, 20 شهریور 1392 14:20

طنزی است زندگی...

طنزی است زندگانی "گویا"كه بایدت / گریان به خنده بودن و خندان گریستن!

منتشرشده در سینمای ایران