نمایش موارد بر اساس برچسب: سینمای جهان

هما گویا(سی و یک نما) – تا دو دهه پیش درایران و حتی در بیشتر کشورهای جهان ارتباط میان ورزشکاران حرفه ای و سلبریتی های هنری در حد یک رفاقت و سلام و علیک بود که کم کم شکل و رنگ دیگری به خود گرفت. بازیکن های تیم های ورزش گروهی به خصوص فوتبال که معمولا از زمین خاکی و گل کوچیک شروع می کنند، افراد معمولی و عمدتا از قشر پایین و یا متوسط جامعه بودند که ارتباط با ستاره های سینما را یک رویا می دانستند که بعد ازمعروف شدن این رویا به حقیقت نزدیک میشد.

منتشرشده در سینمای ایران
 
*در انتهای «پاپیون» (فرانکلین جی. شفنر، 1973) سرنوشت هنری (استیو مک‌کویین) مشخص نیست. آیا او می‌تواند تا آخر عمر از چنگ دژخیمان فرار کند؟ اصلاً آیا در میان این دریای بی‌کران، امیدی به زنده ماندن هست؟ اما این پرسش‌ها در درجه اول اهمیت قرار ندارند. مهم، جمله‌ای است که پاپیون در انتهای فیلم به زبان می‌آورد: «Hey, you bastards! I’m still here». او در مقابل حرامزاده‌ها مقاومت کرده و هنوز زنده است؛ و هیچ‌چیز از این مهم‌تر نیست.
 
 
 
یکی از درس‌های پرتعدادی که سینما به ما آموخته، این است که همیشه نتیجه مهم‌ترین چیز نیست. گاهی، طی مسیر مهم‌تر از رسیدن به مقصد است. نمونه‌های این گزاره را به شکل‌های مختلفی به یاد می‌آوریم. گاه جاه‌طلبی گنگسترهایی را ستایش کرده‌ایم که ته دل‌مان می‌دانستیم پایان خوشی در انتظار آن‌ها نیست. گاهی هم تسلیم شدن و پذیرش سرنوشت را ستوده‌ایم. جف کاستلو (آلن دلون) را در «سامورایی» (ژان پیر ملویل، 1967) تحسین می‌کنیم از جمله به این خاطر که با هفت‌تیر خالی به استقبال مرگ می‌رود. اما یکی از جلوه‌های این گزاره، ستایش همیشگی «مقاومت» است. این مقاومت ممکن است به هیچ نتیجه‌ای نرسد. طرح شجاعانه زندانیان برای فرار در «فرار بزرگ» (جان استرجس، 1963) شکست می‌خورد. چه تصویری غم‌‌انگیزتر از چهره مغموم استیو مک‌کویین که در انتهای فیلم دوباره دارد توپ را به دیوار می‌کوبد؟ اما برای آنها احترام قائلیم و دوست‌شان داریم چون تا پای جان در مقابل شرایط مقاومت کردند. بعضی وقت‌ها، نتیجه این مقاومت چیزی نیست که انتظارش را داریم. آر. پی. مک‌مورفی (جک نیکلسون) در «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» (میلوش فورمن، 1975) سر اقدامی باورنکردنی دست به شرط‌بندی با زندانیان می‌زند: او سعی می‌کند آبخوری آسایشگاه را از جا بکَنَد. با جثه‌ای که او دارد، معلوم است که موفق نمی‌شود. اما از این به خود می‌بالد که لااقل سعی‌اش را کرده است. مک‌مورفی در نهایت در مقابل قدرت وحشیانه پرستار راچد به جایی نمی‌رسد و به موجودی بی‌روح تبدیل می‌شود. اما همان اقدام، در نهایت الهام‌بخش رییس (ویل سمپسون) برای فرار از آسایشگاه می‌شود تا بفهمیم نتیجه اقدامات ما همیشه به گونه‌ای نیست که در نگاه اول به نظر می‌رسد. گاهی هم، حتی نیازی به دیدن نتیجه کار نداریم: درست مثل انتهای «پاپیون». در تمام این موارد، چیزی که باعث می‌شود شخصیت‌ها را دنبال، و به آن‌ها علاقه پیدا کنیم، نفس مقاومت آن‌ها است.
به نظر می‌رسد زندگی مدام دارد سخت‌تر می‌شود. در دوران شکسپیر، مسئله اصلی، «بودن یا نبودن» بود اما به نظر می‌رسد این روزها پرسش دیگری جای آن را گرفته است: پرسشی که تدی دنیلز (لئوناردو دی‌کاپریو) در انتهای «شاتر آیلند» (مارتین اسکورسیزی، 2010) مطرح می‌کند: «کدام بدتر است: زندگی به عنوان یک هیولا؟ یا مردن به عنوان یک انسان خوب؟» حالا دیگر بحث فراتر از بودن یا نبودن است: چگونه بودن یا چگونه نبودن. با این وجود، به نظر می‌رسد اوضاع همیشه این‌قدر بدبینانه نیست. پاپیون، نزدیک به چهار دهه قبل از ساخت «شاتر آیلند»، نشان داد که، لااقل، در برخی از موارد، می‌توان میان این دو گزینه تمایز قائل شد.
لذت‌بخش است اگر بتوانیم امشب، در زمین فوتبال، از اسپانیای پرستاره امتیاز بگیریم. پیروزی بر اسپانیا، حتی از آن هم دلچسب‌تر است. اما هیچ‌چیز مهم‌تر از این نیست که در پایان بازی، فارغ از نتیجه، در جایگاه پاپیون باشیم، نه لویی دگا (داستین هافمن).

*سید آریا قریشی/ سینما با ما
 
 
منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما * - "بعد از هرگز" اولین نمایش نامه ای است که از من در سال هشتاد وسه منتشر شده است. البته بعد از کتابِ" آینه ی جی. دی. سلینجر" که پایان نامه ی تحصیلی ام بود که پرداختِ دراماتیکِ داستان های جی.دی.سلینجر است و به تشویق استادم آقای اصغر عبداللهی منتشر شده بود.

 

منتشرشده در تئاتر

سی و یک نما – فیلم معمایی – جنایی "تنها در روی زمین" گر چه از نظر منتقدین جایگاه خاصی نداشت و رتبه ای بیشتر از سه ستاره از پنج ستاره را به خود اختصاص نداد اما در میان مخاطبین سینما رتبه بهتری را کسب کرد و مورد پسند سینما رو ها قرار گرفت که معمولا فیلم های مهیج این شانس را دارند تا توجه ها را به خود جلب کنند چرا که این ژانرسینمایی یکی از شاخصه های مهم فیلم یعنی سرگرمی و کنجکاوی را به همراه دارد.

منتشرشده در سینمای جهان

سی و یک نما - سازندگان فیلم سینمایی «به وقت خماری» با قطعی شدن زمان اکران، از لوگو و اولین پوستر رسمی این فیلم رونمایی کردند.

منتشرشده در سینمای ایران
سی و یک نما- فیلم«هزارپا» به کارگردانی ابوالحسن داودی و تهیه‌کنندگی رضا رخشان از ۱۳ تیرماه در سرگروه کورش اکران می‌شود. 
 
 
منتشرشده در سینمای ایران

سی و یک نما - مسابقات تیم ملی فوتبال ایران و همچنین ۳ بازی مهم دیگر در سالن‌های سینما های کشور پخش می شود و این تنها استادیوم فوتبالی است که مردان و زنان همراه خانواده می توانند در هیجان تماشای یک بازی فوتبال شریک باشند  اما گفتنی است که هنوز مجوز رسمی نیروی انتظامی صادر نشده است.

منتشرشده در سینمای ایران

نیما حسنی نسب* - جام جهانی ۸۲ در خاطرهء کودکی ما فقط تصویر محوی از بازی آلمان-ایتالیا و طنین اسامی گوش نواز و شادیهای رمانتیکِ بعد از گل فینال پائولو روسی، ﻣﺎﺭﮐﻮ ﺗﺎﺭﺩﻟﯽ ﻭ ﺁﻟﺴﺎﻧﺪﺭﻭ ﺁﻟﺘﻮﺑﻠﯽ بود

منتشرشده در گوناگون

سی و یک نما - ویژه‌برنامه‌ جام جهانی شبکه سه سیما که توسط عادل فروسی‌پور و تیم برنامه‌ «نود» تدارک دیده شده است، از ۲۱ خرداد ماه هر شب روی آنتن خواهد رفت. این برنامه شامل آیتم‌های مختلفی است که در بخشی به معرفی کشورهای حاضر در این رویداد بزرگ ورزشی می‌پردازد.

 

منتشرشده در تلویزیون

سی و یک نما - "این فیلمی خانوادگی نیست" به عنوان آخرین فیلم آکرمن مستندی درباره مادر ناتوان و سالخورده اش است که حالا بعد از مرگ ناگهانی شانتال آکرمن، دیگر فقط با اثری روبرو نیستیم که در آن آکرمن ترس از مرگ مادر و فراموشی خاطراتش را با ثبت ساده ترین و کوچک ترین رفتارهای روزمره او به نمایش می گذارد، بلکه به نظر می رسد آکرمن به واسطه نزدیک شدن به مادری در آستانه مرگ، کلنجارهای شخصی اش پیرامون مرگ خود را نیز بیان می کند. ظاهرا آکرمن بعد از مرگ مادرش دچار افسردگی شدید بوده است.

منتشرشده در سینمای جهان
صفحه20 از42