نمایش موارد بر اساس برچسب: نوذر آزادی

هما گویا | سی و یک نما - اوایل دهه‌ی پنجاه بود و همه‌ی خانه‌ها تلویزیون نداشت. این کالای لوکس داشت سری توی سرها باز می‌کرد اما بعضی‌ها یا ضرورت و توان خریدنش را نداشتند و بعصی‌های دیگر (به خصوص در شهرستان‌ها) داشتن این جعبه جادویی را معصیت می‌دانستند و برخی دیگر حرام و ضد دین و شریعت.

 در همان سال‌ها بود که یک نویسنده، کارگردان و بازیگر شخصیتی خلق کرد که نه ریخت و قیافه‌ ای داشت و نه کار و کاسبی درست و درمانی اما عاشق دختر کوچک یک خانواده با هفت دختر دم بخت شده بود. دخترهایی که باید به ترتیب سن به خانه‌ی بخت می‌رفتند تا (مرادبرقی) در سریال خانه به دوش به محبوبه خانوم برسد.

این سریال شد محبوب همه تا جایی که پزی می‌دادند خانه‌های آنتن دار و دوشنبه شب‌ها چایی می‌گذاشتند و همسایه‌ها و فامیل نزدیک دور هم جمع می‌شدند و خانه به دوش می‌دیدند.

بعضی‌ها هم یواشکی می‌رفتند خانه همسایه که آقای خانه نفهمد. یک بار یکی از خبرهای جالب صفحه‌ی حوادث مجله جوانان این بود که دزدی یکی از همین دوشنبه‌ها، زاغ سیاه مرادبرقی را چوب زد و خانه‌ای را خالی کرد و یه یادداشت هم به جا گذاشت: " ما به مرادمان رسیدیم، ایشالا تو هم به محبوبه برسی".

هر چه بود دوشنبه شب‌ها خیابان‌ها خلوت خلوت م‌یشد و بعضی از خانه‌ها هم خلوت.

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - سریال "ایتالیا ایتالیا" و نقش قاطبه که کاراکترش از شخصیتی پیش از این سریال و توسط پرویز صیاد خلق شده بود، گرچه سریالی انتقادی به مشکلات اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن دوره محسوب میشد اما نقش نوذر آزادی به عنوان بازیگر اصلی، نویسنده و کارگردان آن و میزان عبور از مرز ممنوعه در این سریال به گونه ای نبود که حتی وی لحظه ای به این بیاندیشد که می تواند بعد از انقلاب هم تصویر داشته باشد.

منتشرشده در سینمای ایران