سی و یک نما- شرکت والت دیزنی سرمشق بسیاری از شرکت های فیلمسازی است. به لحاظ درآمد این شرکت بعد از شرکت ای.او. ال. تایم در ردیف شرکت های تولید سرگرمی جهان جای دارد. در دهه 1980 دیزنی هوشمندانه به تولیدات فیلم خود تنوع بخشید و با برچسب های تاچستون و هالیوود وارد فیلم بزرگسالان شد. بعد میراماکس را خرید و به این ترتیب فیلم های بسیار گوناگونی مانند داستان های مبتذل (1944)، شکسپیر عاشق (1998)، و فیلم ترسناک (2000) نقشی در سودآوری این پادشاهی جادویی داشتند. دیزنی علاوه بر فیلمسازی برای نمایش سینماهها با فعالیت در عرصه انتشارات، تلویزیون کابلی (دیزنی چنل) و شبکه های تلویزیونی (کاپیتال سیتیز)، پارک های تفریحی و فروش کالاهای مرتبط با فیلم ها (بخصوص در فروشگاههای دیزنی) نقش تعیین کننده ای در بازار آمریکا بازی می کند.
عادل متکلمی آذر (سی و یک نما) -این روزها سریال به عنوان فرم سینمایی موفق دوباره به عرصه بازگشته است و غالبا دیگر تصور روزهای گذشته از آن نمی رود، روزهایی که سریال یک شکل سینمایی پیش پا افتاده ای قلمداد می شد که بیشتر از تریلرهایی کم خرج برای سرگرم کردن مخاطبان جوان شمرده می شد.
عادل متکلمی آذر (سی و یک نما)- فیلم سینمایی "کالواری" به قدری تکان دهنده آغاز می شود که بیننده را مجبور به همراهی با خود می کند، به قدری تکان دهنده که شخصیت اصلی فیلم نیز در همان دیالوگ ابتدایی فیلم معترف آن می شود.
سی و یک نما- برخی اوقات اسم فیلم های ترسناک به بدنامی شهره شده است و به اندازه فیلم هایی سایر ژانرها به آنها ارج و اهمیت نمی دهند.دسته ای از منتقدان سینمائی معتقدند بسیاری از فیلم های این ژانر بی ارزش و بی معنی و پر است از صحنه های خونین و خارج شدن مردگان از قبر که اگر این گفته درست باشد، مسلما دسته بندی ژانری به این نام کاری بیهوده خواهد بود . ولی این رویکرد مورد قبول طرفداران و فیلمسازان این نوع فیلم ها نیست بلکه آنها اینگونه فیلم ها را از جنبه دیگری دنبال می کنند و نوع فیلم ها را معناددار می یابند. این منتقدین بر این باورند که ژانر وحشت و ترسناک بسیار عمیقتر و متنوع تر از چیزی است که معمولا فکر می شود و فقط منحصر به صحنه های ترس آوری که شخصیت فیلم در آن شکنجه شده یا میمیرد نیست، بلکه زیرمجموعه های مختلف و ترس های نامحسوس را نیز شامل می شود.