هما گویا (سی و یک نما ) – وقتی در کوچه و خیابان شهرم پوششی توجهم را جلب می کند که به جز یک تکه حریر نازک روی سر بقیه ظواهر نه شبیه به مردم خارج از کشوروغیر مسلمان بلکه شبیه به قشر خاصی از زن های خاص محله ای احتمالا در نیویورک است که اسکورسیزی سال ها پیش در آن فیلم "راننده تاکسی" را ساخت، به این می اندیشم که تا چه حد در مورد فلسفه حجاب می دانم.وقتی چشمان حریص پسرها را روی بدن این خانم ها حس می کنم در حالی که می دانم اگر "مریم میرزاخانی" با آن صورت ساده و موهای کوتاه از کنار این جوانان می گذشت ، جز احترام به عفاف و حجاب او هیچ عکس العملی نداشتند باز با خودم به دنبال پاسخی برای سوال هایم می گردم.
هما گویا (سی و یک نما) – پیمان و مهراب قاسمخانی از آن دسته طنز نویسان هستند که حتی اگر نامشان در تیتراژ برنامه ای نباشد ، باز هم به راحتی می توان رد پای قلمشان را از لا به لای کلام یک بازیگر "استندآپ کمدی" پیدا کرد و یا اثر انگشتشان را در تصویر یک قصه سینمائی یا تلویزیونی دید. امضای این دو آنقدر "تابلو"ست که حتی اگر شاگردانشان هم در برنامه ای مثل "دورهمی"متن یک استندآپ یا نمایش را بنویسند هم واویلاست و نمیگذاره "انرژی تون بیفته.
هما گویا (سی و یک نما) – اگرسریالی که این روزها در شبکه نمایش خانگی مشتاقانه دنبال می کنیم، فصل دوم سریال ارزشمند شهرزاد نبود، اگر فصل اول این سریال پس از دو قسمت در دل هر مخاطبی جا باز نکرده بود ، اگر نویسنده آن نغمه ثمینی و کارگردانش حسن فتحی نبود ، اگر حضور شهاب حسینی و ترانه علیدوستی و دیگر بازیگران شهرزاد دلمان را قرص نکرده بود، یقینا خودم را مواخذه می کردم که چرا بیرحمانه پس ازعرضه ی سه قسمت از فصل دوم شهرزاد، آن را مستحق انتقاد می دانم اما ...
هما گویا ( سی و یک نما) – دنیا جان! بابا! پنداری دود شدی رفتی هوا. والا بابام جان دروغ چرا؟تا قبر آ آ آ آ. نه من جز یه بازیگر ساده کسی بودم و نه تو جز یک عروسک گردان ساده کسی. تازه کلی هم سر من منت گذاشتند که دیدیم از نظر اقتصادی اوضاع خانواده ات بعد از مرگ تو رو به راه نیست، دنیا رو آوردیم و کردیم عروسک گردان. اما بابا جان غصه نخور چون اگه لیاقتش رو نداشتی این همه سال تو کارت موفق نمی موندی. دروغ چرا!؟بعضی وقتا همشهری های ما از اون اینگیلیسیا با اون چشای چپشون هم بدتر میشن.
هما گویا (سی و یک نما) – اختلاف بین هنرمندان و اصحاب رسانه کم کم دارد به یک مشکل جدی بدل می شود. مشکلی که یقینا سوء تفاهم نیست و هر دو طرف قضیه مقصرند. چارچوب نداشتن و تعریف نشدن اینکه عکاسی، خبرنگاری و نقد یک کار حرفه ای است و ورود بی رویه به این حرفه بدون داشتن شرایط و دانش لازم از یک طرف و کم طاقتی، غرور برخی هنرمندان از طرفی دیگر موجب شده تا این دو صنف که لازم و ملزوم هم و یقینا ولی نعمتشان مردم هستند، رو در روی یکدیگر قرار بگیرند. خبرنگار و عکاس که از بی توجهی هنرمندان احساس تحقیر می کند و هنرمندی که متعجب است، چرا در یک نشست یا گرد همائی، تعداد دوربین ها از تعداد صندلی ها بیشتر است.
هما گویا (سی و یک نما) – اتفاق ساده پیش آمد اما ساده تمام نشد.دلیلش هم بر می گشت به فشارهای روانی که پشت یک مراسم افطاری خودش را پنهان کرده بود. نشست خبری سریال "زیر پای مادر" به نویسندگی "سعید نعمت اله" و کارگردانی "بهرنگ توفیقی" و با حضور تعداد بسیاری از هنرمندان شاخص سینما ، تئاتر و تلویزیون .به واسطه ی همین اسامی و همین چهره ها، اصحاب رسانه آمده بودند تا از یک سوژه خوب ، گزارش بگیرند و تصویر بردارند اما سوژه ی زیادی نمی یافتند.
هما گویا (سی و یک نما ) – اولین شب اکران فیلم سه سال توقیف شده "مادر قلب اتمی" بود که آخرین دقایق از پایان شب پیامی دریافت کردم از یکی از دوستان خوبم با گرایش و تعصب سیاسی که آیا این فیلم را دیده ام یا خیر که من ندیده بودم .یعنی هنوز ندیدن این فیلم بعد از یک شب اکران،اتفاق عجیبی نبود. دوست عزیز گفت که مات و مبهوت است و دنبال تلنگرها و کلید واژه هائی می گردد که این فیلم در اختیار مخاطب می گذارد و گفت که منتظر عکس العمل دیگران و نقد منتقدین است و مجالی که به این فیلم بیشتر فکر کند.
هما گویا (سی و یک نما) – اولین نکته از فیلم "منیره قیدی" که توجه مرا جلب کرد عنوان فیلم بود: "ویلائی ها". در ذهنم رفتم رامسر، نارنجستان و حتی لواسان اما گوشه ی ذهنم هم سری به جبهه ها نزد.
هما گویا (سی و یک نما)- یکی از فیلم های خوب سال 2015 که از نگاه داوران آکادمی و فستیوال های معتبرجهانی دور ماند، فیلم هیجان انگیز، معمائی و روانشناسانه "هدیه"(The Gift) است که با وجود رتبه 2/7 از سایت معتبر IMDb و امتیاز 7 از 10 منتقدین هیچ شانسی در رقابت های جهانی نداشت در حالی که مسلما یک سر و گردن از خیلی فیلم های سال گذشته که مطرح شدند بالاتر قرار می گیرد. فیلمی که آنقدر مهجور مانده بود که من هم با دو سال تاخیر و تصادفی آن را دیدم.
هما گویا (سی و یک نما) – ششمین و آخرین مستند تبلیغاتی نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به شخصی تعلق داشت که دوازده سال است شهردار تهران بوده و حالا امیدواراست به یمن این تطابق عددی بتواند هدف طولانی مدتش یعنی نشستن بر کرسی ریاست جمهوری را محقق کند. فیلمی که یقینا پر هزینه ترین و خوش ساخت ترین این مستند ها از نظر فرم وساخت است و نه محتوا.فیلمی که خوب قصه می گوید و با مخاطب عام ارتباط می گیرد اما در روایت صادق نیست.